کد خبر : ۹۳۸۳۹
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶

ماجرای دعای عرفه خواندن با شلوارک!

در همان روز عرفه سیستم‌های صوتی‌مان را طوری چیده بودیم که مردم اذیت نشوند، بعد دیدیم که خانواده‌ها به ما می‌گویند که شما چرا سیستم صوتی را سمت خودتان گذاشتید، به سمت ما بچرخانید تا در کنار ساحل که نشستیم صدای دعای شما را بشنویم.

عقیق:عکس‌ها را که نگاه می‌کنیم مردانی را می‌بینیم که با شلوارک به صحبت‌های طلبه‌ای گوش می‌کنند و یا زنانی که شاید به عقیده خیلی از روحانیون لباس مناسبی بر تن ندارند اما گروه تبلیغی بقیة‌الله، حضور در ساحل را به جای مساجد و دانشگاه برای کار تبلیغی و فرهنگی انتخاب کرد. حجت‌الاسلام‌ مرتضی پورعلی می‌گوید: ما معتقد هستیم که نظام و حوزه در برابر  همه‌ی نیازهای صادق جامعه، مسؤول است. یکی از نیازهایی که  در جامعه‌ی ما وجود دارد تفریحات سالم است. یعنی شما نمی‌توانید بگویید که تفریح چیزی است که مردم نباید داشته باشند. همه‌ی ما حق تفریح کردن داریم. در روایات و احادیث ما آمده است که  نگاه به دریا، جنگل و سبزه، همه و همه ثواب دارد. حوزه‌ی انقلابی هم در برابر این تفریحی که مردم دارند قطعاً مسؤول است. می‌گوییم همه چیز ما اسلامی است پس تفریح ما هم باید اسلامی باشد. فیلمی از یک مسابقه سیب خوری که توسط یک روحانی برگزار می‌شد حسابی سر و صدا برپا کرد. ماجرا را پیگیر شدیم، حاصل گفت‌وگوی ما با حجت‌الاسلام پورعلی را بخوانید؛

برخی خانواده‌ها حیاء دارند در ساحل حضور داشته باشند چون فکر می‌کنند عده‌ای می‌آیند تا در دریا شنا کنند و لباس هایشان را در بیاورند. دریای ما این پتانسیل را دارد که همه تیپ آدم آنجا حضور پیدا ‌کند. خب چه جایی بالاتر از اینجا که ما به عنوان یک مبلغ دینی بتواتیم معارف دینی را در قالب تفریح سالم تبلیغ کنیم. در ایام نوروز و تعطیلات 20 نهاد، اعم از هلال احمر،  پلیس راه، راهنمایی و رانندگی و اداره‌ی راه و... آماده می‌شوند که از مردم پذیرایی کنند تا خدای نکرده اتفاقی نیفتد، پس آیا ما نباید آماده شویم؟ پس اولین هدف و انگیزه‌ی ما این است که ما خودمان را در قبال تفریح سالم مردم مسؤول بدانیم. معتقد هستیم که  ما به عنوان فرزندان حوزه‌ی انقلابی در پی طراحی و  مهندسی یک ساحل زیبا با امکانات رفاهی عالی هستیم که البته  این ساحلی که ما می‌خواهیم طراحی کنیم هدف بلندی دارد. تازه دو سال است  که کار ما صورت گرفته  و در مرحله‌ی آزمون و خطا هستیم.  آزمون و خطا می‌کنیم ببینیم چه اتفاقی آنجا می‌افتد. معتقد هستیم که می‌توانیم یک ساحلی با تمام امکانات رفاهی خوب برای مردم ایجاد کنیم چون شأن  مردم  ما خیلی بالا است. یک ساحلی ایجاد بکنیم که  امن و اخلاقی برای همه‌ی مردم بخصوص برای خانواده‌ها باشد. خانواده‌ای که کنار ساحل می‌آید حس کند که می‌تواند یک تفریح سالم داشته باشد، نگران فرزندانش نباشد، نگران این نباشد که وقتی برای شنا می‌رود اتفاقی برای خانواده‌اش پیش بیاید.

فضای ساحل فضایی نبوده که کسی  تجربه کرده باشد. یعنی مجموعه‌ی ما، به عنوان اولین مجموعه‌ی خودجوش به این نتیجه رسید و کنار ساحل آمدیم. نقد باید زمانی باشد که شما آن فضا را دیده باشید نه این که از دور با دیدن چند عکس بگویید چنین اتفاقی دارد می‌افتد. ما در ساحل روزی 4 ساعت فعالیت تبلیغی و فرهنگی داریم. من از همه‌ی کسانی که  منتقد هستند و مقاله می‌نویسند می‌خواهم که بیایند و پیشنهاد بدهند. آیا صرف نقد کافی است؟ یک عده می‌گویند شما اصلاً کنار ساحل نروید، چرا نرویم؟ درحالی که سواحل و پارک‌های ما پتانسیل عظیمی دارند.

 

چرا نماز جماعت را نمی‌بینید

چرا منتقدین اجرای دعای عرفه در کنار ساحل و یا برگزاری نماز جماعت 400 نفره را نمی‌بینند؟ روزی چهارصد نمازگزار کنار ساحل داشتیم درحالی که  یک عده فکر می‌کنند مردمی که کنار ساحل هستند  اهل دین و خدا و پیامبر(ص) نیستند. امسال برای بار اول در طول  تاریخ، دعای عرفه در کنار ساحل برگزار کردیم. خیلی از دوستان می‌گفتند که دعای عرفه در ساحل جواب نمی‌دهد. گفتم شما چرا فکر می‌کنید مردمی که در کنار ساحل هستند دوست ندارند در دعای عرفه شرکت کنند؟ همان آقایی که در دریا شنا می‌کرد با همان شلوارک دعا خواند. در روز عرفه سیستم‌های صوتی‌مان را طوری چیده بودیم که مردم اذیت نشوند، بعد دیدیم که خانواده‌ها به ما می‌گویند که شما چرا سیستم صوتی را سمت خودتان گذاشتید، به سمت ما بچرخانید تا در کنار ساحل که نشستیم صدای دعای را بشنویم. ما باید نگاهمان را نسبت به ساحل و مردمی که آنجا می‌آیند عوض کنیم.

ما فکر می‌کنیم که ساحل یک محلی برای فساد است، محلی برای عیش و نوش‌های کاذب است درحالی که 41 بار واژه‌ی دریا در قرآن آمده است. فکر نکنیم ساحل دریا یک  مکان آلوده‌ای است هر چند ممکن است در گوشه و کنار ساحل یکی دو نفر روی این حساب که متوجه نیستند و جاهل هستند اقداماتی انجام بدهند. 300- 400 مُهر آماده کرده بودیم اما خیلی از شب‌ها مهر کم می‌آوردیم! همان  آقا و خانمی که شاید ظواهرش به ما نمی‌خورد و ما فکر می‌کنیم که اهل  دین و دیانت نیست با مانتو در نماز جماعت شرکت می‌کند. یعنی یکی از سوالات  شرعی این بود که می‌پرسیدند حاج آقا با مانتو نماز خواندن ایراد دارد؟ از ما سوال می‌کردند و در  نماز جماعات هم شرکت می‌کردند.

پیامبر طبیب دوار بود

یک مسجد داریم و حسینیه این جاها ما را دعوت می‌کنند و  می‌رویم. دعوت می‌کنند و می‌گویند حاج آقا بسم الله، 500 نفر آماده هستند که شما برای آنها سخنرانی کنید. اما در ساحل کسی  ما را دعوت نکرده خودمان می‌رویم. اینجا اگر توانستیم با آن جوان ارتباط بگیریم هنر کرده‌ایم. اینجا اگر توانستیم برویم دین را به او برسانیم هنر کرده‌ایم. مگر نمی‌گوییم پیامبر طبیب‌ دوار بوده است؟ پیامبر(ص) به دنبال مردم می‌رفت. حالا ما بگوییم  ساحل نرو، پارک نرو، جنگل نرو، در مسجد دنبال تبلیغ دین باش! من می‌گویم که همه‌ی حوزویان، دانشگاهیان و ... بیاید و کمک کنند که ما از این فضای نو و بکر استفاده کنیم.

 

مساجد کم‌رنگ شده‌اند

گروه تبلیغی بقیة‌الله به جای منبر و مسجد، ساحل را انتخاب کرده اما این به معنای انتقال رسالت‌شان به ساحل نیست. ما جایگاه خودمان را حفظ می‌کنیم. یعنی می‌دانیم کجا باید چه کار کنیم.  اینطوری نیست که بگوییم مسجد، حسینیه و  محراب را قبول نداریم و آمدیم فضای جدیدی را ایجاد کنیم، بلکه ما یک فرصت و فضای تبلیغی جدیدی را رصد کردیم. بعد از برنامه یکی از بچه‌ها در ساحل می‌ماند و نماز جماعت را برگزار می‌کرد و بقیه به مسجد می‌رفتند و نماز جماعت مساجد را برگزار می‌کردند. ما اهل مسجد هستیم، به محراب هم می‌رویم.

شاید کمی مساجد ما کم‌رنگ شده و جوان‌ها پای منبر نمی‌آیند. به هر حال کمی ذائقه‌ها عوض شده، یعنی ما باید حرف‌های جدید، نو و قشنگ بزنیم. البته به صورتی که اصل دین حفظ شود. جوانان به دنبال دین جدید نیستند، بنابراین باید دین را در قالب  جدید، روش و مدل جدید به مردم القاء کرد. ما اتفاقاً کنار ساحل رفتیم که مردم را به سوی مسجد جذب کنیم. چراکه یک عده افرادی کنار ساحل می‌آیند که اصلاً به مسجد نرفته‌اند. خب وقتی به کنار ساحل می‌آیند و با ما ارتباط می‌گیرند طبیعتا نتیجه می‌گیرند که روحانیت کسی نیست که  از ما فاصله بگیرد، حرف من را می‌شنود  در نتیجه مسجد هم پررونق تر خواهد شد.

 

ماجرای مسابقه سیب خوری

کار ما به لطف خدا و حضرت ولیعصر(عج) اینقدر اثرگذار بوده که شبکه‌های خارجی را به سر و صدا درآورده است. یعنی شبکه‌های ضدانقلاب  از باب تمسخر برای ما کلیپ ساختند. یعنی این کار اثرگذار بود که برای ما کلیپ ساختند. کار بزرگی است و گفتم که در مرحله‌ی آزمون و خطا هستیم. البته من رصد می‌کردم و دیدم که این مسابقه حاشیه خاصی نداشت. خیلی عادی در کانال‌های معروف با عنوان «مسابقه‌ی سیب خوری  توسط طلبه‌ها در کنار ساحل» منتشر شده بود.

همان کانالی که مسابقه‌ی سیب خوری ما را گذاشته برنامه‌ی نماز جماعت ما که نزدیک به چندصد نفر بودند را چرا منتشر نکرد؟ مسابقات ما روزی نیم ساعت بود، از این مسابقات هم به نحو احسن استفاده می‌کردیم. اگر مسابقه‌ی طناب کشی می‌گذاشتیم یک روایتی از پیامبر(ص) در رابطه با زورآزمایی برای مردم می‌خواندیم و مسابقه‌ی سیب خوری می‌گذاشتیم داستان  آدم و حوا را برای آنها  بیان می‌کردیم. ما روزی بیش از 3 ساعت برنامه داشتیم. حالا یک سری از دوستان  با نگاه خاصی به این قضیه نگاه کردند، اما هیچ ایرادی ندارد.  ما ناراحت نیستیم و  باز هم  نقدهای آنها را قبول می‌کنیم. اگر نقد سازنده‌ای باشد با جان و دل پذیرا هستیم. این جزئیات که این چه گفته و فلان کس چه گفته، ما را خسته نمی‌کند و به کار خودمان با انرژی تمام و با اهداف بلندمدتی که داریم قطعاً ادامه خواهیم داد. این سواحل ما را اگر کشورهای اروپایی و حاشیه‌ی خلیج فارس داشتند خیلی زیباتر استفاده می‌کردند.

 

در ساحل منبر بگذاریم؟

خط قرمز را دین برای ما روشن کرده که همه‌ی ما موظف به رعایت آن هستیم. به هر حال خود  پوشیدن این لباس برای بنده که طلبه هستم یک سری محدودیت‌هایی به همراه دارد. مثلاً من طلبه بخواهم با لباس روحانیت در خیابان بستنی بخورم، حرام نیست و هیچ ایرادی هم ندارد، اما در شأن من نیست و مردم هم اتفاقاً این را می‌پسندند. چون عرف است و دین هم می‌گوید شما به عرف مراجعه کنید ببینید عرف چه می‌گوید. من معتقد نیستم که کارهایی که ما انجام دادیم در شأن روحانیت نیست. پیامبر(ص) خودش را مرکب می‌کرد و امام حسین(ع) و امام حسن(ع) بر دوش پیامبر(ص) می‌نشستند. حالا ما بگوییم این کارها در شأن پیامبر نبوده!؟ دین چه می‌گوید؟ چه کاری آنجا صورت گرفته که ما بگوییم در شأن روحانیت نیست.  آیا ما خدای نکرده حرامی مرتکب شدیم؟ چه کنیم؟ در ساحل منبر بگذاریم و سخنرانی کنیم؟

 

جایگزین خندوانه نداریم

 من قبل از طلبگی هم تجربه مجری‌گری دارم و هم مداحی می‌کردم. یک عده می‌گویند شما جلو نیایید، کسی دیگری را بیاورید و به او خط بدهید. اما حوزه یک مجری که حرف خوب بزند و مردم را بخنداند، ندارد. این کمبود ما است. آن وقت مثلاً به من می‌گویند شما نیا؛ مجری لباس شخصی بیاورید که این کارها را انجام بدهد. خب شما که این نظر را دارید مجری را به ما معرفی کنید. نقد می‌کنیم اما جایگزینی نداریم. به برنامه‌ی خندوانه نقد می‌کنیم، اما جایگزین  آن چیزی نداریم، به برنامه‌ی دورهمی نقد می‌کنیم اما جایگزین آن چیزی نداریم. ما در حوزه چه کار کردیم؟  من چه کار کردم؟ من که می‌گویم باید یک شادی اسلامی  داشته باشم اما آیا برای این کار آدم تربیت کردیم؟ نیرویی درست تربیت کردیم که مردم را بخنداند؟

ما آنجا نرفتیم که روحانیت را نشان مردم بدهیم.  هدف ما این نبود که بگوییم مردم توجه کنید روحانیت آن چیزی که فکر می‌کردید نیست، دیدید  حاج آقا هم دل دارد، حاج آقا می‌تواند شاد باشد و دیدید حاج آقا می‌تواند با بچه‌ها ارتباط بگیرد...  هدف ما این‌ها نیست! ما به عنوان حوزه‌ی انقلابی که حضرت آقا انتظار دارد؛ آتش به اختیار وظیفه خود می‌دانیم که تفریح سالم را به مردم معرفی کنیم چون تفریح نیاز مردم است. فکر نمی‌کنم کسی با این جمله‌ی مخالفت داشته باشد و  نقدی به این جمله داشته باشد. هدف ما محبوبیت روحانیت نبود. مردم نه به شخص من بلکه به روحانیت ارادت ویژه دارند.

 

پولی در کار نیست

یک عده فکر  می‌کنند آنجا پولی به ما می‌دهند. نه خدا وکیلی. دوستان ما از ساعت چهار بعد از ظهر در تابستان فعالیت خود را آغاز می‌کردند و 12 شب به خانه می رسیدند، بدون هیچ گونه چشم داشتی. بچه‌های ما با وضو کنار ساحل حضور پیدا می‌کردند و با نیت و هدف به آنجا می‌رفتند این کارها از سر بیکاری هم نبود. عده‌ای فکر می‌کنند دوستان ما بیکار هستند و جایی در مسجد ندارند. اینطور نیست. ما در مجموعه‌ی خودمان از  کارشناس ارشد به بالا داریم، همه‌ی اینها در حال تحصیل هستند، همه در حال نوشتن مقاله‌ها و پایان نامه‌های خودشان هستند.

عده ای زود دست به قلم شدند و نوشتند و خبر ندارند چه اتفاقی در ساحل افتاده است. عده‌ای می‌گویند که ما هویت خودمان را گم کرده‌ایم، نه. اگر هویت خودمان را گم کرده بودیم این لباس را در می‌آوردیم و بعد در ساحل برنامه اجرا می‌کردیم. ما مردم را دوست داریم، طلبه بودن را دوست داریم و  به آن افتخار می‌کنیم. آیا باید لباس خود را در می‌آوردیم و پنهانی در ساحل برنامه اجرا می‌کردیم؟ اگر بنا بود صرف مجری گری و یا داوری باشد لباس خودمان را درمی آوردیم راحت به مردم هرچه دلمان می‌خواست می‌گفتیم. این یک فرصت مناسبی بود تا آنجایی که ما نمی‌توانیم منبر بگذاریم و برای مردم سخنرانی کنیم در قالب نمایش، مسابقه، بازی با بچه‌ها، قصه گویی و شعر حرف خودمان را می‌زدیم. فضای ساحل یک فضای تفریحی است بنابراین باید در قالب تفریح دین را به مردم معرفی کنیم.

 

شان طلبگی را رعایت می‌کنیم

ما قطعاً به زی‌طلبگی و شؤونات طلبگی پایبند هستیم و پایبند خواهیم بود. کسی که در این لباس قرار گرفته قطعاً یک سری معذوریت‌هایی هم برای او وجود دارد و اگر حضور ما در کنار ساحل به ضرر دین و روحانیت تمام شود و دوستان به این نتیجه برسند که این کار نتیجه‌ی معکوس می‌دهد به جای دیگری می‌رویم. فضای دیگری را رصد کرده و آنجا حضور پیدا می‌کنیم. البته معتقدیم که نباید به هر قیمتی دل مردم را شاد کرد و در همان حد و شؤونی که دین برای ما مشخص کرده، حلال و حرامش را قطعاً  رعایت می‌کنیم. اگر منِ طلبه رعایت نکنم پس چه کسی رعایت کند! ما آمده‌یم که بگوییم می‌شود شادی حلال داشت، می‌شود یک مسابقه‌ی زیبا و جذابی را برگزار کرد. بخشی از فرهنگ فاسد غربی فضای تفریحات جهان را آلوده کرده است. بخشی از تفریحاتی که ما در کشور داریم الگوگرفته ‌از تفریحات غربی است،  ما نباید اجازه دهیم این اتفاق رخ دهد. حوزه  و  دانشگاهیان باید جلو بیایند تا با کمک یکدیگر  بتوانیم فضای سالمی ایجاد کنیم که یکی از وظایف  اصلی و کلیدی  روحانیت انقلابی همین است.


منبع:نشریه خیمه


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین