۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۴
*در باب ولادت و میلاد مبارک حضرت رسول اکرم(ص) و بحث آغاز ولایت عالم گیر ایشان، روایات و قرآن کریم چه تعابیری را استفاده کرده اند؟
در ابتدا با عرض تبریک به مناسبت ایام ولادت مسعود حضرت رسول اعظم(ص) می بایست بیان کرد که دوران ولادت و زندگی حضرت رسول اکرم(ص)، به واقع دوران شکوفایی و کمال بشریت و نقطه رهایی انسان از شر دسیسه ها و وسوسه های شیطان مطرود و آغاز بازگشت آدمی، به فطرت پاک و الهی خویش است. رسول اکرم(ص) در حدیثی شریف فرمودند که من و وجود مقدس ائمه معصومین(ع)، نوری بودیم که قبل از پیدایش هستی و تشکیل عرش الهی وجود داشتیم و در تمامی دوران به تسبیح و تقدیس حضرت حق تعالی مشغول بوده ایم. خداوند متعال با قرار دادن این انوار الهی در کالبد انسانی، به واقع کرامت و بخشش و عظمت خود را در حق بندگانش به اکمال رساند و این انوار قدسی را برای سعادت و سلامت و هدایت انسان ها، از عالم قدس، به زمین اَدنی وارد نمود.
در روایات اسلامی وارد است که تمامی انبیای الهی(ع) پیش از حضرت رسول اکرم(ص) ابتدا می بایست به ولایت و امامت حضرت ختمی مرتبت(ص) و ائمه هدی(ع) اقرار می کردند که اگر غیر از این طریق را پیش می گرفتند، قطعاً در کار رسالت مبعوث نمی گشتند. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم در باب هبوط آدمی به زمین می فرمایند:« قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدیً فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ یعنی؛ این انسان ها، شما به زمین وارد می شوید و من برای هدایت شما، انوار متعالی ای را در کالبد آدمی، می فرستم و اگر شما از این سرچشمه های هدایت پیروی نمایید، قطعاً نه حُزنی بر شما وارد خواهد شد و نه اندوهی شما را فرا خواهد گرفت.
در باب بزرگترین معجزه خلقت و هبوط حضرت رسول اکرم(ص) به دنیای مادی، همین نکته بس که ایشان در سرزمینی بسیار نا متمدن و جاهل به دنیا آمدند و توانستند این سرزمین دور مانده از عقل و بصیرت را با معارف نورانی وحیانی آشنا نمایند. در سرزمین حجاز و در عصر جاهلیت، مردمان به پرستش اصنام و زنده به گور کردن دختران و غوطه ور بودن در امیال حیوانی و شیطانی مشغول بودند و در چنین شرایط عجیبی، انوار الهی، با کالبد جسمانی حضرت ختمی مرتبت(ص) برای هدایت انسان، پا به عرصه جهان گذاشتند و سرآغازی شدند ابدی، برای سعادت و سلامت آدمیان. دوران جاهلیت که سراسر جنگ وخونریزی می بود، با تلألو آفتاب نبوی(ص) به دورانی مبدل شد که تأثیرات آن تقریباً تمام عالم خلقت را فرا گرفت و این انوار قدسی نبوی(ص) بود که دلها و قلوب جدا افتاده مردم از یکدیگر را، به هم متصل نمود.
قرآن کریم در این باب می فرماید:«وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚلَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ»؛ این معنا به راستی کمال و غایت عطوفت و مهربانی خداوند به بندگانش را با نبوّت حضرت ختمی مرتبت(ص) اعلام می دارد.
*تاثیرات وجود ایشان بر عوالم هستی و تحولاتی که جهان با نبوت رسول اکرم(ص) پیدا کرد چه بود؟
در روایات اسلامی وارد است که شیطان رجیم در طول زمان دو مرتبه دچار شادی و اندوه فراوان شده است، در روایات آمده که شیطان در روز عید غدیر خُم که از جانب خداوند روز اکمال دین و اتمام نعمت با ولایت حضرت امیر(ع) نامگذاری شده بود و آن هنگام که حضرت رسول اعظم(ع) دست حضرت امیر(ع) را بالا بردند و فرمودند:« مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ» نعره بلندی کشید و بسیار غمگین و ماتم زده شد که چرا، باب هدایت با اتمام نبوت حضرت خاتم(ص) همچنان باز می ماند و دیگر اینکه با تشکیل حادثه سقیفه و اهمال در پذیرش ولایت امام معصوم(ع)، ابلیس رجیم، بسیار شاد و مسرور گشت که باز می تواند با اغوای افراد خارج از دایره هدایت معصوم(ع)، همچنان ابنای بشر را به سرمنزل نیستی و تباهی و عصیان بکشاند.
وجود مقدس حضرت رسول اکرم(ص) در قرآن کریم به «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» تعبیر شده است، یعنی اینکه ایشان رحمتی است برای تمام ابنای بشر و موجودات خلقت در سراسر جهان آفرینش؛ در روایات اسلامی وارد است که با میلاد حضرت رسول اکرم(ص) ابلیس مطرود، از ورود به آسمان های هفت گانه محروم شد، دیگر اینکه همزمان با میلاد نبی مکرم اسلام(ص)، تمام بت ها و اصنام موجود در بُت خانه های مشرکین بر روی صورت به زمین افتادند. در روایات آمده است که همزمان با میلاد حضرت محمد(ص) ایوان کسری در مدائن شکسته شد و چهارده کنگره آن بر زمین افتاد که این معجزه به حول و قوه الهی، همچنان با توجه به گذشت قرن ها از این حادثه، همچنان قابل رؤیت است.
گفته شده است همزمان با میلاد نبی مکرم اسلام(ص) آتشکده فارس با توجه به گذشت هزار سال از فعالیت و روشنایی، ناگهان خاموش شد و این امر، تعجب و حیرت موبدان آتشکده را برانگیخت. در کُتب تاریخی آمده است همزمان با ولادت حضرت رسول(ص) نوری عظیم سراسر سرزمین حجاز را فراگرفت و این نور در مشرق منعکس شد.
راویان و مورخان بزرگ تاریخی، هبوط این نور عظیم را در سرزمین حجاز، از نشانه های ولادت حضرت ختمی مرتبت(ص)اعلام داشته اند. در منابع وارد است که همزمان با ولادت حضرت احمد محمود(ص)، استحیائیل، مَلک مقرب خداوند بر فراز کوهی با صدای بلند، مردم شهر مکه را مخاطب قرار داده و فرموده که«ای مردم مکه، به خداوند رحمان و فرستاده بر حقش، ایمان بیاورید.» این مطالب به طور مبسوط در کُتب شریف بحارالانوار و امالی شیخ صدوق(ره) بیان شده اند.
*این ایام و مناسبت میلاد حضرت رسول(ص) ایام وحدت و هم افزایی اُمت اسلامی نامگذاری شده است، اصولاً جایگاه وحدت در فرامین دینی چگونه تبیین شده است و بایسته های اسلامی در باب ایجاد اُمت واحده چگونه تشریح شده اند؟
در بیانات قرآن کریم آمده است:« وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا»؛ در حقیقت دین مبین اسلام، دین تجمیع و وحدت تمامی آحاد و ابنای بشریت است و در این آیین مبین، نفاق و جدایی و گسستگی نفی نشده است. اساساً یکی از اهداف نبوت حضرت رسول اکرم(ص) نیز همین بحث اتحاد و یکپارچگی است. این موضوع که قرآن می فرماید:« إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، یعنی؛ این که تمامی ادیان، از ابتدا یکی بوده اند و این وحدانیت خداوندی است که در شرایط معینی و توسط اشخاص برگزیده به آدمیان عرضه می گشته است.
هر مطلبی که از«اَحد» صادر شود لاجرم«اَحد» نیز خواهد بود. این مطلب که بیان می شود ادیان گوناگون، در واقع یک مسئله اصطلاحی است. آیین یکتا پرستی و توحیدی، یک مسئله بیشتر نیست و آن هم، اصل، عبودیت و تسلیم پروردگار بودن است. در قرآن کریم در باب وجود حضرت ابراهیم(ع) آمده است:« کانَ حَنیفاً مُسْلِماً»؛ در واقع تمام انبیاء(ع) و کُتب الهی، برای یگانه پرستی و دوری از شرک و پرستش اصنام آمده اند.
قرآن کریم می فرماید:«لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ»یعنی؛ هیچ تفاوت و تضادی بین هیچ یک از انبیای الهی(ع) وجود ندارد. با توجه به این مسائل آیا می شود بیان کرد که، دین اسلام که غایت و نهایت آیین های توحیدی است، بر چند مبنا و مذهب اداره می شود؟ قطعاً این برداشت از آیین اسلام، ناروا و ساخته و پرداخته خناسان و دنیا دوستان و فریب خوردگان اغواهای شیاطین است. بنا به فرموده امام راحل(ره) تنها در تمامی دنیا، یک اسلام وجود دارد و آن هم «اسلام ناب محمدی» است.
در روایتی از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند:«نحن حبل الله المتین» یعنی، ما اهل بیت(ع) حبل الله خداوند هستیم. در روایت راویان حدیث از نبی مکرم اسلام(ص) آمده است که«إنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ: کِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی أهْلَ بَیْتِی مَا إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أبَداً، فَإنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلُیَّ الْحَوْضَ»، یعنی؛ بنا به فرموده پیامبر اکرم(ص)، خاندان رسالت و همان اهل بیت مکرم ایشان(ع)، هیچگاه از کلام خداوند جدا نخواهند بود و تا قیامت این دو، در کنار یکدیگر خواهند بود تا مادامی که، بر پیامبر اکرم(ص) در کنار حوض کوثر، وارد شوند. لذا در این ایام که ایام ولادت حضرت رسول(ص) و هفته وحدت است، می بایست بر این شاخصه های مهم تکیه کرد و این اصول را سرلوحه امورقرار داد.
*شرایط امروزه جهان اسلام را، در باب ایجاد وحدت بین مذاهب اسلامی چگونه ارزیابی می نمایید؟
مقوله مهم دیگر در این مسیر، طبق فرمایشات مقام معظم رهبری(دامت برکاته) که اخیراً نیز در دیدار جمعی از میهمانان کشورهای اسلامی بیان داشتند، همان مسئله«حُب اهل بیت(ع)» است. داشتن حب و محبت اهل بیت(ع) همان مسئله ای است که در بیانات قرآن کریم به پاداش و مزد رسالت حضرت رسول اکرم (ص) تشبیه شده است.
قرآن کریم می فرماید:« قُل لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی»؛ امروزه غیر از گروه منحرف وهابیت و بابیت که زائیده افکار منحرف استعمارگران هستند، تقریباً تمامی فِرق اسلامی بر حُب و ولای اهل بیت(ع) رسول مکرم اسلام(ص) تأکید و اِبرام دارند. اطاعت از فرامین اسلام، داشتن قبله و کتاب مشترک، وجود نبی مکرم(ص) و حُب و ولای اهل بیت مکرم ایشان(ع)، بحقیقت ارکان اجتماع و وحدتی هستند که، تمامی فِرق اسلامی می توانند حول آنها به وحدت و یکپارچگی و هم افزایی که مورد نظر و خواست خداوند و رسول گرامیش(ص) بوده است، دست یابند.
امام شافعی ها در بیانی می گوید:«علی حبه جنة قسیم النار والجنة»؛ یعنی ولایت و حُب امیرالمؤمنین علی(ع)، سپر و نگهدارنده آتش و پلشتی ها است و هم اوست که تقسیم کننده آتش و گلستان خداوندی است. می بایست در این مسیر توجه داشت که همین وحدت و یکپارچگی اُمت اسلامی خواهد بود که قطعاً از استیلای دنیای کفر بر جهان اسلام جلوگیری خواهد کرد و می تواند مسیر پیشرفت و تعالی را بر روی مسلمانان باز نماید.
دنیای کفر برای جلوگیری از این اتحاد و یکپارچگی، دائماً سعی دارد که با آتش افروزی و جنگ افروزی، دنیای اسلام و فِرق آن را به یکدیگر مشغول نماید تا بتواند اهداف شوم استعماری خود را پی گیری نماید. دست پرورده ها و عمّال خبیث این خناسان، هر روزه با شعله ور کردن آتش شبهات و دسیسه های قومی و مذهبی، همانند فرقه ضالّه داعش، سعی دارند تا اُمت مسلمان را از یکپارچگی و هماهنگی خارج نمایند و راه پیشرفت و ترقی را بر روی آنها مسدود نمایند. اُمت اسلامی می بایست با بینش و بصیرت، از سقوط و ابتلا به این فتنه های ایادی کُفر، اجتناب نمایند تا ان شاالله؛ ندای فراگیر و یکپارچه توحیدی، در سراسر گیتی، طنین افکن گردد.