۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۰۹
* مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
به نظر شما آیا صرفاً از منظر تاریخی میتوان جایگاه آسمانی و ملکوتی حضرات معصومین (علیهمالسلام) و به ویژه حضرت زهراء(س) را فهم کرد؟
رجبیدوانی: وجود مقدس اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دارای ابعاد عظیمی هستند که اگر از هر حیث مورد توجه قرار گیرد، میتوانیم به برخی از زوایای ممتاز آن حضرات دست یابیم و شناخت و معرفتی ولو نسبی پیدا کنیم. از بُعد تاریخی هم به همین صورت است؛ یعنی اگر ما تاریخ اهلبیت (علیهمالسلام) را مورد بررسی قرار دهیم و در آن دقت و تأمل نیز داشته باشیم، میتوانیم به معرفتی نسبی در فهم حقیقت والای آن بزرگواران دست یابیم. حضرت زهراء (س) با وجود اینکه عمری کوتاه داشتند و اگرچه بسیاری از مطالب و حقایق دربارۀ آن وجود مقدس در تاریخ سانسور و حذف شده است، اما باز هم به همان میزانی که از ایشان در تاریخ و روایات نقل شده، میتواند تا حدودی برخی از ابعاد عظیم شخصیتی حضرتش را برایمان ترسیم کند.
امام حسن عسکری (ع) در حدیثی میفرماید: «نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنا»، ما (ائمه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه(س) حجت خدا بر ماست. این کلام حضرت بسیار معنای عمیق و قابل توجهی دارد، آنچه مسلم است حضرت زهراء(س) سرآمد بانوان عالم و محور خلقت است، او شخصیتی است که در لسان خداوند خطاب به جبرئیل اصل قرار میگیرد، وقتی جبرئیل امین از خداوند دربارۀ اصحاب کساء سؤال میکند، خداوند میفرماید «هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبُوها وَ بَعلُها وَ بَنُوها»، فاطمه هست و پدرش، فاطمه هست و همسرش، فاطمه هست و فرزندانش، بنابراین از همین یک فراز میتوان به جایگاه حضرت فاطمۀ زهراء(س) در میان اهلبیت (علیهمالسلام) پی برد، اما به دلیل سانسورهای مخالفان حضرت در طول تاریخ، اطلاعات ما اندک است، با وجود این و با توجه به آنچه در گزارشات تاریخ و روایی آمده، میتوان از حضرت زهراء(س) آموزههای فراوانی را فرا گیریم.
به عنوان مثال، در احادیث به جای مانده از حضرت زهراء(س) معارف بسیاری گنجانده شده که با دقت و تأمل در آنها میتوان بهترین رهنمودها را به دست آورد، همینطور خطبۀ فدکیۀ حضرت زهراء(س) سرشار از خداشناسی، نبوتشناسی، ولایتشناسی و همچنین بیانگر وظایف مؤمنان در قبال اسلام و خلفای الهی است، به عبارت دیگر، میتوان گفت اگر از حضرت زهراء(س) چیزی جز خطبۀ فدکیه به دست ما نرسیده بود، برای دستیابی به سعادت و شناخت راه نجات کفایت میکرد.
مقام معظم رهبری در بیانی فرمودند «یکی از خصوصیات انقلاب اسلامی ایران، مطرح شدن مکرر نام حضرت زهراء(س) است، طوری که نه امام خمینی(ره) و نه فردی دیگر هرگز نگفتند که رزمندگان سربند یا زهراء ببندند و یا نام عملیات خود را یا زهراء بگذارند، این رفتار برگرفته از ایمان، عاطفه و دلهای آنان بوده که به سوی حضرت زهراء (س) کشیده میشده». نظر شما دربارۀ این فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی چیست و اصلاً چرا اینقدر قلوب مردم و به ویژه رزمندگان در جریان انقلاب اسلامی اینقدر به نور فاطمۀ زهراء(س) کشش داشته است؟
رجبیدوانی: ما به درستی جایگاه رفیع حضرت زهراء (س) را نشناختهایم، آن حضرت به ظاهر وظیفۀ پیامبری و امامت ندارد، اما به سبب مقام رفیعی که نزد خداوند متعال دارد، خداوند آنچه برای پیامبران و امامان قرار داده، برای وجود مقدس حضرت زهراء(س) نیز قائل است. جبرئیل امین پیک وحی است و فقط بر انبیاء اولواالعزم(ع) ظاهر میشود، اما همین جبرئیل امین بعد از رحلت پیامبر(ص) بر شخص حضرت زهراء(س) که نه پیامبر و نه امام است، بارها و بارها نازل میشود و امیرالمؤمنین(ع) آنچه را که حضرت فاطمه(س) از جبرئیل دریافت میکند، مینگارد که نشان از جایگاه بسیار رفیع آن حضرت نزد خداوند متعال است. امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی ارادت ویژهای به حضرت زهراء(س) داشته و دارند، حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از این وجود مقدس بیش از پیش یاد کردهاند.
به یاد ندارم که پیش از انقلاب اسلامی دو فاطمیه وجود داشته باشد، اما بعد از انقلاب هر دو فاطمیه اول و دوم بزرگ شمرده میشود. عنایت و تأکید امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نیز بر شهادت آن حضرت است، این در حالی است که مخالفان ما و آنهایی که اعتقادات شیعه را بر نمیتابیند به شیعه اتهام میزنند که شما «افسانۀ شهادت حضرت زهراء(س)» را مطرح میکنید، اما امام (ره) و رهبر انقلاب اسلامی چنین نظری ندارند و در این باره از واژۀ شهیده و شهادت یاد میکنند، در واقع این دو بزرگوار دانستهاند که حضرت زهراء(س) چه جایگاهی دارد، لذا توسلات آنها بیشتر به ساحت مقدس ایشان بوده و جوانانی که در مکتب روحالله و انقلاب اسلامی پرورش و رشد یافتند، به این مهم رسیده بودند، شاید این امر از جهت علمی و تحقیقی میسر نشده باشد، اما از جهت معرفتی، این معرفت برای رزمندگان دوران دفاع مقدس حاصل شده بود و امروز وقتی خاطرات و فیلمیهایی از سخنان آنان را میخوانیم و میبینیم، این امر بیش از پیش برایمان نمایان میشود.
غلبۀ نور فاطمی در جریان انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس
آنان با توسل به حضرت زهراء(س) و یاد ایشان در سختترین شرایط، شاهد پیروزیها و گشایشها میشدند و این از اثرات یاد و توجه به حضرت فاطمۀ زهراء(س) است. اگر مانعی بر سر عملیاتها بود، با توسل به آن حضرت پس زده میشد، حتی بسیاری از همرزمان و خانوادههایشان درخواست میکردند دعا کنند تا به یاد حضرت زهراء(س) گمنام شهید شوند و هیچ اثری از آنان باقی نماند که این نشان از معرفت آنان به آن وجود مقدس و افزایش نور حضرت فاطمۀ زهراء(س) در جریان الهی انقلاب اسلامی است. در حقیقتباید به این نکته اقرار کرد که نور فاطمی در جریان انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس حال و هوای غالب بر انقلابیون و رزمندگان بوده است.
با توجه به جریان سقیفه و بروز رفتارهای ناشایست در قبال اهلبیت (علیهمالسلام)، امروزه چه درسهایی میتوان از دوران گرفت تا دچار انحراف نشویم؟
رجبیدوانی: واقعۀ تکان دهنده و بسیار ناگوار و تلخ سقیفه میتواند عبرتهایی برای ما داشته باشد که اگر به مصالح دین و تکلیف خود بها ندهیم، شقاوت و بدبختی دنیا و آخرت در انتظار ماست. اصحاب پیامبر(ص) دو دسته بودند؛ مهاجرین و انصار. مهاجرین به این دلیل که چرا باید تمام افتخارات در بنیهاشم باشد یعنی پیغمبری و جانشینی او در بنیهاشم باشد، رهبری امیرالمؤمنین(ع) را بر نمیتابیدند، آنها به خاطر سوابق درخشان امیرالمؤمنین (ع) که مورد توجه پیامبر (ص) بود،حسادت میکردند، این باعث شد عدهای از مهاجرین به رقابت با امیرالمؤمنین(ع) بپردازند، لذا هدف اصلی در جریان توطئه سقیفه کناز زدن و نادیده گرفتن حضرت علی (ع) بود.
«بیبصیرتی» انصار و مهاجرین در جریان سقیفه عبرتی برای امروز
انصار که جمعیت بیشتری نسبت به مهاجرین داشتند، بغض و حسادت نسبت به امیرالمؤمنین(ع) و بنیهاشم نداشتند، حتی نقل شده که محبان اهلبیت (علیهمالسلام) نیز بودند، اگر انصار از امیرالمؤمنین(ع) حمایت میکردند، محال بود غاصبان ولایت موفقیت به دست آورند، آنچه که باعث شد آنان به یاری اهلبیت (علیهمالسلام) بر نخیزند، «بیبصیرتی» است، این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر آن تأکید کردهاند، حضرت زهراء(س) در خطبۀ فدکیه از مهاجرین قطع امید کردهاند، اما از انصار انتظار داشتند به میدان بیایند و از ولایت حمایت کنند، آنان سخنان حضرت را میشنیدند و گریه میکردند، اما برای دفاع از حق به میدان نمیآمدند، امروز هم اگر بصیرت کافی نداشته باشیم و در دفاع از ولایت سست باشیم، همان وضعیتی را خواهیم داشت که اصحاب پیامبر(ص) با کنار گذاشتن و یا عدم همراهی با امیرالمؤمنین (ع) پیدا کردند.