۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۱۱
مقدمه
عصبانيّت به معناي خشمگين و غضبناك بودن، حالت و كيفيت خاصي است كه بر فرد عارض مي شود و شخص تعادل قواي ارادي و تسلط خود را بر اثر ناراحتي و خشم از دست ميدهد.
(فرهنگ فارسي، محمد معین، ج2، ص 2311)
در منابع ديني و اخلاق اسلامي، بحث عصبانيت تحت عنوان «غضب» و «غيظ» مطرح بوده و از شاخه هاي مبحث رذايل و «نبايدهاي اخلاقي» مي باشد.
حضرت امام خميني (ره) ميفرمايد:
غضب يك حركت و حالت نفساني است كه به واسطۀ آن جوشش و غليان در خون قلب، براي انتقام حادث می شود. بنابراین وقتي اين حركت سخت شود، آتش غضب را فروزان كرده و شريان ها و دماغ از يك دود تاريك مضطربي پُر می گردد كه به واسطۀ آن عقل منحرف شده و از ادراك و رويّه باز خواهد ماند.
(امام خميني، شرح حديث جنود عقل و جهل، ص 238)
غيظ و غضب از منظر قرآن شريف و منابع روايي
در قرآن شريف و منابع روايي، بحث غيظ و غضب، تحت عناوين مختلف مورد بررسي قرار گرفته است.
قرآن کریم در مورد غيظ و غضب كفّار نسبت به اهل ايمان ميفرمايد: «وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ».
امّا هنگامى كه تنها مى شوند از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مىگزند! بگو: با همين خشمى كه داريد بميريد!. (آل عمران 119)
در مورد اصل خشم و غضب، پيامدها و پيشگيري و درمان آن، روايات بسياري وارد شده است.
براي نمونه پيامبر گرامی اسلام صلي الله عليه و آله ميفرمايد: «اجتَنِبِ الغضب». از خشم بپرهيزيد.
(نهج الفصاحۀ 116)
پيشگيري و درمان عصبانيت
قرآن مجید در آيات زيادي به پيشگيري و درمان عصبانيت و خشم شديد، تشويق کرده و ميفرمايد: «الَّذينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ..».
همان ها كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند. (آل عمران 134)
بيشتر آيات و روايات در راستاي عصبانيت، غيظ و غضب، قبل از آن که نحوۀ درمان را بازگو کنند، جنبة پيشگيري را بیان نموده اند.
دین اسلام در صدد است انسان ها به هیچ وجه دچار خشم و غضب نشوند؛ به همین جهت قرآن شريف در آيۀ 84 سوره يوسف و آية 37 سوره شوري، مسلمانان را در مورد فرو بردن خشم و پيشگيري از آن تشويق ميكند.
روايات بسياري در راستاي پيشگيري و درمان خشم و عصبانيت وارد شده كه به یک نمونه اشاره می گردد.
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم ميفرمايد: «وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَيْظِ». و استوارترين مردم هم كسى است كه خشم خود را فرو برد. (من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 395)
دستورات قرآن کریم، منابع روايي و اخلاقي در خصوص آلوده نشدن و درمان غضب
1. پيشگيري
در مرحله اول بايد از بيماري غضب و عصبانيت پيشگيري نمود و پيشگيري آن اين است كه انسان با پشتوانه باورهاي ديني، رعايت دستورهاي اخلاقي، همانند محبت، صله رحم، ايثار، گذشت و عفو، توكل، توسّل و سرگرمي هاي سالم به زندگي خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگراني ها، اضطراب، بيماري ماشيني و صنعتي و... نكند.
قرآن کریم می فرماید: «ِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!. (رعد 28)
2. درمان
مرحله بعدي، مرحله درمان می باشد و باید توجه داشت؛ زماني كه آتش خشم و غضب در فردی شعلهور شده نبايد دست به درمان او زد يا فرد خشمگين را نصيحت نمود؛ بلکه بايد صبر نمود تا شعلۀ خشم او فروكش نماید، آنگاه راهكارهاي علمي و عملي را در قالب دستورالعمل اخلاقي و... ارائه داد.
الف) ترك صحنه
انسان خشمگین در چنین حالتی بايد معركه و صحنۀ خشم و عصبانيت را ترك نموده و يا تغييراتي در خود به وجود آورد. براي مثال اگر ايستاده، بنشيند و اگر نشسته، بخوابد.
ب) استفاده از افراد متخصص
لازم است تا درمان كامل از افراد متخصص و كارشناس همانند پزشك روانشناس و يا معلم اخلاق در جهت درمان بيماري خشم و عصبانيت كمك گرفت و از راهكارها و دستورالعمل هاي آن ها بهره جُست.
ج) ذكر خداوند
فرد خشمگین به ذكر خداي تعالي مشغول شده و برخي نیز ذكر خداي تعالي را در اين وقت، واجب دانستهاند.
و) صله رحم
هر كس بر خويشاوندان خويش غضب كرد، نزد او رود و خود را به او نزديك نمايد و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسي نمايد. اين كار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگين و همۀ انسان ها ميشود.
(امام خميني، شرح حديث جنود عقل و جهل، ص 238)
ه ) وضو گرفتن
در روايت ديگر آمده است: «الغضب من الشّيطان و الشّيطان خلق من النّار و الماء يطفي النّار»
خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را به آب مي توان خاموش كرد؛ وقتي يكي از شما خشمگين شود، وضو گيرد. (نهج الفصاحة، ص: 586)
ي) غسل كردن
در حديث ديگر آمده است كه هنگام غضب و عصبانيت غسل نماييد. «... فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُمْ فَلْيَغْتَسِل». وقتي يكي از شما خشمگين شود، غسل نمايد. (نهج الفصاحۀ 586)
منبع: مرکز پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم