۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۱۸
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمیکند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت میدهند. در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ
بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ
وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ
قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا
یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ
الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۱۵۰﴾
و، چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى
قوم خود بازگشت گفت: پس از من چه بد جانشینى براى من بودید آیا بر فرمان
پروردگارتان پیشى گرفتید و الواح را افکند و [موى]سر برادرش را گرفت و او
را به طرف خود کشید [هارون]گفت: اى فرزند مادرم این قوم مرا ناتوان یافتند و
چیزى نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمنشاد مکن و مرا در شمار گروه
ستمکاران قرار مده (۱۵۰)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ﴿۱۵۱﴾
[موسى]گفت: پروردگارا من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه]رحمت خود درآور و تو مهربانترین مهربانانى (۱۵۱)
تفسیر:
عکس العمل شدید در برابر گوساله پرستان
در این دو آیه ماجراى درگیرى موسى (علیه السلام) با گوساله پرستان به
هنگام بازگشت از میعادگاه، که در آیه گذشته تنها اشاره اى به آن شده بود
تشریح گردیده، و عکس العمل شدید موسى (علیه السلام) که براى بیدار ساختن
این جمعیت انجام داد، منعکس گردیده است.
نخست مى گوید: (هنگامى که موسى
خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت و صحنه زننده و نفرت انگیز گوساله
پرستى را مشاهده نمود، به آنها گفت: بد جانشینانى براى من بودید و آئین
مرا ضایع کردید). (و لما رجع موسى الى قومه غضبان اسفا قال بئسما خلفتمونى
من بعدى).
این آیه به خوبى نشان مى دهد که موسى (علیه السلام) به هنگام
بازگشت از میعادگاه پروردگار و قبل از آنکه با بنى اسرائیل روبرو بشود،
خشمناک و اندوهگین بود، و این به خاطر آن است که خداوند در میعادگاه، جریان
را به موسى (علیه السلام) گفته بود که من قوم تو را بعد از تو آزمودم، و
سامرى آنها را گمراه ساخت (قال فانا قد فتنا قومک من بعدک فاضلهم السامرى)
(سوره طه آیه ۸۵).
سپس موسى (علیه السلام) به آنها گفت:: (آیا در فرمان پروردگار خود، عجله نمودید) (اءعجلتم امر ربکم).
گرچه مفسران در تفسیر این جمله، سخن بسیار گفته اند و احتمالات گوناگون داده اند، ولى ظاهر آیات نشان مى دهد که منظور این است که شما در برابر فرمان خدا به نسبت تمدید مدت سى شب به چهل شب، عجله به خرج دادید و در قضاوت شتاب نمودید، نیامدن مرا دلیل بر مرگ و یا خلف وعده گرفتید، در حالى که لازم بود حداقل کمى تامل کنید تا چند روزى بگذرد و حقیقت امر روشن گردد.
در این هنگام که موسى در برابر لحظاتى بحرانى و طوفانى از زندگى بنى اسرائیل قرار گرفته بود، سر تا پایش از شدت خشم برافروخته و اندوه عمیقى بر روح او سنگینى مى کرد، و شدیدا نگران آینده بنى اسرائیل بود، زیرا تخریب و فساد کار آسانى است، و گاه از دست یک نفر خرابیهاى بزرگى ساخته است، ولى اصلاح و ترمیم کار مشکلى است.
مخصوصا در میان یک ملت نادان و لجوج و متعصب، اگر نغمه مخالفى سر داده شود، برچیدن آثار شوم آن به این آسانى ممکن نیست.
موسى (علیه السلام) در اینجا باید خشم شدید خود را آشکار سازد و دست به بالاترین عکس العملها بزند آنچنان که افکار تخدیر شده بنى اسرائیل را به هم بریزد و انقلابى در آن جامعه منحرف شده از حق ایجاد کند، در غیر این صورت بازگشت آنها به آسانى ممکن نیست.
قرآن عکس العمل شدید موسى (علیه السلام) را در برابر این صحنه و در این لحظات بحرانى و طوفانى چنین بازگو مى کند (موسى بى درنگ الواح تورات را از دست خود بیفکند و به سراغ برادرش هارون رفت و سر و ریش او را گرفت و به سوى خود کشید)! (و القى الالواح و اخذ براءس اخیه یجره الیه).
چنانکه از آیات دیگر قرآن مخصوصا سوره طه استفاده مى شود علاوه بر
اینها شدیدا هارون را مورد سرزنش و ملامت قرار داد و بر او بانگ زد که آیا
در حفظ عقائد جامعه بنى اسرائیل کوتاهى کردى و با فرمان من مخالفت نمودى؟
در
حقیقت این واکنش از یکسو روشنگر حال درونى موسى (علیه السلام) و التهاب و
بى قرارى و ناراحتى شدید او در برابر بت پرستى و انحراف آنها بود، و از
سوى دیگر وسیله مؤ ثرى براى تکان دادن مغزهاى خفته بنى اسرائیل و توجه دادن
آنها به زشتى فوق العاده اعمالشان.
بنابراین اگر فرضا انداختن الواح
تورات در اینجا زنندگى داشته باشد و حمله به سوى برادر کار صحیحى به نظر
نرسد. اما با توجه به این حقیقت که بدون ابزار این واکنش شدید، و عکس العمل
پرهیجان، هیچگاه بنى اسرائیل به اهمیت و عمق خطاى خویش پى نمى بردند و
ممکن بود آثار بت پرستى در اعماق ذهنشان باقى بماند، این کار نه تنها
نکوهیده نبود بلکه واجب و لازم محسوب مى گردید؛ و از اینجا روشن مى شود که
ما هیچ نیازى به توجیهاتى که بعضى از مفسران براى سازش دادن واکنش موسى
(علیه السلام) با مقام عصمت انبیاء ذکر کرده اند نمى بینیم.
زیرا مى
توان گفت: در اینجا موسى (علیه السلام) به قدرى ناراحت شد که در هیچ لحظه
از تاریخ بنى اسرائیل چنین ناراحتى و خشم شدیدى براى او رخ نداد، چون خود
را در برابر بدترین صحنهها یعنى انحراف از خداپرستى به سوى گوساله پرستى
مى دید و تمام آثار را در خطر مشاهده مى کرد.
بنابراین انداختن الواح و مؤ اخذه شدید برادر در چنین لحظه اى کاملا طبیعى بود.
این
واکنش شدید و اظهار خشم اثر تربیتى فوق العاده اى در بنى اسرائیل گذارد، و
صحنه را به کلى منقلب ساخت، در حالى که اگر موسى (علیه السلام) مى خواست
با کلمات نرم و ملایم آنها را اندرز دهد شاید کمتر سخنان او را مى
پذیرفتند.
سپس قرآن مى گوید: هارون براى برانگیختن عواطف موسى (علیه
السلام) و بیان بى گناهى خود گفت:: (فرزند مادرم! این جمعیت نادان مرا در
ضعف و اقلیت قرار دادند آنچنان که نزدیک بود مرا به قتل برسانند بنابراین
من بى گناهم بى گناه، کارى نکن که دشمنان به شماتت من برخیزند و مرا در
ردیف این جمعیت ظالم و ستمگر قرار مده) (قال ابن ام ان القوم استضعفونى و
کادوا یقتلوننى فلا تشمت بى الاعداء و لا تجعلنى مع القوم الظالمین).
تعبیر
به (ابن ام) در این آیه و یا (یا ابن ام) در آیه ۹۴ سوره طه (فرزند مادرم)
با اینکه موسى و هارون از یک پدر و مادر بودند، به خاطر تحریک عواطف موسى
(علیه السلام) در این حال بوده است، سرانجام این جریان اثر خود را گذارد و
بنى اسرائیل به زودى متوجه زشتى اعمال خویش شدند و تقاضاى توبه کردند.
آتش
خشم موسى کمى فرو نشست و به درگاه پروردگار متوجه شد و عرض کرد (پروردگارا
من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت بى پایانت داخل کن، تو مهربانترین
مهربانانى) (قال رب اغفرلى و لاخى و ادخلنا فى رحمتک و انت ارحم الراحمین).
تقاضاى
بخشش و آمرزش براى خود و برادرش نه به خاطر آن است که گناهى از آنها
سرزده بلکه یکنوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوى او و ابراز تنفر
از اعمال زشت بت پرستان و همچنین سرمشقى است براى همگان تا فکر کنند جائى
که موسى و برادرش که انحرافى پیدا نکرده بودند چنین تقاضائى از پیشگاه خدا
کنند، دیگران باید حساب خود را برسند و سرمشق بگیرند و رو به درگاه
پروردگار آورده، از گناهان خود تقاضاى عفو و بخشش کنند، و چنانکه دو آیه
قبل نشان مى دهد بنى اسرائیل نیز چنین کردند.
مقایسه اى میان تواریخ قرآن و تورات کنونى همانطور که از آیات فوق و آیات سوره طه استفاده مى شود، گوساله اى را
بنى
اسرائیل ساخته نه هارون، و طبق آیات سوره طه، شخصى از میان بنى اسرائیل
بنام سامرى اقدام به چنین کارى کرد، اما هارون برادر و معاون و یاور موسى
از پاى ننشست و حداکثر تلاش و کوشش را بکار برد، آنچنان که نزدیک بود او را
به قتل برسانند.