۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۰۶
* اسباب شفاعت
هدف از گشودن اين بخش اين است كه با شناخت شفيعان و آشنائي با خصوصيات افرادي كه مورد شفاعت قرار ميگيرند، بدانيم شفاعت در قرآن و احاديث اسلامي بسيار حساب شده است و هرگز اعتقاد به آن مايه جرأت بر گناه نميگردد بلكه سبب ميشود كه تا حدودي خود را از آلودگي حفظ كرده تا زمينه شفاعت را از بين نبريم. و بايد توجه داشته باشيم كه شفيعاني كه در اين بخش خواهيم شناخت نحوه شفاعت برخي از آنان با برخي ديگر كاملا تفاوت دارد. مثلا نخستين شفيع انسان در درگاه الهي اطاعت و فرمانبرداري او است و به طور مسلم نحوه شفاعت اطاعت، با شفاعت كردن پيامبران و اولياء خدا تفاوت دارد. اما از آنجا كه نتيجه همگي آمرزش گناهان افراد و تكامل و تعالي آنان است در روايات از همه آنها به شفيع و شفاعت كننده تعبير شده است. ما نيز به پيروي از احاديث اسلامي، در اين بخش همگي را تحت اين عنوان ميآوريم هرچند برخي از آنها شفيع اصطلاحي نخواهند بود.
- شفيعان درگاه الهي
1ـ اطاعت خدا
امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: « فاجعلوا طاعه الله ... شفيعا لدرك طلبتكم ... ».
« براي رسيدن به خواستههاي خود ( سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت) اطاعت خدا را شفيع خود قرار دهيد» . [1]
2ـ توبه و بازگشت به خدا
امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
«لاشفيع انجح من التوبه» [2]
« شفيعي پذيرفته شدهتر از توبه نيست».
« لا شافع انجح من الاعتذار»[3]
«شفيعي پذيرفته شده تر از عذر خواهي نيست».
از اين قبيل روايات بخوبي استفاده ميشود كه انسان بيش از هر چيز بايد در اطاعت خدا بكوشد و اگر گناهي از او سرزده است به توبه و استغفار بپردازد و عمل خويش را بزرگترين شفاعت كننده خود بداند نه اين كه به بهانه اعتقاد به شفاعت، خود را به گناه آلوده ساخته و در انجام وظايف ديني كوتاهي كند.
3ـ رسول گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ
قرآن مجيد به رسول گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ خطاب نموده و ميگويد:
« وُ لَسُوفُ يْعطِيكُ رُبّكُ فَتَرضَي».[4]
« در روز قيامت آنقدر پروردگار تو به تو عطا ميكند(و گنهكاران را به تو ميبخشد) كه راضي و خوشنود گردي»،
و نيز قرآن مجيد به آن حضرت خطاب كرده و ميگويد:
« وُ مِنُ اللَّيلِ فَتَهُجُّد بِهِ نَافِلَهٌ لَكُ عُسُي أنُ يُبعُثَكُ رُبّكُ مُقاما مُحمْودا».[5]
«بخشي از شب را با خواندن نماز نافله بيدار باش، تا پروردگارت تو را به مقام شفاعت برانگيزد».
و نيز از برخي آيات ديگر مانند آيه (64) سوره نساء و آيه(87) سوره مريم و آيه(86) سوره زخرف و آيه(5) سوره منافقون؛ شافع بودن رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ استفاده ميشود و توضيح هريك از اين آيات در فصلهاي پيش گذشت.
بعد از آيات قرآن، در بسياري از روايات از جمله در 52 روايت از رواياتي كه در بخش پيش ذكر شد به شافع بودن رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ تصريح شده است كه به يكي از آنها اكتفا ميشود.
پيامبر فرمود: « ادخرت شفاعتي لاهل الكبائر من امتي» .[6]
« شفاعت خود را براي گناهكاران از امتم كه مرتكب گناه بزرگ شده باشند ذخيره كردهام».
4 ـ اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود «اني لاشفع يوم القيامه فاشفع و يشفع علي فيشفع....»[7]
«من در روز قيامت شفاعت ميكنم و شفاعتم پذيرفته ميشود و علي هم شفاعت ميكند و شفاعت او نيز پذيرفته ميشود.....».
و علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «لنا شفاعه و لاهل مودتنا شفاعه».[8]
«ما شفاعت ميكنيم و دوستان ما هم شفاعت ميكنند».
و نيز روايتهاي شماره 56 و 65 كه به عنوان اهلبيت است مراجعه فرمائيد.
5 ـ فاطمه زهرا ـ عليها السلام ـ
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود:
«ايما امراه صلت في اليوم و اليله خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجت بيت الله الحرام و زكت مالها و اطاعت زوجها و والت عليا بعدي دخلت الجنه بشفاعه ابنتي فاطمه ...».[9]
«هر زني كه نمازهاي پنجگانهاش را بخواند و روزه ماه رمضان را بگيرد و در صورت استطاعت به زيارت خانه خدا برود و زكات مالش را بدهد و از همسرش اطاعت كند و پس از من علي را به امامت قبول داشته باشد چنين زني به شفاعت دخترم فاطمه وارد بهشت خواهد شد».
و نيز به روايت هاي شماره 51 و 56 مراجعه كنيد.
6 ـ يازده فرزند معصوم علي و زهرا ـ عليهم السلام ـ
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در روايتي فرمود: «و يشفع اهل بيتي فيشفعون». [10]
«و اهل بيت من شفاعت ميكنند و شفاعت شان پذيرفته ميشود» .
و نيز پيامبر فرمود:« الشفعاء خمسه ... و نبيكم و اهل بيت نبيكم »[11]
«شفاعت كنندگان پنج نفر هستند... 4ـ پيامبر شما 5 ـ اهل بيت پيامبرتان».
و همچنين از روايتهاي شماره 56، 80 و 91 برميآيد كه مقصود از «اهل بيت پيامبر» امامان معصوم هستند كه داراي مقام شفاعت ميباشند»[12].
7 ـ پيامبران الهي
قرآن مجيد ميفرمايد:
« وقالوا اتخذ الله ولدا سبحانه بل عباد مكرمون، لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعلموم يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يشفعون الالمن ارتضي و هم من خشيه مشفقون».
« گفتندخداوند فرزند براي خود اختيار كرده است (آنان را كه آنها فرزند خدا پنداشتهاند مانند فرشتگان و عيسي ـ عليه السّلام ـ ) بندگان گرامي خدا هستند و هرگز در گفتار بر او سبقت نميگيرد و به فرمان او عمل ميكنند خداوند از پيش رو و پشت سر آنها آگاه است و آنان جز درباره كساني كه مورد پسند خدا باشند شفاعت نميكنند»[13].
چون عيسي ـ عليه السّلام ـ از كساني است كه مسيحيان او را فرزند خدا پنداشتهاند از اين رو او يكي از مصاديق اين آيه ميباشد كه مقام شفاعت را دارا است.
و نيز خداي متعال ميفرمايد:
« وُلايُملِكْ الّذينُ يُدعْون من دْونِهِ الشَّفاعُهُ اِلا مُن شَهِدُ بِالْحقِ وُ هْم يُعلَمْونُ».[14]
«كساني كه جز خدا مورد پرستش واقع ميشوند (مانند بتها و فرشتگان و مسيح ـ عليه السّلام ـ ) مالك شفاعت نيستند مگر آن گروه كه به حق گواهي دهند و به آن عالم باشند».
واضح است كه مصاديق روشن «من شهد بالحق و هم يعلمون» پيامبر الهي هستند پس اين آيه تمام پيامبران بويژه حضرت مسيح را به عنوان شفاعت كننده معرفي ميكند.
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: « يشفع الانبياء في كل من كان يشهدان لا اله الا الله مخلصا».[15]
« پيامبران براي كساني كه از روي اخلاص به يگانگي خدا گواهي ميدادهاند شفاعت ميكنند».
علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: « ثلاثه يشفعون الي الله عزوجل فيشفعون: الانبياء .....».[16]
« سه دسته هستند كه در پيشگاه خداوند شفاعت ميكنند و شفاعت آنان پذيرفته ميشود: 1 ـ پيامبران ...».
و نيز به روايتهاي شماره 18، 20، 21، 22، 23، مراجعه شود.
8 ـ فرشتگان
علاوه برآيات 28 – 26 سوره انبياء و آيه 86 سوره زخرف كه در پيش ياد كرديم و آيه 26 سوره نجم؛ قسمتي از روايات هم بر شفيع بودن فرشتگان دلالت ميكنند.
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: « يشفع النبيون و الملائكه....». [17]
« پيامبر و فرشتگان و ... شفاعت ميكنند» .
و رويتهاي شماره 21، 22، 25 همين مطلب را تأييد ميكند.
9 ـ شهداي راه خدا و دين
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «يشفع يوم القيامه الانبياء ثم العلماء ثم الشهدا»[18].
«روز قيامت، پيامبران و دانشمندان ديني و شهيدان راه خدا شفاعت ميكنند».
و نيز فرمود: « يشفع الشهيد في سبعين انسانا من اهل بيته»[19].
« شهيد راه خدا، براي هفتاد نفر از خويشاوندان خود شفاعت ميكند».
و در روايتهاي شماره 20، 22، 28، 57 نيز به شفيع بودن شهيدان راه خدا تصريح شده است.
10 ـ دانشمندان و علماي ديني
علي ـ عليه السّلام ـ از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ روايت ميكنند:
19 ـ درود فرستادن بر محمد و آل او.[20]
«سه دسته هستند كه در پيشگاه خداوند شفاعت ميكنند و شفاعت آنان پذيرفته ميشود 1ـ پيامبران 2ـ دانشمندان ديني 3 ـ شهداي راه خدا».
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
« اذا كان يوم القيامه بعث الله العالم و العابد فاذا وقفا بين يدي الله عزوجل قيل للعابد انطلق الي الجنه و قيل للعالم قف تشفع للناس يحسن تأديبك بهم».[21]
« در روز قيامت كه عالم و عابد محشور ميشوند هنگامي كه در پيشگاه الهي ميايستند به عابد گفته ميشود برو به سوي بهشت و به عالم و دانشمند گفته ميشود بايست و آنها را كه تعليم و تربيت كردهاي شفاعت كن».
و نيز در ورايت شماره 20 دقت نظر كنيد.
11 ـ متعلمان و حافظان قرآن كه به آن عمل ميكنند
علي ـ عليه السّلام ـ از پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ نقل ميكند:
«من تعلم القرآن فاستظهره فاحل حلاله و حرم حرامه ادخله الله به الجنه و شفعه في عشره من اهل بيته كلهم قد وجبت له النار». [22]
« كسي كه قرآن را ياد بگيرد و حفظ كند و حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بداند (مقيد به احكام قرآن باشد) خداوند او را به واسطه اهل قرآن بودن اهل بهشت قرار ميدهد و شفاعت او را درباره ده نفر از خويشاوندانش كه همه مستحق آتش باشند ميپذيرد.»
12 ـ خويشاوندان
پيامبر گرامي فرمود: « الشفاء خمسه.... و الرحم».[23]
«شفاعت كنندگان پنج طائفهاند.... كه يكي از آنان را بايد خويشاوندان شمرد» .
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: « يشفع الحميم لحميمه».[24]
«خويشاوند. خويشاوند خود را شفاعت ميكند».
13 ـ همسايگان
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «ان الجار يشفع لجاره».[25]
« همسايه، همسايه خود را شفاعت ميكند».
ونيز روايت شماره 92 همين موضوع را تأكيد ميكند.
14 ـ افراد با ايمان؛ شيعيان
در بسياري از روايات مربوط به شفاعت با بيانهاي مختلف به شفيع بودن مؤمنان و شيعيان تصريح شده است كه شانزده روايت آن، با شمارههاي 18،30، 31، 33، 34، 35، 54، 79، 84، 88، 92، 93، در بخش روايات ياد شده است كه ما در اينجا فقط به نقل يكي از آنها اكتفا ميكنيم.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ سؤال شد:
«عن المؤمن هل يشفع في اهله قال: نعم المؤمن يشفع فيشفع».[26]
«آيا مؤمن ميتواند براي خويشاوندان خود شفاعت كند، آن حضرت فرمود: آري مؤمن شفاعت ميكند و شفاعت او پذيرفته ميشود.»[27]
15 ـ قرآن مجيد
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «تعلموا القرآن فانه شافع لا صحابه يوم القيامه»[28]
«قرآن را بياموزيد زيرا قرآن در روز قيامت اهل قرآن را شفاعت ميكند».
علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اعلموا ان القرآن شافع و مشفع ....وانه من شفع له القرآن يوم القيامه شفع فيه».[29]
«بدانيد كه قرآن شفاعت كنندهاي است كه شفاعت او پذيرفته ميشود .... و قرآن براي هر كس در روز قيامت شفاعت كند شفاعتش درباره او پذيرفته ميشود».
و نيز به روايتهاي شماره 44، 45 مراجعه شود.
16 ـ امين بودن
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «اشفعاء خمسه القرآن و الرحم و الامانه.....».[30]
«شفاعت كنندگان پنج طائفهاند: 1 ـ قرآن 2 ـ خويشاوندان 3 ـ امين بودن .....».
17 ـ توسل به رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ
امام چهارم ـ عليه السّلام ـ در دعائي اين طور ميگويند:
«صل علي محمد وآله واجعل توسلي به شافعا يوم القيامه نافعا انك انت ارحم الراحمين».[31]
«بارالها درود بر محمد و آل او بفرست و توسل مرا به او، شفيع من گردان در روز قيامت كه مرا سود دهد. توئي از همه مهربانان مهربانتر».
18 ـ روزه
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد:
«الصيام و القرآن يشفعان للعبد يوم القيامه، يقول الصيام اي رب منعته الطعام و الشهوات بالنهار فشفعني فيه ....». [32]
«روزه و قرآن براي كسي كه روزه گرفته و در شبها قرآن تلاوت كرده است شفاعت ميكنند. روزه ميگويد: پروردگارا من اين شخص را از خوردن غذا و انجام شهوات در روز مانع شدم. پس شفاعت مرا درباره او بپذير .....».
19 ـ درود فرستادن بر محمد و آل او
از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در دعاء 31 صحيفه اين طور نقل شده است:
«صل علي محمد وآله صلواه تشفع لنا يوم القيامه و يوم الفاقه اليك».[33]
«بارالها بر محمد و آل او درود بفرست. درودي كه براي ما در روز قيامت و روز نيازمندي به تو شفاعت كند».
20 ـ خداوند متعال شفاعت ميكند
از برخي روايات استفاده ميشود كه پس از شفاعت كنندگان، خداي متعال خودش شفيع گناهكاران ميشود و آنان را از عذاب نجات ميدهد.
پيامبر گرامي فرمود:
«يشفع النبيون و الملائكه و المؤمنون فيقول الجبار بقيت شفاعتي.....». [34]
«پيامبران و فرشتگان و مؤمنان شفاعت ميكنند. آنگاه خداي متعال ميفرمايد: شفاعت من باقي مانده است يعني گروهي از آنان كه به شفاعت شفاعت كنندگان نجات نمييابند باز مشمول رحمت الهي ميشود».
و در دعاي ابوحمزه ثمالي كه از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند اين جمله را ميبينيم:
«حبي لك شفيعي اليك».
« و دوستي من به تو، شفيع من به سوي تو است».
«....اللهم صل علي محمد و آله و شفع في خطاياي كرمك... اللهم لا شفيع لي اليك فليشفع لي فضلك.....».
«بارالها بر محمد و آل او درود بفرست و كرمت را شفيع گناهانم گردان .... بارالها شفيعي ندارم فضلت را شفيع من گردان».
از قبيل روايات و دعاها استفاده ميشود كه صحيح است خدا و فضل و كرم او را شفيع و شفاعت كننده بناميم و نيز آيه «قل لله الشفاعه جميعا» و امثال آن گواهي ميدهد كه شفاعت از آن خدا است و هركسي يا هر چيز كه درباره شخصي شفاعت ميكند اين مقام را خداي متعال به او داده است پس شفيع اصلي خود او است.[35]
- چه گروهي مورد شفاعت قرار ميگيرند؟
از آيات قرآن مجيد مانند «لايشفعون الالمن ارتضي» و از رواياتي كه در بخش «شفاعت در احاديث اسلامي» خوانديم استفاده ميشود؛ تمام كساني كه به خدا ايمان داشته و با رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ و اهل بيت او دشمني نداشته باشند مشمول شفاعت ميگردند. البته برخي از افراد به خاطر سوابق نيكشان زودتر از اين رحمت الهي بهرهمند ميشوند و برخي ديرتر، اما در هر صورت سرانجام اين دريچه رحمت به سوي آنان باز خواهد شد.
و اين كه درقسمتي از روايات ميخوانيم هركس يك ذره ايمان داشته باشد شفاعت ميشود ولي در برخي ديگر از روايات ميخوانيم كه مثلا سبك شمردن نماز، خيانت، زنا و ستم؛ مانع از شفاعت ميشوند اين دو دسته از روايات همان طور كه قبلا گفته شد با هم تنافي ندارند، زيرا مقصود از دسته دوم اين است كه اين گناهان باعث ميشود انسان مدتها در عذاب بماند و از شفاعت محروم باشد نه اين كه اصلا شفاعت نشود و روايات دسته اول ميگويد هركس ايمان به خدا داشته باشد و دين او مورد رضايت و پسند الهي باشد بالاخره شفاعت شفاعت كنندگان موجب نجات او ميشود.
و فقط كفر و دشمني با رسول اكرم و اهل بيت اوست كه به طور كلي انسان را از شفاعت محروم ميكند و اينك آنان كه شفاعت نميشوند.
1 ـ كافر شفاعت نميشود
همانطور كه در بخش «شفاعت از نظر قرآن مجيد» گذشت، از آيه 53 سوره اعراف، و آيه 98 تا101 سوره شعراء، و نيز آيه 46 سوره مدثر، استفاده ميشود كه روز قيامت كافر و مشرك شفاعت نميشوند و شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنان سودي نخواهد داشت، در بسياري از روايات هم به اين موضوع تصريح شده است.
امام حسن ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
«ان النبي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ قال في جواب نفرمن اليهود سألوه عن مسائل: و اما شفاعتي ففي اصحاب الكبائر ما خلا اهل الشرك و الظلم».[36]
«رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در ضمن پاسخ آن دسته از يهود كه مسائلي از آن حضرت پرسيده بودند فرمود: شفاعت من براي كساني است كه مرتكب گناهان بزرگ شده باشند جز شرك به خدا و ستمكاري» (كه اين دو مانع از شفاعت ميگردد)
از امام هشتم ـ عليه السّلام ـ پرسيدند كه معناي اين آيه «لا يُشْفَعْونُ اِلاّلِمُنِ ارتَضَي».
« شفاعت نميكنند مگر براي كسي كه مورد رضايت خدا باشد» چيست؟
فرمود: معنايش اين است شفاعت نميكنند جز براي كسي كه دين او مورد رضايت و پسند خدا باشد[37] (واضح است كه مشرك و كافر دين مورد پسند خدا را ندارند).
و نيز دررواياتي كه بشمارههاي 1، 2، 3، 6، 9، 17، 21، 22، 24، و 27 در بخش «شفاعت در احاديث اسلامي» خوانديم به همين موضوع «كافر شفاعت نميشود» اشاره شده است مراجعه شود.
2 ـ ستمگر شفاعت نميشود
قرآن مجيد ميفرمايد:
«مُا لِلضَّالِمِينُ مِِن حُمِيمٍ وُلا شَفع يْطَاعْ».[38]
«براي ستمگران دوست و شفاعت كنندهاي كه شفاعت او پذيرفته شود نيست».
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد:
« اما شفاعتي ففي اصحاب الكبائر ما خلا اهل الشرك و الظلم ».[39]
«شفاعت من براي كساني است كه مرتكب گناه بزرگ شده باشند جز شرك و ستمكاري». (كه اين دو مانع از شفاعت ميباشند).
3 ـ دشمنان خاندان رسالت شفاعت نميشوند
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«لوان الملائكه المقربين و الانبياء المرسلين شفعوا في ناصب ما شفعوا».[40]
«اگر همه فرشتگان مقرب الهي و تمام پيامبران مرسل براي ( ناصبي ) يعني كسي كه دشمن خاندان عصمت و طهارت است شفاعت كنند شفاعت آنان پذيرفته نميشود».
و نيز به روايتهاي 62، 82، 87، 97 مراجعه شود.
4 ـ كساني كه فرزندان رسول اكرم را آزار كنند شفاعت نميشوند
رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد:
«اذا قمت المقام المحمود تشفعت في اصحاب الكبائر من امتي فيشفعني الله فيهم والله لا تشفعت فيمن آذي ذريتي ».[41]
«هنگامي كه در مقام شفاعت قرار گيرم براي گناهكاران امتم شفاعت ميكنم و خداوند شفاعت مرا ميپذيرد. به خدا سوگند براي كساني كه ذريه و فرزندان مرا آزار كرده باشند شفاعت نميكنم».
و نيز به روايت شماره 62 مراجعه فرمائيد.
5 ـ كساني كه به شفاعت اعتقاد نداشته باشند شفاعت نميشوند
امام هشتم ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «من كذب بشفاعه رسول الله لم تنله».[42]
كسي كه شفاعت رسول خدا را تكذيب كند شفاعت آن گرامي به او نميرسد».
رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد: «من لم يؤمن بشفاعتي فلا اناله شفاعتي».[43]
«هركس به شفاعت من ايمان نداشته باشد شفاعت من به او نميرسد. »
6 ـ خائن شفاعت نميشود
رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد: «من غش العرب لم يدخل في شفاعتي ...».[44]
« هركس به عربها[45](مسلمانان عرب) خيانت كند از شفاعت من بيبهره خواهد بود».
7 ـ برخي از گناهان باعث ميشود كه انجام دهنده آن پس از مدتها عذاب شدن شفاعت شود
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ضمن حديثي ميفرمايد:
«فوالله لا تنال شفاعتنا اذا ركب هذا (يعني الزنا) حتي يصيبه الم العذاب ويري هول جهنم».[46]
«به خدا سوگند شفاعت ما به كسي كه مرتكب زنا شده باشند نميرسد. جز پس از آنكه عذاب دردناك الهي را بچشد و هول و ترس جهنم را ببيند».
8 ـ كسي كه به نماز اهميت ندهد شفاعت نميشود
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «لاينال شفاعتنا من استخف بالصلوه».[47]
كسي كه نماز را سبك بشمارد به شفاعت ما نميرسد».
9 ـ هر كس ذرهاي ايمان داشته باشد بالاخره شفاعت ميشود
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در ضمن حديثي فرمود: « فيؤذن للملائكه و النبيين و الشهداء ان يشفعوا فيشفعون و يخرجون من كان في قلبه مايزن ذره من ايمان».[48]
«پس اجازه داده ميشود كه فرشتگان و پيامبران و شهدا، شفاعت كنند آنگاه آنان شفاعت مي كنند. و هر كس كه ذرهاي ايمان در قلب او باشد از جهنم خارج ميكنند».
و در حديث ديگر فرمود:
«فيشفعون حتي خرج من قال لا اله الا الله ممن في قلبه ميزان شعيره».[49]
آنگاه شفاعت ميشوند تا آن كه هر كس كه حتي يك جو ايمان واقعي داشته باشد از جهنم خلاص ميشود».
10 ـ كسي كه ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان معصوم آنحضرت را نداشته باشد شفاعت نميشود
به حديت شماره 96 مراجعه شود.
اشكال: آيه «ولا يشفعون الا لمن ارتضي» ميگويد شفاعت براي كساني است كه مورد رضايت و پسند خداي متعال باشند و كسي كه آلوده به گناه باشد مورد ارتضاء الهي نيست و از شفاعت بهرهاي نخواهد داشت.
پاسخ: از همه روايات شفاعت استفاده ميشود كه گناهكاران مشمول شفاعت خواهند شد و بخصوص اين روايت «ادخرت شفاعتي لاهل الكبائر من امتي» كه به گفته مرحوم امين الاسلام طبرسي مورد قبول همه مسلمين است.[50]
بنابر اين بايد روايات را مفسر آيه «ولايشفعون الا لمن ارتضي» قرار داد و همانطور كه از امام هشتم ـ عليه السّلام ـ در تفسير آيه وارد شده است بگوييم منظور از مورد ارتضاء الهي بودن اين است كه دين انسان مورد رضايت الهي باشد يعني مشرك و كافر و ناصبي و دشمن رسول اكرم و خاندان او عليهم السلام نباشد.
- كارهائي كه موجب تسريع در شفاعت ميشود
1 ـ اخلاص در ايمان و توحيد
رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد:
«اسعد الناس بشفاعتي يوم القيامه من قال لااله الا الله خالصا من قبله»[51]
كساني بيش از همه به شفاعت من در روز قيامت خوشبخت ميشوند كه قلبا و از روي اخلاص به خدا ايمان داشته باشند».
2 ـ اهل نماز و سجده بودن
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ به شخصي كه از او درخواست شفاعت ميكرد فرمود:
«اما فاعني بكثره السجود».[52]
«مرا با كثرت سجده ياري كن». (سجده و عبادت تو موجب ميشود من بهتر بتوانم تو را شفاعت كنم).
و نيز به روايت شماره 37 مراجعه كنيد.
3 ـ درود فرستادن بر رسول خدا و درخواست مقامهاي بزرگ مانند شفاعت براي آن بزرگوار
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود:
«من صلي علي محمد و قال اللهم انزله المقعد المقرب عندك يوم القيامه وجبت له شفاعتي». [53]
هر كس بر من درود فرستد و گويد بارالها او را در روز قيامت به مقام قرب خود جاي ده شفاعت من براي او واجب ميشود».
و نيز روايتهاي شماره 39 و 40 را ببينيد.
4 ـ آموختن قرآن و حفظ كردن و خواندن آن
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: « تعلموا القرآن فانه شافع لا صحابه يوم القيامه».[54]
«قرآن را بياموزيد زيرا قرآن در روز قيامت اهل خود را شفاعت ميكند».
و نيز به روايتهاي شماره 29، 44، 45، 59، مراجعه شود.
5 ـ انجام وظايف ديني
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در حديثي چنين ميفرمايد:
« ايما امراه صلت في اليوم والليله خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجت بيت الله الحرام و زكت مالها و اطاعت زوجها و والت عليا بعد دخلت الجنه بشفاعه ابنتي فاطمه...».[55]
« هر زني كه نمازهاي پنجگانهاش را بخواند و روزه ماه رمضان را بگيرد، و در صورت استطاعت به زيارت خانه خدا برود و زكات خود را بدهد و از همسر خويش اطاعت كند و پس از من علي را به امامت قبول داشته باشد چنين زني به شفاعت دخترم فاطمه ـ عليه السّلام ـ وارد بهشت خواهد شد».
و نيز به روايت شماره 45 مراجعه شود.
6 ـ دوستي فرزندان رسول اكرم و احترام و خدمت به آنان
رسول گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ميفرمايد:
« اربعه انالهم شفيع يوم القيامه المكرم لذريتي و القاضي لهم حوائجهم و الساعي في امورهم عند ما اضطروا اليه و المحب لهم بقلبه و لسانه»[56]
«چهار نفرند كه روز قيامت شفاعتشان خواهم كرد: 1 ـ كسي كه ذريه و فرزندان مرا گرامي دارد و احترام كند. 2ـ كسي كه حوائج آنان را برآورد. 3 ـ كسي كه در انجام كار آنها سعي و كوشش كند هنگامي كه به آن كار احتياج و اضطرار دارند. 4 ـ كسي كه با زبان و دل آنان را دوست داشته باشد ».
7 ـ دوستي با اهل ايمان و معاشرت با آنان
علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:
« لايزال المؤمن يشفع حتي يشفع في جيرانه و حلطائه ومعارفه».[57]
« مؤمن پيوسته شفاعت ميكند تا شفاعت او درباره همسايهها و دوستان و آشنايانش پذيرفته ميشود».
و نيز به روايت شماره 91 مراجعه كنيد.
8 ـ خدمت كردن به اهل ايمان
به روايتهاي شماره 35، 57، 84 مراجعه شود.
9 ـ با گذشت بودن و پذيرفتن عذر از كسي كه عذرخواهي ميكند
علي ـ عليه السّلام ـ به فرزندش محمد بن حنيفه ميگويد: « پوزش كسي را كه از تو عذرخواهي ميكند بپذير تا شفاعت نصيب تو گردد».[58]
10 ـ زندگي در يك مركز اسلامي و صبر بر سختيها و محروميتها
پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ در حديثي ميفرمايد: «هر كس در شهر مدينه بماند و بر گرسنگي و سختي آن صبر كند من در روز قيامت شفيع او خواهم بود». [59]
در پايان نكتهاي را كه در آغاز نيز تذكر داديم تكرار ميكنيم:
اولين شفيع انسان عمل اوست و بايد بيش از هر چيز به عمل كردن به احكام اسلام انديشيد و عقيده به شفاعت نبايد بهانه براي دست زدن به آلودگي ها گردد.
پی نوشت:
[1] . نهج البلاغه، ج2 ، ص199، خطبه 193.
[2] . نهج البلاغه، ج3، ص 242.
[3] . غررالحكم و دررالكلم آمدي، ج6، ص 385، ط دانشگاه.
[4] . سوره ضحي، آية 5و6،
[5] . سوره اسراء، آيه 79.
[6] . مجمع البيان، ج 1، ص 104، و نيز رجوع كنيد به روايتهاي 1 تا 17 و 36 تا 40 و روايات 46 تا 48، 50 تا53، 58، 65، 67 تا 69، 72 و 73.
[7] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 15.
[8] . خصال صدوق، ص 624.
[9] . امالي صدوق، ص 291.
[10] . امالي صدوق، ص 291.
[11] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 15. مجمع البيان، ج 1 ص 104.
[12] . با دقت در آيات و مربوط به شفاعت واضح ميشود كه از برخي آيات مانند آيه 86 سورة زخرف ، آيه 87 سوره مريم، ميتوانيم استفاده كنيم كه علي و زهرا و يازده فرزند آنان ـ عليهم السلام ـ مقام شفاعت را دارند.
[13] . سورة انبياء، آية 28 ـ 26.
[14] . سورة زخرف، آيه 86.
[15] . مسند احمد، ج 3 ، ص 12.
[16] . خصال صدوق، ص 156.
[17] . صحيح بخاري، ج 9، ص 160.
[18] . سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.
[19] . سنن ابي داود، ج 2، ص 15.
[20] . خصال صدوق، ص 156.
[21] . بحار ، ج 8، ص 56.
[22] . سنن ترمذي، ج 4، ص 245.
[23] . مناقب، ج 2، ص 14، متن كامل روايت، در شماره 51، بخش روايات نقل شده است.
[24] . محاسن برقي، ص 184.
[25] . محاسن برقي، ص 184. واضح است كه خويشاوندان و همسايهاي ميتواند از همسايه و خويشاوند خود شفاعت كند كه، خودش و نيز خويشاوندان و همسايهاش از اهل ايمان باشند.
[26] . محاسن برقي، ص 184.
[27] . از برخي از روايات برميآيد كه برخي از صفات و كارهائي است كه اگر مؤمن به آنها آلوده باشد از شفاعت كردن محروم ميگردد، به حديث شماره 42 مراجعه شود.
[28] . مسند احمد، ج 6، ص 448.
[29] . نهج البلاغه، خطبه 171.
[30] . مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 14.
[31] . ملحقات صحيفه سجاديه، ص 229.
[32] . مسند احمد، ج 2، ص 174.
[33] . صحيفه سجاديه، ص 165.
[34] . صحيح بخاري، ج 9، ص 160.
[35] . ونيز در روايتي وارد شده است كه كودك سقط شده در روز قيامت، پدر و مادر خود را شفاعت ميكند و ميگويد تا آنها وارد بهشت نشوند من وارد نخواهم شد. به الميزان، ج 1، ص 182 مراجعه شود.
[36] . خصال صدوق، ص 355.
[37] . امالي صدوق، ص 5.
[38] . سورة غافر، آيه 18.
[39] . خصال صدوق، ص 355.
[40] . محاسن برقي، ص184.
[41] . امالي صدوق، ص 177.
[42] . عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 66.
[43] . امالي صدوق، ص 5.
[44] . مسند احمد، ج 1، ص 72.
[45] . واضح است كه عرب از باب مثال ذكر شده است.
[46] . كافي، ج 5، ص 469.
[47] . كافي، ج 3، ص 270، و ج 6، ص 401. و تهذيب، ج 9، ص 107.
[48] . مسند احمد، ج 5، ص 43.
[49] . مسند احمد، ج 3، ص 345.
[50] . مجمع البيان، ج 1، ص 104.
[51] . صحيح بخاري، ج 1، ص 36
[52] . مسند احمد، ج 3، ص 500.
[53] . مسند احمد، ج 4، ص 108.
[54] . مسند احمد، ج 5، ص 251.
[55] . امالي صدوق، ص 291.
[56] . عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 24.
[57] . بحار، ج 8، ص 44 .
[58] . من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 279.
[59] . موطأ مالك، ج2، ص 201.
نویسنده: آيت الله سبحاني
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم