۰۸ آذر ۱۴۰۳ ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۲
به دور از حاشیهسازیهای صنفی و سیاسی و هیاهوی رسانهای با امکانات محدود، فعالیتهای اثرگذاری را به اتمام رساندهاند و معتقدند برخی مشکلات ایثارگران آسان تر از آنچه فکر میکنید با توجه مردم و دستگاههای مسئول قابل حل شدن است. «علی اکبر پورقناد»، مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره بنیاد غیر دولتی انصار الانصار حرفهای زیادی دارد از آنچه تاکنون در این بنیاد انجام گرفته و گرههایی که از مشکلات ایثارگران باز کردهاند. او میگوید: «ما کمیته امداد نیستیم، رصدخانهای هستیم برای یافتن پیشکسوتان فراموش شده جهاد و شهادت».
بخش اول گفتوگوی تفصیلی ما با او در ادامه منتشر میشود:
از بنیاد انصار الانصار بگویید. چه بنیادی است و چه کارهایی انجام میدهد؟
بنیاد انصارالنصار یک بنیاد غیردولتی است. از عمر بنیاد ما پنج سال و چند ماه میگذرد شعار بنیاد خیریه ما، فرمایش حضرت امام است که در پیام قطعنامه فرمودند: «نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند» این حرف تابلو، شعار و پرچمی است که با آن در حال حرکت هستیم. وقتی برای ثبت یک سازمان مردم نهاد به وزارت کشور مراجعه شود، چهار گزینه ملی، استانی، فرااستانی و بین المللی ارائه میدهد که ما ملی را انتخاب کرده و چون کار ما خدماتی است، زیرمجموعه خیریهها قرار میگیریم. وزارت کشور برای مجوزهایی که میدهد دسته بندیهایی مانند علمی، پژوهشی، صنعتی و خدماتی دارد و ما جزء بخش خدماتی هستیم. اگرچه مانند خیریههای متعارف در جامعه نیستیم ولی با اینکه عنوان خیریه هم داشته باشیم مشکل نداریم.
در اینجا کار خدماتی یعنی چه؟ اگر مثل خیریههای متعارف نیستید پس چگونه عمل میکنید؟
کلمه خیریه در ذهن مردم اینطور جا افتاده یعنی جایی که پول و خوراک وپوشاک... جمع میشود و آن را میان افراد مستحق تقسیم میکنند. این معنای متعارف کلمه خیریه است. ما خودمان را به آن معنا نمیدانیم. فقط در تقسیمات وزارت کشور، خیریه محسوب میشویم ولی در واقع خدماترسانی میکنیم.
خدماترسانی ما صرفاً ارائه تسهیلات مالی و مادی نیست
امام فرمودهاند که نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون فراموش شوند. عدم فراموشی فقط اعطای پول و تسهیلات مالی نیست. گاهی سراغ گرفتن و سرکشی کردن است. نحوه ارتباط ما با سوژهها باید به گونهای باشد که آنها احساس فراموش شدن بهشان دست ندهد و بدانند از این فراموشی بیرون آمدهاند. ما در این ارتباطات متوجه مسائل حاد مالی هم میشویم که باید کمک کنیم و این کمک هم جلوهای از همان توجهات به شمار میآید.
اگر اسلام میگوید صله رحم بکنیم، هدف همان حس فراموشی است که نباید به ارحام و بستگان دست بدهد ولی اگر در حین همین صله رحم متوجه مشکلات مالی اقوام شویم، وظایفی داریم که باید به آن عمل کنیم. ما مؤسسه انصار الانصار را کانونی برای توجه و رصد میدانیم. اگر در این رصد به مشکلات خاص خانوادهای رسیدیم، اقدام مناسب برای حل مشکلات صورت میگیرد؛ ولی خدماترسانی ما صرفا ارائه تسهیلات مالی و مادی نیست. حمایتهای قضایی، مالی، اجتماعی، مشاورههای خانوادگی، فردی، اجتماعی و اقتصادی است.
گاهی اشخاص به پول احتیاج ندارند ولی مثلا مشکل قضایی درمیان است که مابرای فردی که پرونده قضایی دارد، با مشاوره و کمک وکلا و صاحب نظران، سعی در احقاق حق آنها میکنیم. اینطور فرد احساس تنهایی و فراموشی نمیکند. لذا موضوع خدماترسانی ما به تناسب نیازمندی جامعه هدف است که بسیار متفاوت و متغیر است.
جامعه هدف شما چه کسانی هستند؟
پیشکسوتان شهادت و خون در جمله امام(ره) که فرمودند: «نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند» یعنی چه کسانی؟ رزمندگان دفاع مقدس؟ مدافعان حرم؟ مبارزین قبل از انقلاب که زندانی زمان شاه و شکنجه شدند؟ شما به چه کسانی فراموش شده میگویید؟
اگر ما پیشکسوتی ببینیم که فراموش شده، به تناسب نیازمندیها و شرایط آن، تصمیم میگیریم که پولی خرج کرده، مشاوره بدهیم یا اقدام دیگری بکنیم. اینکه این تشخیص چطور صورت میگیرد، به تعریف جامعه هدف بر میگردد، گفتیم "کسانی که برای تشکیل حکومت اسلامی و تقویت آن و پایداری نظام ولایت مطلقه فقیه جانفشانی و فداکاری خاص داشته باشند"؛ این یعنی چه؟ مثلا اگر اسارتی درکار بوده مدت زمان قابل توجهی باشد لذا کسی که شش ماه اسیر بوده عزیز است اما فعلا برای خدمات رسانی در بنیاد ما نوبت به او نمیرسد یا اگر فرد جانباز است، درصد بالا اولویت دارد.
جامعه آماری ما قهرمانانی هستند که به خاطر مشکلات، شرایط شان حاد شده
ما اولویتهای خاصی را برای خود تعریف کرده و بر اساس آن اقدام میکنیم. داوطلب بودن رزمنده، میزان اسارت و آزادگی یک آزاده، میزان و نحوه جانبازی، یا کسانی از ایثارگران که برای جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور جانفشانی کردهاند که آنها را به نحوی برای ما تبدیل به انسانهای خاص میکند، همه اینها از جمله شاخصههایی است که ما در نظر میگیریم.
ما هیچ وقت نمیگوییم چندنفر را تحت پوشش داریم؟ ما میگوییم چند نفر را در آمار خود داریم. چون این افراد، مستضعف و بیچاره نیستند، اینها قهرمانانی هستند که به خاطر مشکلات، شرایط شان حاد شده است. برای ما صرف ایثارگر بودن ملاک نیست تا به هرموردی برخورد کردیم سراغش برویم. ما خودمان افراد را با آگاهی به شرایطشان انتخاب میکنیم. در بقیه خیریهها این افراد هستند که سراغ آن خیریه میروند اما در اینجا ما سراغ افراد مختلف می رویم. ما افراد را در مقام مقایسه قرار داده و بعد انتخاب میکنیم. مثلا هشت سال اسارت را در مقایسه با دوسال اسارت در اولویت قرار میدهیم. به عنوان مثال رزمندهای داشتیم که 16 ساله بوده که با فرار از خانه به جبهه رفته است، او 85 ماه جبهه بوده که در این راه جانباز و شیمیایی شده است. او فرمانده گردان و فرمانده محور یکی از لشکرها بوده بدیهی است که ویژگی خاص دارد.
فقط سراغ جانبازان و ایثارگران دفاع مقدس می روید یا در گروههای هدف شما افراد دیگری هم جای میگیرند؟
از 15 خرداد 42 تا هر زمان که جهاد و شهادت و مقاومت وجود داشته باشد دامنه جستجوی ما برای سوژهیابی است. نکته قابل ذکر اینکه شاید بعضی فکر کنند بسیاری از امتیازات درکشور به این عزیزان تعلق دارد. بایستی عرض کنم نه تنها چنین نیست حتی در بعضی مواقع از افراد معمولی جامعه هم محرومتر هستند لکن با عزت و نجابت سر میکنند.
240 مورد در 13 استان در آمار موسسه
تقریباً چند نفر الان در آمار خود تحت پوشش دارید؟
بدون اینکه تبلیغات واطلاعرسانی کافی کرده باشیم؛ تقریبا از 13 استان، 240 مورد در آمار موسسه ما هستند که از شهرهای مختلف انتخاب شدهاند. قانون و اساسنامه به ما اجازه میدهد در صورت نیاز در مراکز استانها و شهرستانها نمایندگی رسمی ایجاد کنیم ولی هنوز نمایندگی رسمی نداریم. البته دوستانی داریم که به صورت غیر رسمی در استانها امور بنیاد را پیگیری میکنند.
سازمانهای مردم نهاد باید بازوی مردمی سازمانها و ارگانها باشند
چه چیزی باعث شد چنین بنیادی راهاندازی کنید؟
صحنههایی که در جامعه و مواردی که در مبارزین انقلابی میبینیم باعث شد به این کار رو بیاوریم .کسانی در اوج فداکاری و از خودگذشتگی که حالا فراموش شدهاند و در میان مشکلات و سختیها گرفتارند. ارگانها کار خود را انجام میدهند ولی مشکل آنهاحل نمیشود؛ گاهی جنس مشکلاتشان به گونهای است که صرفا آن سازمانها نمیتوانند این مشکلات را مرتفع کنند. من گفتم برایشان چه کار میشود کرد؟ که در این بین ایدهای به ذهنمان آمد و هشدار امام ما را به این مسیر سوق داد. ناگفته نماند که سازمانهای مردم نهاد باید بازوی مردمی سازمانها و ارگانها باشند.
کمیته امداد نیستیم، رصدخانهای هستیم برای یافتن پیشکسوتان فراموش شده
این استنباط از حرف امام کلی است...
اشکالی ندارد ما میگوییم اگر کسی از این جمله برداشت دیگر یا بهتری دارد بیاید ارائه کند. ما معتقدیم فرموده امام مرز، زمان و مخاطب محدود و خاصی ندارد و برای همه مسلمانان است. آن موقع که نه انقلاب بوده نه حکومت. امام پیامی(سال1355) به مسلمانان دنیا میدهند برای حمایت و پشتیبانی از رزمندگان لبنانی در مقابل اسرائیل نشانگر این است که این فکر ریشه در افکار امام داشته است. مخاطب جمله امام شما هم هستید من هم هستم. ما معتقدیم مخاطب همه مردم دنیا هستند. ما کمیته امداد نیستیم، رصدخانهای هستیم که باید بگردیم و این پیشکسوتان فراموش شده را پیدا کنیم.
متولی اصلی خدمت رسانی به ایثارگران بنیادشهید است، این افرادی که شما اسم بردید یعنی جانبازان درصد بالا یا ازادگانی با سابقه چندین سال اسارت و... قطعا با توجه به ارائه مدارک پزشکی، میتوانند خدمات بیشتری از بنیاد شهید بگیرند، شما چه کمبودی دیدهاید که با وجود بنیادشهید یا هر سازمان دیگر....اصرار به رسیدگی به این افراد دارید؟
سازمانهای مردم نهاد و خیریهها در سراسر دنیا معمولا برای کارهایی تشکیل میشوند که دولت نمیتواند و یا به دلایلی نمیخواهد انجام دهد، این خیریهها میآیند تا کمبودهایی را که دولت نمیتواند یا نمیخواهد جبران کند را رفع کنند. برای مثال چرا با وجود وزارت بهداشت حمایت از بیماران تالاسمی و بیماریهای خاص وجود دارد؟ چرا با وجود وزارتخانههای آموزش و پرورش و مسکن و شهرسازی ما نیازمند خیرین مدرسه ساز هستیم؟ برای همین نقصهای موجود است که ما معتقدیم بنیاد شهید، سپاه، بسیج، ارتش و... وجود دارند و به وظایف خود عمل میکنند. اما به دلایلی نمیتوانند تمام نیازهای آن افراد را برآورده کنند.
بنیاد شهید براساس قوانین و ضوابط خودش به ایثارگران امتیازات و تسهیلاتی میدهد و حمایت میکند. اما به هردلیلی مثل کمبود بودجه، تحریمها و... گاهی همان قانونی که وضع شده عملی نمیشود و نمیتوانند تعهدات خود را انجام دهند. ضمنا تأکید کردم که ما فقط در مورد مسائل مالی وارد نمیشویم مثلا خانوادهای فرزند بیکاری دارد، بنیادشهید برای بیکاری این فرد چه کار کند؟ اصلا شاید جزء وظایفش نباشد ولی ما در حدتوان اینجا وارد عمل میشویم.
بنیاد شهید آنچه که قانون اجازه میدهد ارائه میکند اما سنگینی بار بلند نمیشود
سازمان مردم نهاد به کمک سازمان اصلی میآید او تسهیلات را میدهد ولی همه مسئله حل نمیشود. فرزند شهیدی به ما مراجعه کرد که هم مادر و هم پدرش شهید شدهاند. ازدواج کرده ولی بعد از یک سال میفهمد که همسرش مشکلات متعددی دارد. هشت سال است که پرونده طلاق را پیگیری میکند لکن موفق نشده همسرش خارج از کشور است و بازی درآورده تا مهریه ندهد. مثلا بنیاد شهید برای این مورد چه کاری میتواند بکند؟ ما کمکی میکنیم که بنیاد شهید نمیتواند انجام دهد. ما کمک میکنیم این پرونده به سرانجام برسد. فرد بدون دغدغه زندگیاش را دنبال کند. ما مشاوره میدهیم تا کارش زودتر راه بیفتد. شاید پولی هم هزینه نکنیم.
مثلا جانبازی داریم با رشادتها و قهرمانیهای چشم گیر در مصاف با دشمن شگفتیهایی آفریده است و یک ریال از ما درخواست مادی ندارد. امروزه تنها درخواست او اشتغال دو فرزندش است. البته در مسیر با مواردی از سوءمدیریت، بداخلاقی، اهمال مدیران و دست اندرکاران برخورد میکنیم که باید راه اصلاحش را پیش بگیریم. بنیاد شهید کجا برای یک شخصی که نه جانباز است نه آزاده موظف است کار پیدا کند؟ ولی ما تشخیص دادیم و پیش رفتیم. بنیاد شهید آنچه که قانون اجازه میدهد ارائه میکند اما سنگینی بار بلند نمیشود. ما آنها را همراهی و کمک میکنیم و هیچوقت طعنه و کنایه نمیزنیم که شما بد عمل میکنید و... .
ادامه دارد...
---------------------------------------