۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۱۳
عقیق:از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «سرباز کوچک امام» خاطرات رزمنده آزاده مهدی طحانیان که نشر پیام آزادگان منتشر کرده، در برنامه تلویزیونی «فرمول یک» رونمایی شد.
*خود را لایق صفاتی که رهبری دادند نمیدانم
مهدی طحانیان راوی کتاب «سرباز کوچک امام» که فاطمه دوست کامی آن را تالیف کرده و انتشارات پیام آزادگان آن را منتشر کرده در برنامه «فرمول یک»، با اشاره به سن و سال خود گفت: من در سن 13 سالگی جبهه رفتم. در 31 سالگی هم ازدواج کردم. با زحمت طاقتفرسایی توانستم مدرک بگیرم و سال 72 هم وارد دانشگاه شدم. کارمند وزارت بهداشت هستم.
وی افزود: من در مرحله سوم عملیات بیتالمقدس در سیزده سالگی اسیر شدم. دوم فروردین سال 61 به عملیات فتحالمبین رفتم و بلافاصله وارد منطقه کردند و هفت-هشت روز در منطقه ماندیم و مستقیم وارد عملیات نشدیم و پس از طی کردن مراحل مقدماتی با اتمام عملیات روبهرو شدیم و به پادگان بازگشتیم. به خاطر شکستهای عراق در عملیاتهای آزادسازی خرمشهر در مرحله سوم به شدت آتش میریخت و زمین دایم زیر پای ما میلرزید و عقبنشینی ما کُند شد و نیروهای بسیاری به شهادت رسیدند و به مواضع خودمان نرسیدیم به همین خاطر دستور عقبنشینی صادر شد ولی تصمیم شد برخی بمانند و من ماندم همراه با جمعی حدود 400 نفره یک خط آتش درست کردیم و حدود 20 دقیقه مقاومت کردیم وقتی به چپ و راست خود نگاه کردم بدنهای سوخته میدیدم من تیرها را میدیدم که به سوی من میآید و آنقدر زمین سفت شده بود امکان سنگر ساختن نبود ولی در برخورد گلولهها تکههای بزرگ زمین کنده و متلاشی میشد ولی در آن شرایط لطف خدا شامل حال ما شد تا زنده بمانیم. آن هم در دشتی که شهدای ما بسیار بودند و من تلاش کردم اسیر نشوم. ولی شرایط طوری بود که به اسارت ختم شد.
این آزاده گفت: دشمن شرایطی را برای اسراء رقم میزد تا تسلیم شوی و تا این تسلیم شدن صورت نمیگرفت به اردوگاهها منتقل نمیشدند. من در آن دوره اسیری را دیدم که تمام رودههایش بیرون ریخته بود و کرم گذاشته بود و من کرمها را میدیدم و ما هر ساعت یک شهید میدادیم. بعد دو روز هم اولین غذایی که به ما دادند پس از اینکه چهار نفر دستشان داخل دیگ رفت انگار یک ظرف رب گوجه داخل برنج خالی کرده باشی چون بچهها همه مجروح بودند و دست و بالشان خونی بود و شرایط سختی داشتیم. به برکت اسلام و امام عزیز رزمندههایی بودیم که به خودمان فکر نمیکردیم و تنها میخواستیم ابهت و شرایط دشمن را درهم بشکنیم و روحیه دشمن را خرد کنیم. این کار را هم با کمال از جانگذشتگی انجام میدادیم.
او گفت: پس از دیدن تقریظ اینجا غافلگیر شدم و خبر نداشتم که امروز این متن را قرار است ببینم ولی واقعا حالا که نگاه میکنم میبینم جای شکر و سپاسگذاری دارد که بالاخره توانستم قلب نائب ولی زمان خود را راضی کنم هرچند خود را لایق صفاتی که رهبری به من دادند نمیدانم ولی امیدوارم همانطور باشم که هم رضای خدا در آن باشد و هم بتوانم وظیفهای که بر دوش دارم را بتوانم انجام دهم. برای بیان خاطراتم دنبال اسم و شهرت نبودم و از وجودم حس مسئولیت میکردم و ما در آن دوران با مرگ همآغوش بودیم. در آنجا به تجربههایی رسیده بودیم و فقط میخواستم این تجربه را به ملت عزیز منتقل کنیم. تقریظ رهبر انقلاب پر پروازی شده که کتاب در جامعه معرفی شود و جوانان آن را بخواننند.
*چهار سال برای آمادهسازی «سرباز کوچک امام» زمان گذاشتم
فاطمه دوستکامی نویسنده کتاب «سرباز کوچک امام» گفت: من نوشتن را با نشریه فکه آغاز کردم و نحوه آشنایی من با آقای طحانیان از طریق موسسه پیام آزادگان بود که طی 4 سال کار فشرده موفق شدم مصاحبههای ایشان را در این قالب بیاوریم.
او با اشاره به تقریظ رهبر انقلاب گفت: وقتی دل نائب امام زمان از این حرکت خوش بشه ما امید پیدا میکنیم که دل امام زمان(عج) هم راضی شود، و این تقریظ واقعا ارزشمند است. این کتاب سه مرتبه بازنویسی شد و این اتفاق وقتی چنین مورد توجه رهبری قرار میگیرند نشان میدهد مسیر را درست رفتهایم.