۰۸ آذر ۱۴۰۳ ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۰۱
هنگامی که حضرت یوسف علیه السلام بر زلیخا وارد شد ،آن حضرت از ایشان پرسید:چرا رنگت متغیر شده است؟ گفت حمد می کنم خداوندی را که پادشاهان را به معصیت خود در زمره بندگان در آورد و بندگان را به برکت طاعت و بندگی خویش به مرتبه پادشاهی رساند.
یوسف علیه السلام فرمود:چه چیز باعث شد که نسبت به من آن گونه رفتار کنی ؟گفت حسن و جمال بی نظیر تو .
فرمود پس حال تو چه می بود اگر پیامبری را می دیدی که آخر الزمان مبعوث خواهد شد و نام شریف او محمد صلی الله علیه و آله است و از من زیباتر ، خوش خلق تر و با سخاوت تر می باشد ؟! زلیخا گفت :راست گفتی.یوسف علیه السلام پرسید :چگونه دانستی که من راست گفتم ؟زلیخا پاسخ داد :برای آن که چون نام او را بردی محبتش در دلم افتاد .
پس خدای متعال به یوسف علیه السلام وحی فرمود:زلیخا راست می گوید و به خاطر اینکه حبیب من محمد صلی الله علیه و آله را دوست دارد من هم زلیخا را دوست دارم ، پس او را به ازدواج خویش در آور .(۱)
و در تفسیر علی بن قمی آمده است : پس از این دیدار ، یوسف علیه السلام از زلیخا پرسید :چه حاجتی داری ؟ گفت:می خواهم دعا کنی تا خداوند جوانی مرا به من برگرداند .آن حضرت دعا کرد و خداوند جوانی زلیخا را به او برگرداند و با یوسف علیه السلام ازدواج کرد.
ما نیز به عنوان محبین حضرت صاحب می توانیم با ابراز محبت به ولی عصر (عج) لوازم عاقبت به خیری خود را فراهم کنیم.
۱.علل الشرائع:ص55
منبع: فرهنگ
211001