کد خبر : ۹۴۵۵۰
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۱
پای درس شهید قرآنی|

شهیدی که به دنبال آمرزش با واسطه‌گری پدر و مادرش بود

پدر و مادر عزیزم امیدوارم که مرا ببخشید و مورد لطف خود قرار دهید و از خدای بزرگ برایم طلب مغفرت کنید تا شاید خداوند به واسطه وجود گرامی شما مرا ببخشد و عفو کند.
عقیق:سی و ششمین دیدار جامعه قرآنی با خانواده معظم شهدا در سال 96 به شهید «کاظم ربطی» اختصاص داشت. شهیدی که علاوه بر رشادت‌های بی‌نظیرش در عرصه فرماندهی جنگ تحمیلی به عنوان یک مدرس قرآن نقش بسزایی در ترویج فرهنگ قرآن کریم در بین نوجوانان و جوانان داشته است.

در ادامه خلاصه‌ای از زندگینامه و وصیت نامه این شهید والامقام را می‌خوانید:

کاظم در سال 1335 در خانواده‌ای مذهبی و در یکی از محله‌های تهران به دنیا آمد. کاظم و دیگر برادران از طفولیت تحت تعلیم پدر درآمدند و از  همان کودکی با مسجد و قرآن کریم آشنا شدند امّا کاظم گوی سبقت را از همه ربود و بیش از همه با قرآن مأنوس شد تا جایی که در مسجد و در برخی مدارس خود متعلم قرآن شد و حتی برادرانش در جلساتش شرکت می‌کردند.

کاظم، حضور در جلسات قرآن را از هیأت آل‌محمد شروع کرد و در این هیأت بزرگ شد و همان وقت، حافظ کل قرآن کریم شد. او در ادامه خودش به آموزش قرآن پرداخت. بسیار در کارش منظم بود و جلسه قرآن را بلافاصله پس از بازگشت از مدرسه آغاز می‌کرد و تا نماز مغرب ادامه می‌داد.

کاظم فعالیت‌هایش به جلسه قرآن ختم نمی‌شد و تقریباً همه برنامه‌های فرهنگی مسجد امام جعفر صادق(ع) را مدیریت می‌کرد و مسئولیت پایگاه بسیج  راهم بر عهده گرفت. تدریس در مدارس را با قبولی در دانشگاه تربیت مدرس آغاز کرد و در ادامه به عضویت در سپاه در‌آمد و پس از شهادت پایگاه بسیج به نامش مزین شد.

پس از شروع جنگ، به همراه همرزمانش عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد. کاظم از فرماندهان ارشد به شمار می‌رفت. او در عملیات فتح‌المبین به طرز فجیعی از ناحیه سر زخمی شد. او پس از 15  روز بستری در بیمارستان، مرخص شد و بلافاصله پس از 10 روز با همان وضعیت نابسامان، عازم جبهه شد و در نهایت چهاردهم مهر سال 61 در عملیات مسلم بن عقیل ترکش خورد و پس از چند روز بستری‌شدن در بیمارستان، به فیض شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید

شهادت سر‌آغاز زندگی است
نترسم زمرگی که خود زندگی است

خدا را شکر می‌کنم که سال‌های عمرم را تا فرارسیدن یوم‌الله قرار داده است؛ اکنون یوم‌الله دیگری است که پیرو یوم‌الله امام حسین(ع) است همان یوم اللهی که از هزار و سیصد اندی سال پیش از این امام حسین(ع) در میدان شهادت در آن ندای «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد اینک ما می‌گوییم حسین جان اگر در آن روز و در آن فضای داغ و خونین کسی به فریادت نرسید و ندای تو را لبیک نگفت ما پیروانت در فضای گرم و خونین ایران دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهاییت لبیک می‌گوییم. حسین جان لبیک و ای زاده حسین لبیک و ای رهبر لبیک و این روش یک عاشق است و باید این‌گونه باشیم که پرچم اسلام را یاور باشیم و در غیر این صورت یزیدی هستیم.

با سلام و درود به رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و به امت شهید پرور ایران و درود و رحمت بر مزار پاک شهیدان گلگون کفن از صدر اسلام تاکنون. این است متن وصیتنامه این بنده سرا پا تقصیر «کاظم ربطی» امید است که کلیه برادران و خواهران مسلمان مواردی‌ که را که امام امت می‌فرمایند مو به مو مورد عمل در آورند تا جامعه اسلامی ما رو به رشد و تعالی رود. من آگاهانه در این راه قدم گذاشتم و فقط برای پیروزی اسلام و قرآن در جبهه‌ها حاضر شدم از عموم برادران و خواهران می‌خواهم که این بنده حقیر را حلال کنند.

پدر و مادر عزیزم امیدوارم که مرا ببخشید و مورد لطف خود قرار دهید و از خدای بزرگ برایم طلب مغفرت نمایید تا شاید خداوند به واسطه وجود گرامی شما مرا ببخشد و مرا عفو کند. پدر و مادر عزیزم شما می‌دانید که روزی انسان رفتنی است و باید برود پس چه بهتر از اینکه با افتخار بمیرم و با مرگی با عزت جان خود را در راه اسلام عزیز فدا کنم. پدر، مادر، برادران و خواهران عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنید و از اینکه اذیت‌تان کردم و موجبات آزار شما را فراهم آوردم مرا ببخشید.

من مقداری نماز و روزه قضا دارم اگر می‌توانید آنرا ادا کنید و اگر نمی‌توانید از حقوقم مقداری به یکنفر بدهید تا آنرا ادا کند و همچنین مبلغ 300 تومان از حقوقم را کمپوت خریده و به جنگ‌‌زدگان اهدا کنید. در خاتمه از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که مرا ببخشند. از اینکه خدای نخواسته موجبات آزار آنها را فراهم آوردم و از همه می‌خواهم که تبعیت از رهبر را فراموش نکنند و امام را دعا کنند.

25 / 6 / 61 کاظم ربطی

اللهم الزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک

مناجاتی از شهید

پروردگارا! ای روح روانم ای نام تو تسکین‌دهنده قلب پرهیجانم
به من نیرویی ده تا در راه تو محکم و استوار بمانم.

بارالها من کسی نیستم و چیزی نیستم به جز بنده حقیر و ذلیل تو پس مرا دریاب و به من توفیق معرفت عطا فرما تا تو را از روی شناخت، اطاعت و عبادت کنم.

خدایا نکند قلب من با ریا آمیخته باشد خود ندانم؛ خدایا نکند هوای نفس مرا احاطه کرده باشد و خود ندانم که چه می‌کنم؛ من از اطاعت کورکورانه بیزارم.

خدایا بیدارم کن، پاکم کن، خاکم کن

شنیدم ای سرود عاشقانه
من از مرغان دور از آشیانه

که غیر از لاله وحشی نجویید
نشان از عاشقان به نشانه

من از آن بلبل گم کرده لانه
شنیدم این نوای عاشقانه

که هر جا لاله‌ای روییده از خاک
بود از لاله رخساری نشانه



ممنبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین