استاد تاریخ اسلام:
انقلاب نگاه اسلام و پیامبر(ص) به جایگاه زن را احیاء کرد
این نگاه اسلام به زن بود که در انقلاب اسلامی ایران با الگوبرداری از نهضت پیامبر(ص) تبلور یافت، اما در مقابل و در همان زمان، نگاه غرب به زنان با وجودی که بسیار بر آزادی زنان و استقلال آنان تاکید کرده و تبلیغ داشتند، متفاوت بود.
عقیق:حجت الاسلام دکتر جواد سلیمانی امیری، استاد تاریخ اسلام در مورد مولفه های احترام به زن در سیره پیامبر اکرم(ص) و تاثیر آن بر رویکرد تاریخی انقلاب اسلامی ایران نسبت به زنان، در گفت وگویی گفت: اساساً جایگاهی که حضرت رسول(ص) برای زنان و به ویژه برای دخترشان قائل شدند، سبب شد تا نگاه سطحی و ابزاری نسبت به زن از بین برود.
عهده او بود؛ در واقع تا قبل از ظهور اسلام وی ادامه داد: زن به عنوان یک کالا و ابزار در جامعه تلقی می شد و حتی برایش ارثیه نیز در نظر نمی گرفتند، همچنین، حق اظهار نظر در مسائل اجتماعی را نداشت، و کارهای منزل عمدتا چون زنان در جنگ ها اسیر می شدند برای اعراب مایه ننگ بودند و لذا بر اساس همین مساله می گفتند آنان را همان زمانی که به دنیا می آیند، زنده به گور کنیم!
عضو هیات علمی گروه تاریخ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: اما با ظهور اسلام این مساله مطرح شد که شأن زنان متفاوت با مردان نیست و اتفاقا با یکدیگر برابرند و تنها عامل برتری شان تقوای آنان است، از سوی دیگر، پس از آن نه تنها زن به عنوان (ارث) محسوب نمی شد بلکه ارث هم می برد درست مثل مردان، چراکه قبل از ظهور اسلام زنان خودشان به مثابه مال و ارث به حساب می آمدند!
وی با بیان اینکه پس از اسلام در بسیاری از امور از زنان نظرخواهی شد، تصریح کرد: پس از ظهور اسلام بود که ازدواج زن باید با رضایت او انجام می شد، حتی امکان حضور در جامعه برای زنان ایجاد شد. پیامبر(ص) با رفتار خود با دخترشان چنان جایگاهی به زن دادند که تا پیش از آن در جزیرة العرب وجود نداشت، به گونه ای که میزان حقانیت و عدم حقانیت جریان های سیاسی و اجتماعی به رضایت مندی زنان نیز مرتبط شد، به بیان دیگر پیامبر(ص) با این سخن خود نسبت به فاطمه زهرا(س) که فرمودند: « فاطمه پاره وجود من است، هر چیز که او را ناراحت می کند مرا ناراحت می کند، و هر چه او را آزار دهد مرا می آزارد»، جایگاه و اهمیت تشخیص فکری زن در جامعه را مطرح کردند.
وی در بخش دیگری از مباحث خود در مورد الگوبرداری انقلاب اسلامی از نوع نگاه اسلام نسبت به زنان، گفت: توجه داشته باشیم که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بخش اعظم از جامعه ایران معتقد به آموزه های اسلامی بوده و جایگاه و منزلتی را برای زنان قایل بودند اما حکومت وقت اجازه حضور مفید زن در جامعه را نمی داد. از سوی دیگر برخی افراد نیز معتقد بودند حضور زن در اجتماع همخوانی با شان دینی او ندارد و عده ای هم باور داشتند که به دلیل وجهه پررنگ احساس در وجود زنان، عقلانیت بر تصمیم گیری های آنان حاکم نیست لذا نباید در اجتماع حضور جدی داشته باشند.
استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: این شرایطی بود که تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران وجود داشت اما با پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و شکلگیری انقلاب اسلامی به زنان شأن سیاسی و اجتماعی داده شد، برای مثال خانم مرضیه حدیدچی(دباغ) بانویی بود که در هیات اعزامی به شوروی سابق برای ابلاغ پیام امام راحل به گورباچف، حضور داشت.
وی ادامه داد: این حضور نشان از این داشت که امام (ره) می خواست جایگاه یک زن به عنوان یک مبلغ و دعوت کننده به دین حق مطرح شود و جایگاه ارشادی و ایدئولوژیکی زن در اسلام را مطرح باشد.
این محقق ابراز کرد: این نگاه اسلام به زن بود که در انقلاب اسلامی ایران با الگوبرداری از نهضت پیامبر(ص) تبلور یافت، اما در مقابل و در همان زمان، نگاه غرب به زنان با وجودی که بسیار بر آزادی زنان و استقلال آنان تاکید کرده و تبلیغ داشتند، متفاوت بود.
سلیمانی ابراز کرد: نگاه غرب به زن ابزاری بود. اگر زن در اجتماع حضور پیدا می کرد دستمزد و حقوقی کمتر از مردان دریافت می کرد. در واقع استدلالی که مطرح می کردند این بود که زن، نیروی فرمانبر و مطیع است و کمتر از مردان مقاومت می کند، در نتیجه می توان با دستمزد کمتر از کار آنها استفاده کرد و درست به همین دلیل بود که در اروپای قدیم کارهای سخت مثل کار در معدن را به زنان نیز محول می کردند.
سلیمانی امیری خاطرنشان کرد: این در حالی است که بعد از وقوع انقلاب اسلامی، شاهد برنامه های مختلف حمایتی از بانوان در اجتماع هستیم. آن نگرشی که در غرب نسبت به زنان وجود داشت و همچنان وجود دارد در اسلام هرگز جایگاهی نداشته و اسلام هرگز به زنان به مثابه یک کالا نگاه نکرده و نمی کند، بلکه حق تکاملی و هدایتگری را برای زنان قائل است و او را محور خانواده قرار داد حال آنکه در جامعه غرب، زن به زندگی ماشینی وارد شد که باید خود را برای بقای آن زندگی فدا می کرد و خانواده خود را با حداقل ها مواجه می ساخت و نهایتاً بنیاد خانواده اش از هم می پاشید.
منبع:شبستان
و کلام آخر اینکه بسیار به ندرت از فلاسفه اسلامی کلامی در طرد و لعن زن آمده است ولی کل فلسفه های غربی پر است از فحاشی و تکفیر و لعن در باره زن. این مسئله از فلاسفه قدیم یونان تا به امروز در همه جا به وفور یافت می شود. و این فقط فلسفه اروپائی است که زن را عیناً مظهر شیطان معرفی کرده است. و جالب اینکه امروزه بسیاری از نژادپرستان غربی که لباس فلسفه و آزادی و عقل و عدالت بر تن دارند، مدعی حمایت غرب از حقوق زن می باشند و اسلام و فلسفه های اسلامی را دشمن حقوق زن معرفی می کنند. و جالب تر اینکه چه بسا ما شرقی ها و مسلمانان به اصطلاح عالم و روشنفکر هم این دروغهای بزرگ و آشکار را باور می کنیم. و گوئی نمی بینیم که این تمدن و فلسفه های غربی است که زن را مبدل به سوراخ محض نموده است. شاید همین حق و حقوق از دست رفته و انکار شده زن مسلمان باشد که بسیاری از روشنفکران بی فکر مدرن را به فغان انداخته که چرا روسپی گری زنان مسلمان تا این حد با تأخیر افتاده است.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه وجودی مرد ص ۲۲