۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۰۰
در این میان مشهورترین كنیه آن حضرت نخست ابوالحسن و سپس ابومحمد است.
برای امام سجاد(ع) القاب زیادی ذكر شده است كه هر یك از این لقب ها بیانگر مرتبه ای از كمال و درجه ای از منزلت معنوی این امام همام نزد پروردگارش می باشد كه در جامعه برای مردم ظاهر شده است و آنان وجود آن بزرگوار را مظهر نمایان این صفت ها دانسته و او را به این القاب یاد می كردند.
یكی از محققان درباره این لقب ها می نویسد:بیشتر كسانی كه این لقب ها را به او داده اند نه شیعه بوده اند و نه او را امام و منصوب از جانب خدا می دانستند اما نمی توانستند آنچه را در او می بینند نادیده بگیرند هر یك از این لقب ها كه بیانگر مرتبه ای از كمال نفس و درجه ای از ایمان و مرحله ای از تقوا و پسایه ای از اخلاص است و بیان دارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده این لقب هاست.
اما القاب شریف امام(ع) كه بیانگر خصلت های نیكو و گویای صفات برجسته و مكارم اخلاق آن حضرت و عظمت طاعت و عبادت او برای خداست چنین است:
1.زین العابدین
این لقب را جد بزرگوارشان رسول خدا(ص) به او مرحمت كرد و به دلیل عبادت فراوانش بود كه این لقب را به وی داد.[7] و به قدری این لقب معروف و مشهور گشت كه بصورت نام آن حضرت درآمد و جز او كسی به این لقب نامیده نشد و حقا كه او زینت هر عبادت كننده و باعث افتخار هر فرمانبر و مطیع خدا بود.
در حدیثی ابوذر غفاری می گوید: روزی بر رسول خدا(ص) وارد شدم دیدم آن حضرت می گرید. دلم بر حالش سوخت و از علت گریه اش جویا شدم. فرمود: جبرئیل نازل شد و به من خبر داد كه برای حسینم فرزندی به نام علی متولد می شود كه در آسمان معروف به زین العابدین است و برای او فرزندی به نام زید متولد می شود كه شهید خواهد شد.[8]
مالك بن انس می گوید: علی بن الحسین(ع) محرم شد. چون تلبیه گفت بیهوش شده و از شتر پایین افتاد. وی گوید: به من خبر رسیده كه او شبانه روز تا وقت مرگ هزار ركعت نماز می خوانده و به خاطر عبادت زین العابدین نامیده شده است.[9]
ابن عباس حدیث می كند كه رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه روز قیامت برپا شود منادی ندا می كند: این زین العابدین؟ كجاست زینت عبادت كنندگان؟ پس می بینم فرزندم علی بن حسین بن ابی طالب را كه در میان صفوف جمعیت گام بر می دارد.[10]
این احادیث و سایر نصوصی كه در این باره آمده است حكایت از فرود آمدن كتابی می كند كه نام های فرمانروایان الهی در آن نوشته شده، چنین بیان می كند كه لقب زین العابدین و سید العابدین از طرف خداوند متعال برای امام سجاد(ع) است. اما برخی از ناقلان آثار كه این گونه فضیلت ها را برای فرزندان رسول خدا(ص) نمی پسندیدند بر آن شدند كه به منظور پایین آوردن مقام پیشوایان معصوم حقایق را وارونه جلوه دهند و بر كاوشگران در آثار مخفی بدارند اما نه تنها نتوانسته اند حقایق را بپوشانند بلكه بر حقانیت این عناوین افزودند به طوری كه برخی از افراد همچون زهری كه مدتی شاگرد امام بوده و بعدها از علمای درباری شد، نسبت به عبادت و خلوص حضرت سجاد(ع) عشق می ورزیدند و به آن اعتراف می كردند. چنان كه نقل شده: كان الزهری اذا ذكر علی بن الحسین یبكی و یقول: زین العابدین.[11]
2.سیدالعابدین
از جمله القاب برجسته امام چهارم سیدالعابدین بود و این به خاطر آن همه عبادت و و اطاعت و فرمانبرداری از خدا بود كه از آن بزرگوار سر زد واز هیچ كس جز جدش امیر مومنان علی(ع) آن همه عبادت صورت نگرفت. امام زین العابدین در میدان عبادت و بندگی نسبت به خداوند یكتا، گوی سبقت را از تمام انسان ها ربود تا آن جا كه همه معترفند كه او آقا و سرور و زینت عبادت كنندگان بود. چون می خواست وضو سازد رنگ چهره اش دگرگون می شد. وقتی از علت آن جویا می شدند، می فرمود: اتدرون بین یدی من ارید ان اقوم؛ آیا می دانید در مقابل چه كسی می خواهم بایستم؟[12]
بارها می دیدند كه وقتی امام زین العابدین(ع) وضو گرفته و به انتظار رسیدن وقت نماز به سر می برد، از شدت خضوع در برابر حق و احساس بندگی به درگاه خدا، آثار نگرانی در اندامش ظاهر بود.[13]
3.ذوالثفنات
امام سجاد(ع) از آن رو به این لقب نامیده شد كه بر مواضع سجده اش آثاری چون پینه های زانوی شتر ظاهر شد. وی در پیشگاه حق به قدری پیشانی بر خاك می سایید كه همه مواضع سجده اش پینه می بست و هر سال دو بار و هر بار پنج عدد از این پینه ها را می برید و از این رو به آن حضرت ذوالثفنات یعنی صاحب پینه ها می گفتند.[14]
عبدالعزیز به نقل از پدرش ابوحازم می گوید: من هیچ فرد هاشمی را به مرتبیت و فضل علی بن الحسین ندیدم. او در هر شبانه روز هزار ركعت نماز می گزارد به طوری كه پیشانی اش بر اثر سجده های زیاد همچون سینه شتر شده بود.[15]
امام ابوجعفر محمدباقر(ع) درباره وجه این نام می فرماید: پدرم در مواضع سجده اش آثاری بر آمده داشت كه هر سال دو نوبت آنها را می برید و در هر نوبت پنج پینه را، از این جهت بود كه او را ذوالثفنات می گفتند.[16]
در روایت دیگری آمده است كه آن حضرت این پینه ها را در كیسه ای جمع كرده بود و وصیت كرد تا به همراه بدن مطهرش دفن كنند.
4.سجاد
زیادی سجده ها و تداوم هر سجده امام علی بن الحسین(ع) سبب گردید كه آن حضرت را سجاد و سیدالساجدین لقب دهند. طوری كه این سجده های طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. امام باقر(ع) در مورد علت نامیده شدن پدر بزرگوارشان به لقب سجاد می فرمایند:
او را سجاد نامیدند چون پدرم هیچ نعمتی را به یاد نمی آورد مگر این كه با یاد كردن آن به درگاه خداوند سبحان سجده می برد. هنگام قرائت قرآن هر آیه از آن را كه سجده( واجب یا مستحب) داشت، نمی خواند مگر آن كه سجده می كرد. نیز به وفت خطر و احتمال رخداد حادثه ای ناگوار و همچنین پایان نمازهای فریضه و یا هر زماان كه موفق می شد خدمتی انجام دهد و یا میان دو مومن را اصلاح كند، سر بر سجده می نهاد و بر درگاه خداوند سپاس می نمود. بر اثر فزونی این سجده ها آثار سجده بر تمامی مواضع سجود آن حضرت نمایان بود.[17]
یكی از خدمتكاران آن حضرت از امام چنین یاد می كند:روزی مولایم به سوی صحرا رفت و من همراه وی بودم. در گوشه ای از صحرا به عبادت پرداخت به هنگام سجده سر را بر سنگ های زبر و درشت می نهاد و با گریه و تضرع یاد خدا می كرد. سعی كردم تا آنچه حضرت می گوید را بشنوم. آن روز شمردم كه امام در سجده خویش هزار مرتبه گفت: لااله الا الله حقا حقا، لااله الا الله تعبدا و رقا، لااله الا الله ایمانا و تصدیقا.
چون امام سر از سجده برداشت صورت و محاسن شریفش به اشكهایش آغشته بود.[18]
دعاها و تعبیرهایی كه امام زین العابدین(ع) در نیایش با خدا و به ویژه در حال سجده به كار می گرفت، خود در اوج عبودیت و بندگی و معرفت حق بود. از جمله ذكرهای آن امام در حال سجده چنین است:
الهی عبدك بفنائك، مسكینك بفنائك، سائلك بفنائك، فقیرك بفنائك.[19]
در بسیاری از روایات نقل شده است كه آن حضرت خویش را موظف می داشت تا در هر شبانه روز هزار ركعت نماز بگزارد و این برنامه را تا پایان عمر عملی می ساخت.[20]
وقتی از كنیز او خواستند تا آن بزرگوار را توصیف مختصر نماید، گفت: من هیچ گاه روز برای وی طعامی نیاورده و شب برای او بستری نگسترده ام.[21]
ابن حماد سجده های زیاد و عبادت آن حضرت را در این اشعار لطیف به تصویر كشیده و می گوید:و راهب اهل البیت كان و لم یزل یلقب بالسجاد حین تعبده،پارسای اهل بیت علیهم السلام بود و به خاطر عبادات مداومش سجاد نامیدند.
یقضی بطول الصوم طول نهاره منیبا و یقضی لیله بتهجده
تمام روزها با حالت توجه به خدا روزه دار بود و شب ها را به تهجد و عبادت می گذراند.
فاین به من علمه و وفائه و این به من نسكه و تعبده
بنابراین چه كسی در دانش و وفای به عهد نظیر اوست؟ و كجا در عبادت و نیایش كسی را مثل او می توان یافت.[22]
5.ابن الخیرتین
یكی از نام هایی كه امام سجاد(ع) را به آن می خواندند ابن الخیرتین است و علت این نامگذاری سخنی است مستند به رسول بزرگوار اسلام(ص) كه فرمودند: خداوند متعال از میان بندگانش دو نژاد را برگزیده است و آن از عرب، قریش و در میان غیر عرب ایرانی و فارسیان اند.[23]
و خود امام سجاد(ع) نیز با اشاره به آن می فرمایند: انا ابن الخیرتین؛ من فرزند دو برگزیده ام. چون جد بزرگوارش نبی اكرم(ص) كه برگزیده قریش و عالمیان بود و مادرش دختر یزدگرد سوم بود.
شبراوی این اشعار را كه بیانگر افتخار امام سجاد(ع) به این لقب است، به آن حضرت نسبت داده است:
خیره الله من الخلق ابی بعد جدی و انا ابن الخیرتین
فضة قد صیغت من ذهب فانا الفضة ابن الذهبین
من له جد كجدی فی الوری او كأبی و انا ابن القمرین
فاطمة الزهراء امی و ابی قاصم الكفر ببدر و حنین
و له فی یوم احد وقعة شفت الغل بعض العسكرین
-برگزیده خدا از میان خلق، پس از جدم، پدر من است و من پسر دو برگزیده ام.
-نقره ای كه از طلا ریخته شده است كه من آن نقره فرزند دو طلایم.
-كیست كه در تمام عالم جدی چون جد من و پدری چون پدر من داشته باشد؟ در حالی كه من فرزند دو ماه تابانم.
-فاطمه زهرا مادر من و پدرم در هم شكننده كفر در جنگ بدر و حنین است.
-او را در روز جنگ احد رویدادی است كه عطش یكی از دو سپاه (یعنی سپاه اسلام) را برطرف كرد.[24]
ابوالاسود دوئلی نیز ضمن بر شمردن فضایل امام زین العابدین(ع) به این لقب امام اشاره نموده و می گوید:پسری كه از یك سو به نسل هاشمیان و از سوی دیگر به نسل فرمانروایان فارس – كسری- منسوب می باشد. گرامی ترین و با كرامت ترین فرزندی است كه بر او بازو بند بسته اند ( تا از گزند چشم تنگان ایمن بماند.) او نور خدا و محل راز او سر چشمه نهر امامت و خود عالم است. اگر او نمی بود زمین اهلش را به خود فرو می برد و اگر او نمی بود جهانیان آرام و قرار نداشتند.
چگونه عالم هستی بقا و دوام می یابد، پس از آنكه سركشان ستمگر بر دمین نیر اعظم حسین(ع) حمله آوردند و او را كشته و بر روی زمین افكندند، جانم فدایش باد كه در آسمان برایش ماتم ها به پا شد و امام زین العابدین را سركشان بنی مروان با ظلم و طغیان به اسیری بردند.[25]
6.امین
از جمله القاب شریف امام سجاد(ع) كه بدان معروف بود لقب امین[26] است. زیرا كه امام نمونه والای این صفت ارزنده بود. مصداق بارز این حرف فرموده آن جناب است كه : اگر قاتل پدرم شمشیری را كه بدان وسیله پدرم را به قتل رسانده در نزد من به امانت بگذارد در آن خیانت نمی كنم و آن را به او باز می گردانم.
7.الزكی
به امام زین العابدین(ع) لقب زكی داده اند . چون خدای تبارك و تعالی او و خاندان مطهرش را از هر گونه آلودگی پاك و پاكیزه فرموده، همان گونه كه از پدران بزرگوارش پلیدی را برداشته و پاك و پاكیزه قرار داده است و امام سجاد(ع) یكی از مصادیق بارز آیه مباركه تطهیر می باشد كه خدای متعال در قرآن كریم سوره احزاب می فرماید: انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا.[27]
8.سایر القاب
برای امام سجاد(ع) غیر از القاب مذكور عناوین و القاب دیگر همچون: قدوة الزاهدین(پیشوای زاهدان)[28]، سیدالمتقین( سرور و مهتر پرهیزكاران)[29]، امام المومنین[30]، منار القانتین(چراغ شب زنده داران)[31]، زین الصالحین(زیور صالحان)[32] و سیدالمجتهدین[33] ذكر شده است كه هر كدام از اینها بیانگر وجهی از صفات برجسته و مكارم اخلاق آن بزرگوار می باشد و او به حقیقت مظهر نمایان و روشن این اوصاف و القاب بوده است و این گفته ای است كه همه اعم از دوست و دشمن بر آن معترفند.
پی نوشت:
1- اعلام الوری، ص251، دلائل لامامه، ص80؛ كشف الغمه، ج2، ص297.
2- طبقات ابن سعد، ج5، ص157؛ بحارالانوار، ج45، ص329.
3- طبقات ابن سعد، ج5، ص157؛ تاریخ الائمه، ص28.
4- حبیب السیر، ج2، ص62.
5- دلائل الامامه، ص80، اعیان الشیعه، ج1، ص679؛ نورالابصار، ص139؛ موالید الائمه، ص4.
6- سیراعلام النبلاء، ج4، ص386.
7-تهذیب التهذیب، ج7، ص306؛ شذرات الذهب، ج1، ص104.
8-زندگانی امام زین العابدین، عبدالرزاق مقرم، ص42 به نقل از حدائق الوردیه.
9-تاریخ دمشق، ج41، ص378.
10-علل الشرایع، ص87.
11-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج10، ص159.
12-الارشاد، ج2، ص143؛ اعلام الوری، ج1، ص488.
13-حلیه الاولیاء، ص133.
14-علل الشرایع، ج1، ص233.
15-علل الشرایع، ج1، ص233.
16-وسائل الشیعه، ج4، ص977؛ بحارالانوار، ج46، ص6.
17-علل الشرایع، ج1، ص233"؛ اعلام الوری، ص256.
18-احقاق الحق، ج12، ص26.
19-احقاق الحق، ج12، ص23؛ اعلام الوری، ص255؛ دعائم الاسلام، ج1، ص208.
20-احقاق الحق، ج12، ص23"؛ روض الریاحین، ص55.
21-علل الشرایع، ج1، ص272؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج4، صض155.
22-مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص157.
23-اصول كافی، ج2، ص369؛ اثبات الهداه، ج5، ص214.
24- الاتحاف بحب الاشراف، ص49.
25-اصول كافی، ج2، ص365.
26- فصول المهمه، ص187؛ بحرالانساب، ص52؛ نور الابصار، ص137.
27- قرآن كریم، سوره احزاب، آیه33.
28- كشف الغمه، ج2، ص73.
29- همان.
30- مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص175؛ كشف الغمه، ج2، ص73.
31-حلیة الاولیاء، ج3، ص133؛ فصول المهمه، ص201.
32- مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص175.
33- القاب الرسول و عترته، ص207.
منبع:باشگاه خبرنگاران