۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۱۴
عقیق:یکی از آموزهها و دستورهای قرآنی برای سالکان راه حقیقت و کمال، تاکید بر مسئله خوف و رجاست. از این رو همواره استادان حوزههای علوم تربیتی و اخلاقی و عرفان از خوف و رجا به عنوان فضیلت و ارزش انسانی سخن میگویند و آن را عاملی مهم در دستیابی شخص به کمالات و فضایل برتر انسانی بر میشمارند. نوشتار حاضر تلاشی برای فهم اهمیت و ارزش خوف و رجا براساس تحلیل قرآن است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: امید گروسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میانهروی؛ یک فضیلت
خوف به معنای ترس (لغتنامه دهخدا، ج 6 ص 8895) در حقیقت به حالتی از احوال انسانی گفته میشود که شخص در آن حالت در انتظار چیزی ناخوشایند به سبب وجود نشانهها و علایم ظنی و یا علمی بهسرمیبرد و هرآن منتظر است که گرفتار چیز ناخوشایندی شود. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی ص 303)
حالت ترس دارای مراتب و درجات شدت و ضعف بسیاری است و با توجه به علل و عوامل ظنی و قطعی و یا روحیات اشخاص تفاوتهایی دارد. از این رو در ادبیات زبان عربی واژههایی برای بیان حالات مختلف و متنوع آن وضع شده است که از آن میان میتوان به واژههایی چون رعب، رهب، حذر، خشیت، فزع، شفق، وجل اشاره کرد. در زبان فارسی نیز واژگان چون ترس و هراس برای بیان حالات یاد شده به کار میرود. البته به سبب محدودیت واژگانی، زبان فارسی برای بیان حالات و مراتب مختلف ترس از گستردگی چون زبان عربی برخوردار نمیباشد و بر این اساس مترجمان همواره در تنگنا قرار میگیرند. رجا که به معنای امید است حالتی از حالات نفس انسانی است که شخص در انتظار دستیابی به امر خویشایندی میباشد. از این رو میتوان رجا و امید را در برابر حالت ترس و خوف قرار داد و این دو حالت را متضاد هم دانست.
براین اساس هنگامی که سخن از خوف و رجا به میان میآید تحقق دو حالت متضاد در آدمی است که در همان حال که شخص منتظر امر ناخوشایندی است در انتظار دستیابی به چیز خوشایند نیز میباشد.
از آنجا که تحقق حالت متضاد در آدمی امری شدنی است نمیتوان گفت که خواسته متضاد امری نادرست و خلاف عقل است؛ زیرا آدمی به سبب قابلیتها به ویژه در حوزه فرامادی یعنی روح و روان به گونهای است که میتواند حالات متضاد را در خود به وجود آورد. از این رو نه تنها در دو لحظه دو حالت متضاد را میتواند به خود بگیرد بلکه در یک دم میتواند دو حالت را دارا شود. از این رو گفتهاند انسان، مظهر کامل و تام خداوندی است که منشا امور متضاد است و خداوند در توصیف خود در قرآن میفرماید: هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن (حدید، 3-4) این بدان معناست که خداوند در همان حال که اول است آخر و در همان حال که ظاهر است باطن و نهان میباشد. این حالت در آدمی نیز متحقق میشود و آدمی نه تنها جامع امور متضاد بلکه متناقض میباشد و سلب و ایجاب به یک مفهومی در او امری طبیعی و شدنی است.
با توجه به اینکه آدمی همواره در هر چیزی راه افراط و تفریط را میپیماید و از مسیر کمالی و اعتدالی خارج میشود، هدف از بیان حالت خوف و رجا، دستیابی شخص به حالت اعتدال است؛ زیرا خوف دایمی و یا امید و طمع همیشگی موجب میشود که شخص یا در دام ترس و یا امید بیفتد و رفتارهای متعادلی از خود نشان ندهد.
در آیات متعددی بیان شده که ترس و امید موجب عدم تعادل روانی آدمی میشود. آدمی در برابر ترس از حوادث و رخدادها از حالت طبیعی خارج شده و واکنشهای تند و عصبی از خود نشان میدهد. این مطلب در آیات 43 سوره ابراهیم و 10 و 13 و 19 سوره احزاب به خوبی به تصویر کشیده و بیان شده است. در آیه 19 سوره احزاب حتی به آثار ترس در بدن و ظاهر اشخاص توجه داده شده و بیان میگردد که چشمان آدمی در هنگام ترس شدید به گردش درمیآید و از حالت عادی بیرون رفته(ابراهیم آیه 43) و گاه حالت مرگ به وی دست میدهد.(احزاب آیه 10 و 19)
در حالت امید و رجای افراطی نیز چنین حالتی در آدمی پدید میآید. به این معنا که اگر در حالت ترس رنگ از رخسار میپرد و خون از چهره میگریزد و چشمان به چرخش و گردش در میآید و یا واکنشهای تند و عصبی از خود بروز میدهد در حالت رجا و امید شدید نیز چهرهها برافروخته میشود و چشمان به شکل شگفتی خودنمایی میکند و واکنشهای افراطی چون سرمستی و نشاط زیاد به شخص دست میدهد و از حالت طبیعی و اعتدال بیرون میرود.
از این رو خداوند برای ایجاد تعادل به مسئله خوف و رجا توجه میدهد تا واکنشهای آدمی همواره به شکل طبیعی و معقول باشد و تحت تصرف احساسات و عواطف شدید و هیجانات قلبی و احساسی قرار نگیرد.
ترس و امید شدید موجب میشود که هیجانات و عواطف، اختیار نفس آدمی را در دست گیرد و مدیریت عقل به کناری نهاده شود. از این رو واکنشها و کنشهای شخص همواره تحت مدیریت هیجانات و احساسات خواهد بود و از حوزه عقلانیت بیرون میرود.
خوف و رجا؛ اقتضای ربوبیت
از نظر قرآن قرار گرفتن شخص در حالت
متعادل میان خوف و رجا برای دستیابی به کمال است. لذا گفتهاند مقتضای
ربوبیت و پروردگاری الهی آن است که شخص در حالت خوف و رجا باشد. این معنا
به اشکال مختلف در قرآن بیان شده است.
خداوند در آیه 56 سوره اعراف از
مومنان میخواهد که در راستای دستیابی به کمال شایسته، همواره از خداوند
خواسته کمالی داشته باشند و همان اندازه که از جلال الهی و هیبت او
میهراسند به جمال الهی دل ببندند. بنابراین یکی از آموزههای قرآنی در
حوزه دعا و نیایش و آداب آن خواندن خداوند به خوف و رجاست. از این رو
میفرماید: وادعوه خوفا و طمعا؛ او را در حالت ترس و طمع بخوانید.
آیات 15 و 16 سوره سجده نیز بر لزوم خوف از مقام ربوبیت جلالی همراه با امید و طمع به مقام جمال الهی هنگام نیایش و دعا توجه میدهد تا بر مسئله اعتدال تاکید شود.
تاکید بر خوف و رجا و ایجاد تعادل میان آن میتواند به شکلی بیانگر لزوم اعتدال میان عقل و دل باشد؛ زیرا آن چیزی که حکم به ترس و خوف از مقام جلالی خداوند میکند، عقل و آدمی است و آنچه مایه امیدواری میشود و طمع را در آدمی برمیانگیزد نیز دل و احساسات رقیق آدمی است که همواره ناظر به مقام رحمانیت الهی و لطف و عنایت اوست.
از آنجا که توجه افراطی به هر یک از مقام جلال و جمال خداوندی و یا تفریط نسبت به آن دو، موجب خروج آدمی از حالت اعتدال میشود خداوند از مومنان میخواهد که همواره حالت اعتدال را در خود تقویت کنند و به هر یک از دو حالت به شکل افراطی و یا تفریطی نگرایند.
تاکید بر حالت خوف و رجا و موازنه در حالت نیایش در حقیقت تاکید و توجه دادن به این نکته است که آدمی همواره میبایست حالت اعتدال را در خود حفظ کند و با انجام آن در حالت نیایش، خود را برای حالتهایی که به طور طبیعی تحت تاثیر یکی از عوامل خوفی و یا رجایی قرار میگیرد آماده سازد.
به عنوان نمونه اگر شخص در حالت عادی، نیایش خود را در مسیر اعتدال قرار دهد و همواره امید و خوف در او زنده باشد و با این بینش و نگرش، به خدا و خود و هستی بنگرد و تحلیل داشته باشد در هنگام ورود عوامل خوفناک و یا طمعافزا چون زلزله و یا مرگ بستگان و خویشان و یا وفور و فراوانی نعمت میتواند حالت اعتدال را حفظ کرده و زمام امور خویش را به دست هیجانات و عواطف و احساسات ندهد.
از نظر قرآن بهترین حالت و مفیدترین واکنش آن است که در چارچوب اعتدالی عقل و دل باشد و هیچ یک نتواند بر دیگری مسلط شود؛ زیرا تسلط عقل موجب میشود که امید از دل بیرون رفته و آدمی دچار یاس ونومیدی شود، چنانکه تسلط دل نیز موجب میشود که نسبت به رفتارهای خویش تدبیر نکرده و خشم و غضب الهی را به جان بخرد.
خداوند برای اینکه آدمی را در این مسیر تربیت کند همواره از خوف و رجا بهره میگیرد تا اعتدال در آدمی حفظ شود. از این رو با نشان دادن برقهای آسمانی امیدزا و خوفآفرین میکوشد تا انسان در مسیر اعتدال بماند. (رعد آیه 12) چنین حالتی هم امید را در دلها برمیانگیزد و هم ترس را در آن حفظ میکند. (روم آیه 24)
خوف از آخرت و یا امید به رحمت الهی روشی است که خداوند در پرورش و آموزش انسان از آن بهره میگیرد و این مسئله از مقتضیات مقام ربوبیت اوست. در آیه 9 سوره زمر با اشاره به این روش پرورشی از دیگران میخواهد تا آن را روشی مناسب برای پرورش دیگران قرار دهند و از آن سود برند. به نظر قرآن اگر در این روش آموزشی و پرورشی خداوند توجه شود به خوبی درک میشود که این روش تا چه اندازه میتوان کارساز و مفید برای بشریت باشد. خردمندان و کسانی که توانایی پندگیری دارند میتوانند به عمق این مسئله برسند و از فواید و آثار آموزشی و پرورشی آن بهره ببرند.
به نظر قرآن قرار گرفتن در حالت اعتدال خوف و رجا میتواند آدمی را از کفر و شرک دور سازد و او را در مسیر کمالی اعتدال قرار دهد. (زمر آیات 8 و 9) کسانی که با دقت و تامل در این روش خداوندی تفکر کردند، خود را به مقام علم میرسانند و از فواید آن بهرهمند میشوند.
ازنظر قرآن یکی از نشانههای علم هر کسی آن است که نسبت به روش خوف و رجا آگاهی درست و دقیقی داشته باشد و آن را برای خود و دیگران تجویز کند. (زمر آیه 9) این، روشی است که پیامبران بزرگ خداوند با آنکه در مقام بلندی نشسته و از مقام قرب الهی برخوردارند از آن استفاده میکنند بلکه خود نیز در این مسیر اعتدالی گام برمیدارند و همواره در زندگی شخصی و اجتماعی خود در مقام خوف و رجا زیست میکنند و گام به افراط و تفریط برنمیدارند و متمایل به خوف شدید و یا امید واهی نمیشوند. (انبیاء آیه 90)
ازنظر قرآن مومن واقعی و کامل کسی است که در مقام خوف و رجا قرار دارد و این حالت در وی به مقام تبدیل شده است. به این معنا که همواره مومن بر این روش میرود و میان خوف و رجا حرکت میکند. براساس همین روش است که شبانگاهان برای رهایی از جلال خدا و دستیابی به جمال الهی از بستر نرم وگرم خود بیرون آمده و به تهجد و شبزندهداری میپردازد. بنابراین از نظر قرآن مقام خوف و رجا حالت مومنان واقعی است که به شکل تهجد شبانه خودنمایی میکند. (سجده آیات 15 و 16)
آثار خوف و رجا
خوف و رجا در آدمی آثار مهم و مفیدی به جا میگذارد که یکی از مهمترین آنها رهایی از کفر و شرک و نیز فسق و فجور است. بسیاری از مردمان به سبب افراط در دو سوی امید و ترس است که یا گرفتار کفر میشوند و یا به دامن فسق و فجور میافتند. محبت و مهربانی بیش از اندازه، این توهم را در کودک و نوجوان ایجاد میکند که هر کاری بکند مجاز است و تنبیه نخواهد شد.
در آن سو برخی دیگر با انجام رفتارهای
خشونتآمیز زمینه فرار کودکان و نوجوانان را فراهم میآورند. افراط در
ایجاد ترس با بهرهگیری از هیبت و مانند آن میتواند شخص را بهراسند و چون
امیدی در وی نیست به وادی ناکجاآباد بکشاند.
خداوند با توجه به این
مسئله طبیعی و پیامدهای آن است که برحالت بینابین خوف و رجا تاکید میکند
تا شخص نه گرفتار تکبر شود و به دام طمع جمالی افتد و نه غرق در جلال الهی
شده و خود را ببازد.
از نظر قرآن امید به رحمت خدا و بیم از عذاب او، برانگیزاننده مقربان الهی به یافتن وسیلهای برای تقرب بیشتر است. درحقیقت حالت بینابینی موجب میشود تا هر چه بیشتر به سوی خداوند کشیده و جلب او شود و در مسیر کمالی حرکت کند. (اسراء آیه 57)
در آیه 56 سوره اعراف ازجمله آثاری که برای حالت خوف و رجا بیان میشود بهرهمندی از رحمت خداوند است؛ زیرا شخص هم از عظمت جلالی خداوند آگاه است و هم امید به رحمت جمالی او دارد و این مسئله شناخت و عمل براساس آن خود عاملی برای جلب رحمت الهی میشود.
انسان به سبب گناهان، گرفتار خشم و عذاب الهی میشود و یا به مصیبتها و رنجهایی دچار میگردد که میبایست از آن توبه و استغفار کند. زمانی آدمی میتواند استغفار کند و به سوی خداوند توبه و بازگشت نماید که امید به پذیرش آن داشته باشد. از این رو ازنظر قرآن حالت خوف و رجا عاملی مهم در گرایش آدمی به دعا و نیایش و درنتیجه دستیابی به استجابت دعا میشود.(انبیاء آیه 90)