کد خبر : ۹۸۴۲۹
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۷
رمز و رازهای اعمال و مناسک حج/

عرفات؛ تنها نقطه ای از زمین که از آسیب ابلیس مصون هستیم

ابلس و عوامل او توانایی حضور در مکان و منطقه ای که معصوم در آن حضور داشته باشد، را ندارند. لذا زائر به دلیل حضور حضرت مهدی(عج) در عرفات از القائات شیطان و عوامل او واکسینه می شود.
عقیق: اعمال و مناسک حج پر است از رمز و رازهای بی شمار که بسیاری از آنها همچنان سر به مهر باقیمانده است و شاید روزی که آن یگانه دوران از پس پرده غیبت به در آید رمز و زارهای شگفت این آیین ابراهیمی نیز بیش از پیش آشکار شود. اگر حاجى اعمال حج را به معناى واقعى کلمه بجا آورد، بدون شک پس از بازگشت انسان تازه اى مى شود. پیامبر اکرم(ص) در حدیث پر مفهومی در همین رابطه فرمود : «مَنْ حَجَّ الْبَیْتَ... خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه کَیَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ؛ کسى که حجّ خانه خدا را بجا آورد... همچون روزى که از مادر زاده شد، از گناهان خارج مى شود.»
خبرگزاری شبستان در رابطه با فلسفه و چگونگی این اعمال، گفتگویی سلسله وار با حجت الاسلام محسن ادیب بهروز، کارشناس ارشد بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران داشته است که در چند بخش تقدیم زائران و دوستداران سرزمین وحی می شود:

قبلا اشاره شد که سه عامل تکوینی به زایر کمک می کند تا ضریب موفقیت او برای اجرای تصمیمش مبنی بر ترک گناهان و ذوب آثار آنها، افزایش یابد. مکان، که تاثیر خود را می گذارد! زمان یعنی از اذان ظهر تا غروب آفتاب روز 9 ذی الحجه و عنصر سوم موقعیت آن روز، یعنی حضور حضرت حجت در این سرزمین. ما قانونی داریم که در هر مکان و منطقه ای که معصوم در آن حضور داشته باشد، ابلس و عوامل او توانایی حضور در آن منطقه را ندارند. لذا این زایر به دلیل حضور حضرت مهدی(عج) در عرفات از القائات شیطان و عوامل او واکسینه می شود و می تواند با قاطعیت و اطمینان بگوید که در این مکان و زمان از القائات ابلیس در امان است. در غیر این جا کجا می تواند در چنین موقعیتی قرار بگیرد؟ بنابراین این سه عنصر تصمیم من برای ترک رفتارهای منشاء آلودگی را تقویت می کند. لذا اگر من تصمیم بگیرم برای نیم ساعت آلودگی ها را تکرار نکنم این سه عنصر نتیجه این نیم ساعت را به قدری افزایش می دهد که خود من حتی پس از نیم ساعت، راحت تر می توانم تصمیم خود را ادامه دهم . بنابراین منظور از استفاده بهینه آن است که گناهانی را که آلودگی هایی را در من ایجاد کرده بود، حداقل در این بستر زمانی حتی برای یک ساعت ، دیگر انجام ندهم. به عنوان مثال اگر غیبت می کردم با هر توجیهی، حتی توجیه به ظاهردینی، اما در این یک ساعت همان را انجام ندهم، یا دروغ می گفتم و فکر می کردم که دروغ نیست حالا در این یک ساعت ترک می کنم. اگر این کار انجام شد می شود استفاده بهینه و به دلیل وجود آن سه عامل تکوینی، نتیجه عمل چندین برابر می شود.

 

نتیجه این استفاده بهینه در کجا و چگونه مشخص می شود؟

 نتیجه آن می تواند این باشد که هنگام ورود به مشعر الحرام، آیات الهی را در مشعر درک می کنم البته به هر میزان که موفق به ذوب گناهان شوم. پس اگر چنین اتفاقی در مشعر برای زایر رخ نداد بداند که از این موقعیت استثنایی در عرفات استفاده نکرده است. به هر مقدار که این استفاده اتفاق افتد، به همان میزان موانع درک انسان کنار می رود و من می توانم به شکل واقعی وارد حرم شوم . در حرم الهی اگر موانع از میان رفته باشد و به مقدار رفع موانع، آیات درک می شود و ثمره این درک در منا آشکار می شود. چرا که این اعمال حالت نردبانی دارد یعنی اگر پله اول درست طی شد پله دوم را نیز می توان طی کرد و پله دوم مقدمه پله سوم است. مانند یک دوره آموزشی. در عرفات به هر مقدار که استفاده بهینه صورت بگیرد به همان مقدار آیات الهی بیشتر و بهتر درک می شود بیشتر یعنی تعداد بیشتری از آیات و بهتر یعنی سطح عمیق تری از درک!  نتیجه این درک را در رمی جمرات یا قربانی و یا اعمال منا متوجه می شویم.

 

بنابراین زایر می بایست اعمال رمی جمره و قربانی و  اعمال منا را با شناخت و معرفتی دو چندان انجام دهد درست است؟ آیا در واقع هم این گونه است و عید قربان برای زایر مفهومی این چنینی دارد؟  

نمی توان به این سوال پاسخ صددر صد داد اما اگر در منا یا رمی جمرات برای زایر چنین حالتی به وجود نمی آید و اعمال برای او، کاری قراردادی و ظاهری تلقی می شود به این دلیل است که از درک آیات الهی در حرم محروم مانده است بنابراین اعمال برای او به شکل قراردادی تجسم پیدا می کند. می پرسد چه کاری انجام دهم؟ گفته می شود که برو و سنگ بزن! می رود و سنگ می زنم اما در این رفت و برگشت چیزی متوجه نمی شود و اثری نیز نمی بیند. بعد سئوال می کند که بااین ازدحام جمعیت و با این وضعیت، چرا چنین کاری از من خواسته شده است؟ قربانی می کند، حلق و تقصیر و.. اما بدون هیچ اثری. بنابراین آن نخستین گلوگاه یعنی عرفات را باید جدی گرفت.

 

راهکار این معظل چیست؟

راهکار پیشنهادی ما این است که زایر موقعیت را بفهمد، اهمیت مکان را بداند و ویژگی زمان را نیز تشخیص دهد بعد تصمیم بگیرد. من در عرفات اطمینان دارم که تنها مکان و زمانی است که از آسیب ابلیس و عوامل او مصون هستم. بنابراین اگر من همچنان در این شرایط به سمت گناه می روم، بدانم که خود نمی خواهم این آلودگی ها را رها کنم. ابلیس و عوامل او در این سرزمین به هیچ وجه توانایی القاء به زایر را ندارند و زایر نمی تواند ادعا کند که به عنوان مثال شیطان بر من غلبه کرد و اجازه استفاده نداد. او کاملا واکسینه است و اگر رفع مانع نمی کند، نشانه آن است که خود نمی خواهد وارد عرفات شود یا در آن بماند. به همین جهت برخی منتظر مجوز خروج از عرفات هستند یا حتی سعی می کنند بتوانند حکم شرعی گرفته و به عرفات نیایند. چون تصمیم ندارد از آلودگی رها شود. زایر در عرفات برای ورود به حرم و حریم الهی آماده می شود اما به صورت واقعی نه ظاهری. ورود ظاهری که وسایل نقلیه به اجبار همه زایران را وارد حرم می کنند. اما این که من بتوانم علایم آن را درک کنم مهم است.

 

 اگر زائری هیچ نوع آلودگی نداشته باشد مانند معصومین یا علمای ما که حتی کار مکروه هم انجام نمی دهند، عرفات برای آنها چه دستاوردی دارد؟

برای آنها زمینه درک آیاتی از آیات الهی که کمال آور است فراهم می شود چون درک و فهم برخی از آیات الهی نیازمند زمینه است، چرا که آیات الهی که همیشه هستند اما من درک نمی کنم. برخی از آیات اگر موانعش کنار برود من راحت درک می کنم اما برخی آیات را باید زمینه درک آنها را در خود ایجاد کنم. برای این انسان های پاک در عرفات زمینه درک آیات دیگری از آیات الهی که می تواند کمالات بعدی را برای آنها به وجود آورد، فراهم می شود.


آیا برای این سخن در عقاید و معارف دینی ما سندی وجود دارد؟

بله! مستند این سخن و ادعا، بحث معراج پیامبر(ص) است در آیات قرآن در سوره والنجم و سوره اسراء سوال می کنیم که دلیل معراج پیامبر چه بوده است؟ پاسخ می دهند که نشان دادن آیات الهی به پیامبر! هنگامی که این مسئله را با دقت و توجه بیشتر بررسی می کنیم می بینیم که آیات الهی که در سفر اسراء به پیامیر(ص) نشان داده می شود با آیاتی که در پایان سفر معراج نشان داده می شود متفاوت است. دلیل تفاوت، آن است که پیامبر(ص) با آیاتی که در اسراء مشاهده می کنند زمینه و بستر مشاهده آیات دیگری را فراهم می کنند که در پایان سفر معراج در منطقه ای به نام سدره المنتهی آنها را درک کردند. یعنی اگر این کمالات قبلی در وجود حضرت پیامبر(ص) به وجود نمی آمد، پیامبر امکان دیدن آیات الهی در سدره المنتهی را نداشتند. مانند وجود حضرت جبرئیل که فرمود: من نمی توانم وارد این منطقه شوم چرا؟؟ چون امکان دیدن برای ایشان فراهم نبود. اما برای پیامبر فراهم بود. بنابراین یک انسان پاک با حضور در عرفات زمینه دیدن آیاتی را پیدا می کند که اگر آنها را در مشعر مشاهده کرد این آیات، در وجود او یقینی را ایجاد می کند و این یقین منشاء کمالات بعدی می شود و کمالات بعدی با اعمال بعدی حج به وجود می آید. لذا شما در حج زائری می بینید در مقام منزلت حضرت ابراهیم (ع) و در عین حال زائری می بینید در حد یک انسان معمولی.این دو زایر هر دو  از حج استفاده می برند اما حضرت ابراهیم(ع) برای رسیدن به مرتبه یقین استفاده می کند و من زائر از عرفات استفاده می کنم تا مانع درک آیات الهی را در وجود خود ذوب کنم و اگر توانستم یکی از آیات را درک کنم همان می تواند مقدمه ای باشد برای اینکه پس از بازگشت به سرزمین خود نسبت به ترک رفتارهای منفی پایدار بمانم.  


 


منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین