عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۴۰۶
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۰
ماجرای مجنون و مرد نمازگزار

عقیق: روزی مجنون از سجاده شخصی عبورمی کرد.

مرد نماز راشکست وگفت:مردک! درحال رازو نیاز باخدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی؟

مجنون لبخندی زد و گفت: عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم و تو عاشق خدایی و مرا دیدی!

منبع :http://didebina.com

211001


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین