۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۲۱
آیه 141:
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ لَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَ لاَ تُسئَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه:
(به هر حال) آن امّت بگذشت، آنچه آنان بدست آوردند براى خودشان است و آنچه شما بدست آوردید براى خودتان است و شما از آنچه آنان كردهاند، سؤال نخواهید شد.
* پيام ها
1- در كسب خوشبختى، تكیه به گذشتگان و تاریخ پدران، چارهساز نیست. «لها ما كسبت ولكم ما كسبتم»
گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر، تو را چه حاصل
2- هر امّتى، تنها مسئول عمل خویش است. «لا تسئلون عمّا كانوا یعملون»
آيه 142:
سَيَقُولُ السُّفَهَآءُ مِنَالنَّاسِ مَا وَلَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِى كَانُواْعَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ المَشْرِقُ وَالمَغْرِبُ يَهْدِى مَنْ يَشَآءُ إِلَى صِرَطٍ مُّسْتَقِيمٍ
ترجمه:
بزودى بىخردان از مردم، خواهند گفت: چه چیزى آنها (مسلمانان) را از (بیتالمقدّس،) قبلهاى كه بر آن بودند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست، هركه را بخواهد به راه راست هدایت مىكند.
* نکته ها
چون مشركان مكّه، كعبه را به بتخانه تبدیل كرده بودند، پیامبر اكرم و مسلمانان، سیزده سالى را كه بعد از بعثت در مكّه بودند، به سوى كعبه نماز نمىخواندند، تا مبادا گمان شود كه آنان به بتها احترام مىگذارند. امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهى نگذشته بود كه یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر كردند و گفتند: شما رو به قبله ما بیتالمقدّس نماز مىخوانید، بنابراین پیرو و دنباله رو ما هستید و از خود استقلال ندارید. پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه مىكرد، گویا منتظر نزول وحى بود تا آنكه دستور تغییر قبله صادر شد. پیامبر دو ركعت نماز ظهر را به سوى بیتالمقدّس خوانده بود كه جبرئیل مأمور شد، بازوى پیامبر را گرفته و روى او را به سوى كعبه بگرداند. در نتیجه پیامبر صلى الله علیه وآله یك نماز را به دو قبله خواند و اكنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است. [1]
بعد از این ماجرا، یهود ناراحت شده و طبق عادت خود شروع به خردهگیرى كردند. آنها كه تا دیروز مىگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اكنون مىپرسیدند، چرا اینها از قبلهى پیامبران پیشین اعراض كردهاند؟ پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مكان خاصّى ندارد.
آرى، تغییر قبله، نشانهى حكمت الهى است نه ضعف و جهل او. همچنان كه در نظام تكوین، تغییر فصول سال، نشانهى تدبیر است، نه ضعف یا پشیمانى.
خداوند در همه جا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگیرى بدن به سوى كعبه، رمز جهتگیرى دل به سوى خداست. چه بسا افرادى به سوى كعبه نماز بگزارند، ولى قبله آنان چیز دیگرى باشد. چنانكه خواجه عبداللّه انصارى مىگوید:
قبله شاهان بود، تاج و كمند قبله ارباب دنیا، سیم وزر
قبله صورتپرستان، آب و گِل قبله معنا شناسان، جان ودل
قبله تنپروران، خواب وخورشت قبله انسان، به دانش پرورش
قبله عاشق، وصال بىزوال قبله عارف، كمال ذىالجلال
* پيام ها
1- افرادى كه هر روز دنبال بهانهاى هستند تا از پذیرش حقّ طفره روند، سفیه هستند. [2] «سیقول السفهاء»
2- كسى كه دست خدا را در وضع یا تغییر احكام بسته بداند، سفیه و سبك مغز است. اعتراض به خداى حكیم و دانا، نشانهى سفاهت است. «سیقولالسفهاء»
3- مسلمانان باید توطئهها و شایعات و سؤالات بهانهجویانهى دشمن را پیشبینى كرده و با پاسخ به آنها، از نفوذ و گسترش آن پیشگیرى نمایند. «سیقول... قل»
4- اصل سؤال كردن مورد انتقاد نیست، روحیّه سؤال كننده مورد انتقاد است كه از روى اعتراض و اشكالتراشى مىپرسد. «ما ولاّهم عن قبلتهم»
5 - قداست و كرامت مكانها و زمانها، وابسته به عنایت پروردگار است، نه چیز دیگر. «لِلّه المشرق و المغرب»
6- تغییر قبله، یكى از نشانههاى پیامبر اسلام در كتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسیلهى هدایت شد. «یهدى به من یشاء»
1) تفسیر نورالثقلین، ج1 ص 136
2) همانگونه كه در روایات به كسى كه آخرت خویش را فداى دنیا كند مجنون، و به پیروان رهبر فاسد فقیر، و آن كس كه دین خود را از دست بدهد، غارت زده گفته شده است.