۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۴ : ۲۱
تلاش هرمنوتیک شیعه در توجیه امامت
پیش از برگزاری نشست شفیعی نگارنده کتاب «خاندان پیامبر در کتاب مقدس و قرآن» در خصوص آثار خود ارائه داد. وی در خصوص اثر خود گفت: این کتاب در واقع پایان نامه کارشناسی ارشد بنده است. پرسشهایی در ذهن شیعه بعد از قرن سه و چهار به وجود آمد از جمله اینکه چرا تعداد ائمه(ع) شیعه ۱۲ عدد است، چرا باید سازوکار انتقال امامت از روی وصایت باشد و ... ما تلاش کردهایم با روش پدیدارشناختی به این پرسشها بپردازیم.
وی در ادامه معرفی اثر خود گفت: شیعه در وضعیتی قرار گرفته بود که پس از جریانهای واقفیه، زیدیه، جعفریه، کیسانیه و ... با تفسیری هرمنوتیک از آیه ۳۳ سوره احزاب، مفهوم خاندان پیامبران را تبیین کند.
پیشینه اعجاز قرآن
در ادامه این نشست حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد در بخش اول سخنانش گفت: همه میدانیم که باب تحدی را خود قرآن باز کرده است و در آیاتی که در سور مکی و یک سوره مدنی وجود دارد، زمینه تحدی شکل گرفته است. در این آیات مطرح شده است که مشرکان امکان همانندسازی برای قرآن قائل بودند و از این رو قرآن ایشان را به تحدی دعوت کرده است. در این آیات برخلاف تصور اولیه چنین نیست که تحدی قرآن از زیاد به کم باشد که این اشتباهی است که زمخشری و صاحبان المنار و مجمع کردهاند و در واقع تحدی از میزان کم به زیاد عنوان شده است و بهترین نظریه در اینجا نظریه علامه است.
وی افزود: میدان تمدنی که اعجاز قرآن در آن مطرح شده، از نیمه دوم قرن سوم به بعد است. اعجاز قرآن در خلال کشاکشهای مذهبی و بینالادیانی، حضور اندیشههای نو در حوزه تمدن اسلامی در خصوص ترجمه و .. مطرح شده است.
وی گفت: اگر سیر تحدی را در نظر بگیریم متوجه میشویم که در اوائل ما جز تحدی به متن به معنای بیان، چینش و سخن نداشتهایم و در ادامه چند چیز دیگر وارد میشود که یکی ترجمهناپذیری قرآن است و در ادامه اخبار از غیب وارد حوزه تحدی شده و در ادامه اخبار از گذشته نیز وارد این حوزه شده است. تا قرن ششم تحدی در خصوص متن است که به اعجاز بیانی معروف است، غزالی در قرن ۶ اعجاز علمی را وارد مطالعات قرآنی میکند که با مخالفت شاطبی مواجه میشود و در قرن ۱۴ گستردهترین بیان را مرحوم «کاشف الغطا» در این خصوص بیان میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: شاید بتوان گفت: هم به لحاظ تاملات، دقتها و ... همان اعجاز بیانی و تحدی در حوزه متنشناسی مهمترین بحث در اعجاز قرآن است و در کنار آن بحث اعجاز تاریخی نیز میتواند مهم باشد. همچنین میتوان در خصوص شیوه استدلال نیز میتوان این مسئله را مطرح کرد. اولین گامی که باید صورت گیرد، این است که کتبی که در خصوص اعجاز از قرن دوم وجود داشته است، باید طبقهبندی و تحلیل شده و بیان گردد که کدام نظریهها را میتوان پذیرفت، برای مثال در خصوص اعجاز علمی آیاتی را بیان کردهاند که نمیتوان پذیرفت.
مهدویراد با بیان اینکه آیات در خصوص اعجاز متنی از یک طرف شمول دارند، گفت: تحدی در اینجا تحدی به حدیث است و نه تحدی به جمله. آنچنان که علامه طباطبائی و قاضی عبدالجبار بهدرستی گفتهاند، حدیث یعنی سخنی که ابتدا آغاز پیام، مقدمه و موخره دارد و پیامی در یک کلام عرضه میشود.
قرآن فوقالعاده است و نه خارقالعاده
در ادامه این نشست شاکر در بخش نخست طرح بحث خود، گفت: بحث اعجاز بحثی قرآنی نبوده و تا قرن سوم هجری قمری حتی بحثی اسلامی هم نبوده است. در یهودیت و مسیحیت اعجاز به معنای کار خارقالعادهای گرفته شده است که کسی نمیتواند با آن معارضه کند.
وی تصریح کرد: آنچه ما در قرآن راجع به انبیا داریم این است که پیامبر باید دلیلی بیاورد تا مخاطب قانع شود که او پیامبر است. در این جا لازم نیست که کارهای خارق العادهای انجام شود. پیامبر(ص) میخواهد ثابت کند که پیامبر(ص) است و بعد مردم به دنبال او راه بیفتند و به آموزههای وحیانی او عمل کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی افزود: بر اساس آیات قرآن همه پیامبران به همراه بینات آمدهاند و بینات یعنی اموری که برای مخاطب روشن است و با بینه است که هر حجیت نبوت را میتوان ملاحطه کرد. باید توجه داشت که بینات اعم از آن هستند که خارقالعاده باشند و یا نباشند. من قبول دارم که برخی از بینات خارقالعاده بوده است، اما لزومی ندارد که پیامبر با امری خارقالعاده پیامبری خود را ثابت کند.
شاکر با بیان اینکه الهی بودن نبوت اسلام بر اساس آیه ۴۸ سوره عنکبوت توسط قرآن اثبات میشود، گفت: از این رو قرآن ممکن است فوقالعاده باشد، اما خارقالعاده نیست. اگر خارقالعاده به معنای فوقالعاده باشد مشکلی نیست، اما اگر قرار باشد قرآن قانون طبیعت را نقض کند، ما آن را حتی در حوزه اعجاز بیانی هم نمیبینیم.
وی افزود: اوج بیان بحثهای اعجاز بیانی قرآن در دو نقطه قرار دارد، اول در آثار جرجانی و دیگر در قرن ۱۴ با آثار سیدقطب و باید پرسید خارقالعاده بودن قرآن به لحاظ ادبی چیست؟ آیا ظرایف ادبی قرآن مانند عصای موسی است که اژدها شده است و یا نیل را باز کرده است که خرق قوانین طبیعت است؟ در بخش اعجاز بیانی سوال این است که قرآن کدام قانون ادبی را خرق کرده است؟ قرآن از نظر ادبی فوقالعاده است، اما خارقالعاده به معنای اصطلاحی آن نیست. بحث خارقالعاده بودن از سوی ادبیات یهودی و مسیحی به اسلام سرایت کرده و به قرآن نسبت داده شده است. این پرسش از سوی متکلمان ادیان دیگر که معجزه پیامبر چیست از سوی مسلمانان به طرح قرآن به عنوان معجزه حضرت رسول (ص) انجامیده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه تصریح کرد: در خصوص تحدی درباره قرآن باید گفت که جز ذاتیات آیات بینات و قرآن نیست و جز عوارض قرآن است. اگر دوره رسالت را به سه قسمت در حدود ۷ ساله تقسیم کنیم، آیات تحدی دربخش میانی آمده است، در حالی که اگر این آیات به معنای بیان اعجاز قرآن بود باید در بخش آغازین هم میآمد.
شاکر تصریح کرد: قرآن کتاب تعاملی است و هویت آن با گفتوگو با واقع و جامعه به وجود آمده است. آیات تحدی را باید با زمینههای آن بررسی کنیم که در بستر این گفتوگوها شکل گرفته است.
وی با طرح این پرسش که آیا میتوانیم به یک ژاپنی بگوییم اگر میتواند آیهای مانند قرآن بیاورد؟ گفت: این امر نشدنی است، اگر کسی آیهای آورد، چه کسی میخواهد داوری کند؟ آیا داور مسلمان است که معلوم است چه خواهد گفت، اگر داوری مرضی الطرفین است و اگر بگوید نمونهای مانندقرآن آورده شده است چه؟ آیا ما خواهیم پذیرفت؟ آیات تحدی را باید در زمینه تاریخی آن دید و این آیات در جواب مشرکین آمده است. قرآن در ملا عام خوانده میشده است و در این موقعیت افرادی ادعاهایی در خصوص قرآن میکردند و این آیات در پاسخ به ایشان گفته شده است.
اعجاز قرآن باید در ذیل مباحث کلی اعجاز بررسی شود
جلیلی به عنوان سومین سخنران این نشست در آغاز سخنانش گفت: عنوان بحث بازاندیشی در اعجاز و تحدی قرآن است و پیشفرض آن این است که در حوزه اعجاز ضرورتی از جنس بازاندیشی وجود دارد که به معنای نگرشی اساسی و کلی است و در این صورت وضعیت موجودی که در حوزه اعجاز وجود دارد، چندان مطلوب نیست و نیاز به چنین بازاندیشی است و از اینروباید تصویری از وضعیت کنونی داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: تاریخ اندیشه در خصوص اعجاز تا کنون رفتهرفته دو ویژگی یافته است، از یک طرف مدعا توسعه یافته است و اگر ما یک وجه برای اعجاز مد نظر داشتیم، رفته رفته مدعا تکثر یافته و از طرف دیگر ما با قلت و فقر دلیل روبرو میشویم. این وضعیت ضرورت بازاندیشی را به وجود آورده است که ما باید مدعای خود را تصریح کرده و دلایلمان را تعمیق دهیم.
وی ادامه داد: اگر ما بپذریم که بازاندیشی ضرورت دارد، الزاماتی مطرح خواهد شد، از این قبیل که بحث اعجاز بحثی مصداقی و موردی از بحث معجزه است. ما یک بحث اعجاز داریم که فلاسفه و متکلمان در خصوص آن بحث میکنند و این معنای عام به اعجاز میپردازند و در فلسفه دین این بحث پی گرفته میشود. بحث دیگری با نام اعجاز قرآن داریم که این بحث یا مصداقی از آن بحث کلی است و یا امری جداگانه است. اگر این بحث مصداقی است باید تابعی از بحث کلی باشد، به این معنا که اگر در حوزهکلی هر اتفاقی بیفتد و در مسئلهها و پاسخهایی که فلاسفه میدهند باید در مصادیق خود سرریز شود، مگر اینکه بگوییم اعجاز قرآنی اشتراک لفظی با اعجاز فلاسفه وجود دارد و گویا چنین ادعایی وجود ندارد.
جلیلی با بیان اینکه در کلیت معجزه ما چند رشته بحث داریم، گفت: بخشی از مطالعات در خصوص معجزه معناشناختی است. در حوزه هستیشناختی در دو حوزه چیستی و امکان عقلی معجزه نکاتی مطرح شده است. ما در رویکردتاریخی در خصوص وقوع و عینیت معجزه بحث میکنیم و از بعدمعرفتشناختی معجزه را به مثابه تبیین برتر دانسته و یا آن را به مثابه دلالت مورد بررسی قرار میدهد. در هر چهار مورد اشاره شده مباحث در شمار مباحث برون دینیاند.
وی ادامه داد: معجزه در سنت اسلامی در حوزه معناشناختی به خوبی پیش رفته هر چند جای کای بیشتر وجود دارد، در بحثهای هستیشناختی این کار به عهده فلاسفه بوده، اما در بعد تاریخی میبینیم که تاریخدانان وارد نشدهاند و ما در خصوص مطالعات معرفتشناختی وامدار فلاسفه دینی در مغرب زمین هستیم.
اعجاز ادبی مهمترین وجه اعجاز قرآن است
مهدویراد در بخش دوم سخنان خود گفت: ما کمی از محدوده بحث بیرون رفتهایم و انگار ما میخواستیم به صورت موضوعی در خصوص چگونه معجزه بودن قرآن طرح بحث کنیم و نوعی واقعشناسی در این مطالعات انجام دهیم. همه این بحثهای عزیزان در خصوص اصل چیستی معجزه بوده که از بحث ما بیرون است. متکلمان ما در حوزه اسلامی از نیمه دوم قرن سوم به خاطر مشکلاتی که در جامعه اسلامی به وجود آمد، بحث تحدی را مطرح کردند و اصلا ما تعبیر معجزه را در قرآن نداریم و در ادبیات روایی تا امام باقر (ع) این تعبیر وجود ندارد و پس از ایشان نیز بسیار کم است.
وی تصریح کرد: آیات تحدی به دنبال بیان این است که به قرآن به وحی اتصال دارد. مهمترین تلاش متکلمان این بود که اثبات کنند که بشر نمیتواند چنین اثری را بیاورد. در این ۱۴ قرن کسی نتواسته است متنی بیاورد که نشان دهد قرآن از جانب بشر آمده است. میخواستم پیشنهاد کنم در حوزه اعجاز بیانی اینکه پیامبر امی است درس نخوانده و مکتب نرفته است و در این ۲۳ سال که قرآن نازل شده است، هیچ دگرسانی در آن نمیبینیم و مواردی را میبینیم که از یک عالم بزرگ هم بر نمیآید.
وی افزود: اگر یک کلمه از یک سوره برداریم کل سوره از بین میرود، اگر میخواهیم بازاندیشی در خصوص اعجاز داشته باشیم، مهمترین کار پرداختن به وحی و اعجاز بیانی است و در این جا راههای مختلفی وجود دارد و پیشنهاد من این است که ما باید بتوانیم زیبایی عربی را بفهمیم و باید مدتی مترجمان اصیل متونی در این زمینه را ترجمه کنند. در مغرب و اردن در حوزه ادبیات قرآن مطالعات مهمی شده است که اگر به فارسی برگردد، میتواند فضای خوبی برای بحث در خصوص اعجاز ادبی باز کند.
قرآن اعجاز علمی ندارد
شاکر در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه من در چارچوب بازاندیشی سخنانی را مطرح کردم، گفت: آنچه در بحث قرآن مهم است الهی بودن است نه اینکه متن قرآن مانند عصای حضرت موسی خارق العاده باشد.
وی افزود: نکته مهم این است که مشکل پیامبران با مخالفان مشکل معرفتی نبوده است که آنها نفهمیده بودند که حرفشان حق است، بلکه مشکل مخاطبان وحی اخلاقی بوده است. قرآن میفرماید اگر کتابی از آسمان فرودبیاید مشرکان قبول نخواهند کرد و ایشان در واقع لجاجت و مشکل اخلاق داشتهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان گفت: در خصوص اعجاز علمی باید بگویم، در بحث اعجاز ادبی بحث خارقالعادهای نداریم و اینجا میان اعجاز علمی و تفسیر اعجاز علمی یعنی به صراحت قانونی در قرآن بیان شود و بعد همان موقع هم برای افراد روش باشد و بپذیرند که ایشان پیامبر است، اگر چنین قانونی باشد، معجزه علمی خواهد بود و چنین نمونهای در قرآن وجود ندارد و برای مثال به صراحت از قانون جاذبه سخن به میان نیامده است. بسیاری از مواردی که به عنوان تفسیر علمی بیان شده است مورد مخالفت است.
گفتمان اعجاز قرآنی نیست/ تصریح گفتمان قرآنی به آیه
جلیلی به عنوان آخرین سخنران، در بخش دوم سخنان خود گفت: نتیجه بخش اول من این است که اگر بپذیریم اعجاز قرآن به عنوان مصداقی تابعی از بحث اعجاز به صورت کلی است، باید بپذیریم در محورهای کلی بحثها باید به مصادیق سرریز کند.
وی با بیان اینکه تحولات در مباحث کلی و فلسفی اعجاز روز به روز در حال رخ دادن است، گفت: حلقه اتصال بین بحث کلی و مصداقی باید وجود داشته باشد، در بحث کلی فیلسوفان روز به روز تلاش میکنند، اما در حوزه مباحث مصداقی ما در یک جزیره فارغ از مباحث کلی به سر میبریم و در خصوص اعجاز قرآن بر وجهی از وجوه اعجاز بدون در نظر داشتن مباحث کلی میافزاییم و در عین حال دلایل را بیان نمیکند.
وی تصریح کرد: چناچه دکتر شاکر گفتند بحث معجزه بحثی است که به خاطر تسلط گفتمان علمی چند قرن پس از قرآن مطرح شده است. گفتمان قرآنی بحث معجزه ندارد و آیهاندیش بوده و در آن سراسر هستی آیه است.
جلیلی تصریح کرد: در گفتمان پسا قرآنی به علت غلبه گفتمان کلامی سیطره گفتمان معجزه بودن قرآن را شاهد هستیم. ما امروز جرئت نمیکنیم بگوییم آیه در قرآن و باید بگوییم معجزه در قرآن. ما از زاویه کلامی به آیه معجزه میگوییم. باید توجه داشت که بین رخداد و تببین رخداد فاصله وجود دارد ودر گفتمان قرآنی برای یک حادثه، آیه بیان شده و علم کلام آن را معجزه خوانده است. اینجا تفاوت بین دو گفتمان و زاویه دید است.
وی تصریح کرد: در ارتباط با تحدی ما آیاتی داریم که موسوم به تحدی هستند، یعنی ما در مقام فهم آیات به مقوله تحدی رسیدهایم. تحدی محصول میوه یک نوع فهم تفسیر و دلالت از این آیات است در این صوت میتوان تفاسیری دیگری داشت که دلالت را بر تحدی نگیرند که این تفاسیر نیز وجود دارد و یمی از نمونههای آن هم تفسیر دکتر شاکر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه اعتقاد به تحدی لزوما یگانه تفسیر از این آیات نیست، گفت: برای تبیین این نگاه یکی از بحثهای من تحقیق پذیری و آزمونپذیری تحدی است. اگر ما تحدی را به عرصه آزمونپذیری ببریم با مشکلاتی روبرو هستیم. یکی از آنها مشخص نبودن حیث تحدی است؟ حیث تحدی معلوم نیست، زیرا تاریخ اندیشه اعجاز نشان میدهد مفسران هر یک به یک وجه اشاره کردهاند و همین برای بحث تحدی اختلال ایجاد میکنند. بحث دیگری داوری است و ملاک تحدی، و ازهمه مهمتر آمادگی پذیرش نتیجه است. با توجه به اینکه آیات تحدی نتیجه را از پیش اعلام کرده است، فضا برای تحدی وجود ندارد. مفاد آیات موسوم تحدی از نتیجه پیشینی خبر میدهد. به نظر میرسد کارکرد این آیات تقویت دلهای مومنان و اسکات خصم باشد.
جلیلی تصریح کرد: توجه به سیاق این آیات نشان میدهد که در این فرازهامدعا بر سر از ناحیه خدا بودن قرآن است و نه بر سر معجزه بودن آن و این دو مدعا را باید از هم تفکیک کرد.
وی با طرح این پرسش که منطق تحدی، چه میزان عقلانی است. گفت: اگرکسی که پیامبر را فرستاده خدا نمیداند باید برای آنچه او آورده است مانندی بیاورید، در این صورت چه الزامی وجود دارد که اگر من نمیتوانم نمونهای بیاورم، این متن از جانب خدا آمده باشد.
جلیلی در پایان گفت: در خصوص معجزات میتوان به این اشعار از مولانا نیز توجه داشت «موجب ایمان نباشد معجزات/ بوی جنسیت کند جذب صفات/ معجزات از بهر قهر دشمنست/ بوی جنسیت پی دل بردنست».
منبع:مهر