نقدی بر سخنان 22 بهمن رئیسجمهور؛
مسلط کردن افراد غیرصالح و ظالم، خلاف اقتضای رحمانیت الهی است
حجتالاسلام روحالله دشتی نوشت: خدای رحمان دقیقا به اقتضای رحمانیتش هم بر عموم مردم و هم بر آن فردی که میخواهد در منصب قرار گیرد احراز عدالت و صلاحیت را شرط کردده است تا هم به مردم ظلم نشود وهم آن شخص مرتکب ظلم بیشتر نشود.
عقیق:حجتالاسلام روحالله دشتی، مدیر تشکل حوزه انقلابی طی یادداشتی به نقد سخنان رئیسجمهور در سخنرانی 22 بهمن امسال پرداخت.
آنچه در ادامه میخوانید متن این یادداشت است:
بسمه تعالی
آقای روحانی در سخنرانی روز22 بهمن، بعد از طرح برخی بحث های متداول چنین روزی 3 مسأله را مطرح کردند:
1- انتخابات را سهل بگیریم و با تأیید عده ای افراد یا یک جناح فرد را تأیید کنیم
2- کسانی را که از قطار انقلاب پیاده کرده ایم دوباره سوار کنیم
3- اصل 59 قانون اساسی یعنی مسأله رفراندوم
هر سه مطلب ایشان محل نقد و اشکال است :
1- در مسأله اول به روایتی استدلال میکنند که نشان دوری از اجتهاد و فقاهت و فهم درست دینی است و بیشتر یک نوع استفاده ابزاری است و میگویند که: "در مسأله انتخابات سخت نگیریم روایت داریم اگر چهل نفر بگویند فلانی آدم خوبی است بخشیده می شود. حالا 400 نفرگفتند فلانی خوب است بپذیریم.یک جناح شهادت داد بپذیریم."
این برداشت از روایت جز قصد بهره برداری سیاسی و مصادره به مطلوب نیست.
حدیث این است: إذا ماتَ المُؤمنُ فَحَضَر جِنازتَه أربعونَ رَجُلًا مِن المؤمنینَ فَقالوا: اللّهمَّ إنّا لا نَعلمُ مِنهُ إلّا خَیرًا و أنتَ أعلَمُ بِه مِنّا! قالَ اللهُ تبارکَ و تَعالَى: إنّى قَد أجَزْتُ شَهادتَکُم و غَفَرتُ لَه ما عَلِمتُ ممّا لا تَعلَمونَ.
«هنگامیکه مؤمنى از دنیا برود چهل مؤمن بر جنازه او شهادت دهند: خدایا ما جز نیکى از او چیزى نمىدانیم، درحالیکه تو از ما به او آگاهترى! خداى متعال مىفرماید: من شهادت شما را در حقّ این مؤمن امضاء و تنفیذ نمودم، و از او براى آنچه که از او میدانم و شما نمىدانید درگذشتم و او را مورد عفو و مغفرت خویش قرار دادم.»
در این حدیث اولا: فردی که برای او شهادت داده میشود میت است ثانیا: مؤمن است ثالثا: شهادت دهنده ها هم مؤمن هستند رابعا: طرف شهادت هم خدای متعال است و خامسا: هدف از شهادت هم مغفرت اخروی است نه انتصاب به منصبی یعنی هیچ رفتار و عمل دنیوی دیگر برایش متصور نیست.
گذشته از آنکه اگر مقصود، شهادت حقیقی مؤمنان باشد از روایت استفاده میشود که اگر مردم از او بدی ندیده باشند یعنی حق الناسی به گردنش نباشد خدای متعال هم از حق اللهی که به گردن اوست و قهرا خدا میداند ودیگران نمیدانند گذشت میکند و نمیتوان به این حدیث استدلال کرد که جایز باشد بدون احراز عدالت و صلاحیت به فرد منصبی داد که حقوق الناس کثیری از مردم به اختیارش باشد .
واگر مقصود ،شهادت ادعایی از باب دعا برای میت باشد بمعنای اینکه ما مؤمنین بدیهایش را نادیده گرفتیم و بخواهیم خداوند هم از بدیهایش بگذرد باز هم مخاطب خدای متعال و درخواست رحمت اخروی است نه منصب سیاسی دادن
وثالثا همان خدای رحمان دقیقا به اقتضای رحمانیتش هم بر عموم مردم و هم بر آن فردی که میخواهد در منصب قرار گیرد احراز عدالت و صلاحیت را شرط نموده است تا هم به مردم ظلم نشود وهم آن شخص مرتکب ظلم بیشتر نشود و اقتضای رحمانیت وحتی اسلام رحمانی ادعایی شما این نیست که اجازه تسلط ظالم را بر مردم بدهیم
علاوه برآنکه عدالت وصلاحیت لازم برای مناصب حکومتی بسیار بالاتر از حد لازم برای احکام مانند شهادت وامامت جماعت است.
حالا آقای روحانی فرد را جایگزین"مومن" می کند. زنده را جایگزین میت می کند، جناح سیاسی را جایگزین 40 مؤمن میکند ولو افرادی که از سران فتنه و جریان برانداز نظام بوده باشند و شورای نگهبان را جایگزین خدای متعال میکند و اعطای منصب و حکومت دنیوی را جایگزین غفران اخروی الهی میکند و حدیث را تعمیم می دهد.
چنین برداشتی از یک طلبه سطح یک هم شایسته نیست چه رسد به مدعی اجتهاد و این سخنان جز برای عوام فریبی و طرح مبانی غلط اسلام رحمانی ره به جایی نمیبرد.
و چند تذکر پایانی اینکه :
1- در حکومتهای اموی و عباسی حکام جامعه را به بحثهای کلامی بیفایده مشغول و از توجه به مسأله اصلی ولایت معصومین غافل میکردند و این روش درستی نیست.
2- آقای روحانی چرا بجای پاسخگویی به مشکلات اقتصادی و تلاش برای حل مشکل اشتغال جوانان هر روز بحثهای حاشیه ای مطرح میکنید.
3- انقلاب کسی را از قطار پیاده نکرده بلکه عده ای به خواست خودشان با اجانب و دشمنان ارتباط گرفتند و منافقانه عمل نمودند و جزء ریزشهای انقلاب شدند نظیر منافقینی که به پیامبر خطاب شد لاتصل علیهم ابدا«هرگز برآنها درود نفرست»
4- اگر نظام را دعوت به رأفت میکنید بدانید اولا : همانطور که رهبری عزیز فرمودند هرگز با کسانی که در فتنه88بسیجی ما را برهنه کردند وآتش زدند «آشتی ملی» نمیکنیم
5- آیا رأفت بیش از اینکه اگر در ترکیه 8 روز کودتا شد400 نفر متهم از مسؤلین اعدام شدند اما در اینجا عده ای 8 ماه کشور را به آشوب کشیدند اما حتی 3نفر از سران فتنه هم اعدام نشدند.
6- اگر راه را برای سران فتنه باغی بر انقلاب باز کنیم سلطنت طلبها و منافقین هم هرکدام چندهزار طرفدار دارند که شهادت بر صلاحیت آنها بدهند آیا با این استدلال رضا پهلوی و مسعود رجوی را هم به قطار انقلاب بازگردنیم؟!
7- رفراندوم را بنی صدر هم مطرح کرد در دولتش که حواشی داشت امروز طرح این مسأله چه معنایی دارد؟ و مگر حقوقدان نیستید که بدانید هرچیز مجرای قانونی خودش را دارد.
8- یادمان نرود هشدارهای امام (ره) که میفرمودند مبادا ساده اندیشیها و دلسوزیهای بیمورد سبب بازگشت لیبرالها به مناصب اصلی انقلاب شود که کشور را تحویل اجانب خواهند داد و مگر آقای منتظری را که خودش لیبرال نبود اما ساده اندیش بود امام نفرمود چون شما ساده لوح هستید و انقلاب را به دست لیبرالها خواهی سپرد حق دخالت در امور سیاسی را ندارید؟
9- کلام امام را فراموش نکنید که فرمود: ما از شر رضاخان و پسرش خلا شدیم اما به این زودیها از شر تربیت یافتگان شرق و غرب خلاصی نخواهیم یافت.
منبع:فارس