۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۷
تخصص در کار تخریب از مهارتهایی بود که او در آموزشهای نظامیاش در سپاه محمد(ص) آموخت. تا جایی که مدتی این مهارت را به رزمندگان تازه کار آموزش میداد. همانجا هم بود که با سید حکیم آشنا شد و دوستیاش با او ادامه پیدا کرد و تا شهادت ادامه داشت. رئوف بعداً به دعوت ابوحامد و سید حکیم وارد فاطمیون شد و حضور فعالی در این لشکر داشت تا نهایتاً در 19 آذرماه 96 توسط تروریستهای تکفیری در پاکسازی شهر البوکمال در استان دیرالزور سوریه به شهادت رسید. از او دو دختر خردسال به یادگار مانده است.
او در یکی از دستنوشتههایش پیش از شهادت، سه بیت از یکی از غزلهای ملک الشعرای بهار را نگاشته است که در ادامه متن و عکس این دست نوشته میآید:
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل میگذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانه صیاد کنید