۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۰۱
* آيه 205
وَإِذَا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ الْنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
* ترجمه
و هرگاه به قدرت و حكومت رسد براى فساد در زمین و نابودى زراعت ها و نسل كوشش مى كند و خداوند فساد را دوست ندارد.
* نکته ها
كلمه «تولّى» را دو نوع مىتوان معنا نمود: یكى به معناى به قدرت و حكومت رسیدن كه در ترجمه آمده است. و دیگر به معناى اعراض كردن است كه در این صورت معناى آیه این مىشود: هرگاه از حقّ و هدایت الهى اعراض نمود و از نزد تو بیرون رفت، به سراغ فتنه و فساد مىرود.
در آیه قبل، گفتار به ظاهر نیكوى منافقان مطرح شد و در این آیه رفتار مفسدانهى آنان را بیان مىكند.
قرآن مىفرماید: «الّذین ان مكنّاهم فى الارض أقاموا الصلوة واتوا الزّكوة وأمروا بالمعروف ونَهوا عن المنكر» [حج، 41] اگر صالحان حكومت را بدست گیرند، نماز به پا مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند. و بدین وسیله رابطه خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ مى كنند، ولى اگر نا اهل به قدرت رسید و ولایت مردم را بدست گرفت، بخاطر طوفان هوس هاى درونى و ناآگاهى ها و فشارهاى بیرونى، همه چیز جامعه را فداى خود مىكند. به گفتهى المیزان؛ تاریخ گواه آن است كه چه مسلمان نمایانى به نام اسلام و تظاهر به ایمان، بر مردم حاكم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند.
كسانى كه با جعل قوانین و تهاجم فرهنگى و تبلیغات و مواد مخدّر، سبب نابودى اقتصاد و نسلنو مىشوند، مصداق این آیه و «مفسد فى الارض» هستند.
هلاك حرث به معناى محو كشاورزى، و هلاك نسل، انحراف نسل آینده است. مراغى و فخررازى در تفاسیر خود احتمال دادهاند كه مراد از «حرث» زنان باشند، بدلیل «نساؤكم حرث لكم» [بقره، 223] و مراد از «نسل» فرزندان. یعنى طاغوتها، نظام خانواده و تربیت فرزندان را نابود مىكنند.
* پيام ها
1- نااهل اگر به قدرت رسد، همه چیز را به فساد مى كشاند. «اذا تولّى سعى»
2- بزرگ ترین خطر، نابودى اقتصاد و فرهنگ امّت است. «یهلك الحرث و النسل»
* آيه 206
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِّزَةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ
* ترجمه
و هنگامى كه به او گفته شود از خداى پروا كن، عزت وغرورى كه در سایهى گناه بدست آورده او را بگیرد. پس آتش دوزخ براى او كافى است وچه بد جایگاهى است.
* پيام ها
1- مستكبران، به موعظه ى دیگران گوش نمى دهند. «اذا قیل له اتّق اللَّه اخذته العزّة»
در تاریخ آوردهاند كه عبدالملك مروان از خلفاى بنى امیه بر بالاى منبر در شهر مدینه گفت: به خدا سوگند هركس مرا امر به تقوى كند، گردنش را خواهم زد.
2- حاكم باید پندپذیر باشد. «اذا قیل... اخذته العزّة» [تفسیر احسن الحدیث، ج1، ص376]
3- گناه، مایهى عجب، غرور و تكبّر است. «اخذته العزّة بالاثم»
4- توجّه دادن به دوزخ، هشدارى غرور شكن است. «فحسبه جهنّم»