عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۱۶۲۳
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵
گفتگویی با حسین هوشیار؛
متن کامل گفتگو با حسین هوشیار مداح اهل بیت(ع) را درباره آسیب های جامعه مداحی و هیئات مذهبی در اینجا بخوانید.
 عقیق:حسین هوشیار متولد سال 1353 است. او لیسانس حقوق و فوق لیسانس علوم قرانی و الهیات دارد. به گفته خودش حدود 15 سال توفیق معلمی داشته و از سال 84 همزمان با تدریس وارد شهرداری شده است. حاج حسین هوشیار که امروز مدیر باغ موزه قصر است؛ از مداحان شناخته شده اهل بیت به شمار می رود.
کاسبی با اهل بیت (ع) فقط پول گرفتن نیست



بدترین نوع ارتزاق آن است که انسان از طریق دین به دست آورد/ جاده اربعین به جاده ظهور می رسد
به عنوان اولین سوال مداحی را کی و چگونه آغاز کردید؟
سال 67 در آخرین ماه های جنگ به عنوان گروه سرود عازم جبهه شدم. در قرارگاه کربلا اولین زمزمه های مداحی را انجام دادم. بعد از پایان جنگ همزمان با ارتحال امام عزیزمان در مصلی در سه شب فراموش نشدنی که پیکر امام(ره) در مصلی بود شروع به خواندن کردم. صبح کنار سردخانه ای که پیکر امام در آنجا بود با سوز دل نغمه نوحه سر دادم. یک نفر من را قلمدوش و یک سر و گردن بالاتر در حال ذکر گفتن و شور بودم. آنجا رسما شروع به خواندن کردم. بعد از آن برای امام در مسجد محل در جوادیه مجلسی گرفتیم. شعری که در آن ایام به دست آوردم در مسجد خواندم. در واقع اولین خواندن رسمی من در پشت میکروفون زمان ارتحال امام(ره) بود.
استاد و مشوقی هم در این زمینه داشتید؟
اولین مشوق من نوار کاستی بود که از حاج منصور ارضی به دستم رسید. خواهرم در مسجد جامع بازار صبح های محرم در جلسات حاج منصور شرکت می کرد. در آن نوار کاست او با نغمه سوزناکی می خواند: «زینب میان مهمل، رنگ از رخش پریده. زیرا که لحظه ای او روی حسین ندیده. با رمز عاشقانه می گوید ای حسین جان، دوست دارم حسین جان. فدات بشم حسین جان.» من این را تقلید کردم و می خواندم. نوحه حاج محسن طاهری؛ «گوش دل زمزمه آه کشید»، نوای کاروان حاج صادق آهنگران و «هنگامه پیکار یاران خدا آمد» حاج غلام کویتی پور اولین چیزهایی بود که من گوش می کردم و زمزمه می کردم. تمرین اینها من را تشویق به مداحی می کرد. بعد از آن کلاس های حاج نادعلی کربلایی در بازار دوم نازی آباد حسینیه حجت سال 66 شرکت کردم. سال 70 در منزل حاج سعید حدادیان با او آشنا و به منزلشان می رفتم. سال 72 با حاج محمد طاهری آشنا شدم و او برای اولین بار در یک هیئت به طور رسمی به من میکروفون داد. از لحاظ کلاسیک من شاگرد حاج محمد طاهری هستم چون اولین هیئتی که در آن خواندم هیئت رهروان شهدای نازی آباد در سال 71 بود و حاج طاهری در آنجا به من اعتماد کرد. بعد از او من در رهروان شهدا می خواندم.



بدترین نوع ارتزاق آن است که انسان از طریق دین به دست آورد/ جاده اربعین به جاده ظهور می رسد
حاج محمد طاهری را از جمله مداحان بی حاشیه می شناسند. به عنوان شاگرد چه ویژگی های شاخص دیگری در او می دیدید؟
او الگوی نجابت، صبر و وقار است. از ایشان رفتاری که حاکی از رفتار احساسی عجولانه باشد ندیدم.
امروز بعضی مداحی ها صرفا یک ملودی زیبا هستند که بدون پردازش و ادا شدن حق استفاده می شوند
سبک ها و شعرهای حاج طاهری در یک دهه ای خیلی در هیئات جریان سازبود.. اکثرا جوانان مداح به کاست او مراجعه می کردند و آثارش زیبایی و شانیت خاصی داشت. امروز نظرتان در مورد بعضی سبک ها در مداحی چیست؟
ویژگی سبک هایی که حاج محمد طاهری در دهه 70 و اوایل 80 داشت این بود که اگر نوآوری انجام می دادند با تکیه بر سنت بود. اینکه ریشه در سنت داشته باشد و میوه نو بدهد ارزشمند است. در غیر اینصورت بی هویت است. اگر مداحی های حاج محمد رضا طاهری ماندگار بود که هست و هنوز هم تازگی دارد به همین برمی گردد. امروز بسیاری از سبک ها این اصالت را ندارند. صرفا یک ملودی زیبا هستند که بدون پردازش و ادا شدن حق استفاده می شوند. خیلی هایشان اصلا باری ندارند که بخواهند حقی در مورد آن ادا بکنند. چون از جایی آمده که به درد دستگاه اهل بیت نمی خورد. دهه های هفتاد و هشتاد که به قولی دوره گذر سنت به مدرنیته بود بهترین سبک ها را داشت و میراث دار حماسه های جبهه بود. در عین حال مناسب نسل جوانی بود که تشنه معارف حسین بودند. آن زمان سبک ها، آهنگ ها، ملودی ها و نوحه هایی ساخته و پرداخته شد که هنوز هم ماندگار است.ای کاش الان که در آستانه 1400 هستیم؛ به نوحه های دهه 70 و 80 بر گردیم که تاثیر گرفته ازجبهه های جنگ بود و پردازش خوبی شده بود.


 
بعضی هیئت های ما به جای اینکه محل تغذیه باشند، صرفا محل تخلیه هستند و این خیلی خطرناک است
به طور معمول در اوایل جلسات دعای فرج را زمزمه می کنند. به نظر شما اگر امام زمان در این جلسات با این سبک ها حضور داشته باشند راضی هستند؟ چرا از جایی مجالس روضه و اشک کمرنگ شد، منبرها خلوت ولی شور پررنگ شد؟
این به یک کج فهمی برمی گردد که من مداح به خواننده القا می کنم. از قدیم گفته اند حرف می گردد و ضمیرش را پیدا می کند. مخاطب هم مداح مورد علاقه اش را پیدا می کند.اینجا انحرافی وجود دارد. آن انحراف این است که بعضی هیئت های ما به جای اینکه محل تغذیه باشند، صرفا محل تخلیه هستند و این خیلی خطرناک است. یعنی هیئت از قدیم محل تغذیه روانی و روحی و فرهنگی بوده و نه صرفا تخلیه. حتی با خوشبینی عرض می کنم تخلیه. می خواهم بگویم تخدیر. یعنی اتفاقی می افتد که یک نفر در خلسه می افتد و می گوید یک هیئتی رفتم حال کردم. خروجی چه بوده؟ از آن در که بیرون آمدی چه اتفاق جدیدی در تو افتاد و به چه تعهدی رسیدی؟ بعضی هیئت ها تیپ سازی می کنند. یعنی مستمعین را از تیپشان تشخیص می دهیم که کدام هیئت می روند و این خیلی بد است. کاسبی با اهل بیت فقط این نیست که بگوییم کسی در قبال خواندن پول می گرد. کاسبی اهل بیت این است که عده ای دنبال وجهه از این کار هستند و دنبال لذت بردن هستند. این هم نوعی کاسبی است و اخلاص نیست. مگر در احوالات بزرگان نداریم که می گفتند خدایا بخاطر نماز هایی که خواندم و در آن خودم لذت بردم و شاید قربتا الی الله نبوده توبه می کنم. چون قرار بود من بندگی تو را کنم. قرار نیست چون لذت می بریم، بندگی کنیم. خیر، بندگی می کنیم چون باید بندگی تو را کنم. من برای کسب معرفت هیئت امام حسین می روم. که عهد ببندم و راهش را ادامه بدهم. البته در کنارش باید عواطف باشد و نمی شود بدون عاطفه پیوند بست. واضح است که پیمانی که با اشک بسته شود ماندگارتر است. اشک هدف نیست بلکه وسیله است. ما هیئت می رویم گریه کنیم تا پیمانی که می بندیم به صداقت نزدیک تر شود. باور نمی کنم بشود پیمانی بدون اشک و عاطفه بست. چون کاتالیزور و تضمینش عاطفه است. ولی باور می کنم می شود اشک ریخت اما با کمترین فایده. می شود اشک ریخت و خود را گول زد و صرفا خود را تخلیه کرد نه تغذیه . مداحی که می خواند اگر نیتش فقط تخلیه شدن باشد ؛ امام حسین(ع) می گوید تو از من همین قدر می خواستی که فالورهایت زیاد بشود، لایک هات زیاد بشود و پاکتت قطور شود؛ همه را به تو می دهم اما فردا حساب بی حساب. حداقلش این است که این شخص دیگر ادعای نوکری نمی تواند کند. کاسبی کرده و از شانسش ارباب کریمی داشته و با او راه آمده ولی بیشتر از این نباید بخواهد. انحراف از اینجا آغاز شد که هیئت های ما که محل تغذیه و بارگیری معنوی بودند محل تخلیه بار شدند. یعنی گاهی اوقات یک کنسرت موسیقی فلان خواننده همان کاری را می تواند برای مخاطب انجام بدهد که از هیئت امام حسین(ع) انتظار داریم.



امام حسینی که ارزان و با شور موسیقی راک و جاز به دست می آید؛ با کوچکترین موسیقی که ازجای دیگر بیاید از دست می رود
چند وقت پیش برنامه ای دیدم که یکی از خواننده های شوهای غربی را تحلیل می کردند و چند ثانیه ای کنسرت های او را گذاشته بودند. کنار استیج آن خواننده دختر و پسر چه خالصانه گریه می کردند. این دختر و پسر می تواند ادعا کند که من تخلیه می شدم و سبک می شدم. اما آیا ما به همین حد معارف اهل بیت بسنده کردیم؟ اینکه من می بینم بعضی هیئت ها رقص نور می گذارند. من موسیقی را میشناسم. پیش استاد خلعتبری سولفژ کار کردم. آکورد گرفتن از هشت سال پیش شروع شده و کار به موسیقی راک و جاز رسیده. آکورد گرفتن یعنی اینکه ملودی ثابت دارید، زیرش هماهنگ با ملودی اصلی آکورد می گیرند که خط ملودی اصلی را زیباتر به گوش برساند. به اندازه کافی هم کسانی که غریبه با هیئتی بودند مسخره کردند. این مسئله درست نمی شود چون آن کسی که می خواند فکر می کند اگر این کار را انجام ندهد طرفدارانش کم می شوند.
اما مگر جوانان پای منبر مرحوم کافی نبودند. مگر همین الان حاج منصور، حاج طاهری ، حاج حدادیان و حاج خلج جوان پای منبرشان نمی روند؟
این چه حرفی است که برای جذب جوان که اگراینجا نیاید جای دیگر می رود. جوانی که امام حسین(ع) را ارزان به دست بیاورد ارزان از دست می دهد. امام حسینی که ارزان به دست می آید و با شور موسیقی راک و جاز به دست می آید همان امام حسین با کوچکترین موسیقی که ازجای دیگر بیاید از دست می رود.
اصلا امام حسین(ع) سهل الوصول نیست. باید برایش خرج کرد عرق ریخت زحمت کشید. برای مثال وقتی یک گوهری دارید و می خواهید آن را بفروشید؛ اگر طرف مقابلتان قدرت خرید نداشته باشد حاضرید این گوهر را ارزان بفروشید یا گوهر را خرد کنید و بفروشید؟ قطعا این کار را نمی کنید و گوهر را پایین نمی آورید بلکه قدرت خرید مخاطب را بالا می برید. محبت و معرفت امام حسین(ع) همان گوهر است. امروز متاسفانه به اسم جذب جوانان که اگر این کار را نکنیم باید از پای قلیان و ماهواره جمعشان کنیم بعضی مداحان به اینجا رسیده اند اما اینها توجیه است. زمین بایر بماند بهتر از این است که امام حسین(ع) را ناقص معرفی کنیم. در دستگاه امام حسین(ع) کج فهمی از نفهمی خطرناک تر است. چون اگرکج فهم باشند؛ سر امام حسین(ع) قربتا الی الله بریده می شود.اما نفهم که باشند جاهلیت است. پیغمبر را می بینند و ایمان می آورند. امروز دشمن متوجه شده که امام حسین(ع) را نمی تواند از ما بگیرد و هر ضربه ای خورده از این فرهنگ خورده لذا تیغ دو لب را شروع کرده و آن تخریب هیئت ها و گرفتن امام حسین حقیقی از هیئت هاست. دشمن می گوید امام حسین را نمی شود از اینها گرفت پس به آنها حسین جعلی می دهیم. سینه زنی را نمی شود از اینها گرفت پس آن گونه که دوست داریم می زنند که بی خطر تر بشود. مگر اشخاصی را نداریم که در فضای مجازی در اربعین و عاشورا کلیپ های زیارت با دوست دختر و دوست پسر می گذارند؟ یعنی می گویند دین به همین راحتی است و مسیحیت دوره رنسانی را به جای اسلام تبلیغ می کنند. نه اینطور نیست که بگوییم هر کس هرطوری دوست دارد بیاید. این وارد هیئت ها شده است. امام حسینی که بعضی هیئت ها معرفی می کنند همسفره یزید هم می نشیند و این قطعا امام حسین(ع) نیست.



اینکه فقط صدا داشته باشی، تحریر بزنی و تقلید کنی کار یک خواننده است نه ذاکر اهل بیت
مداحان قدیم مانند سید مهدی قوام، از لحاظ معرفتی و اخلاقی سرآمد بودند و مردم آنها را به عنوان الگوی اخلاقی می شناختند ولی در جامعه مداحان این نقش کمرنگ شده یا از بین رفته است. به نظر شما با توجه به هجمه دشمن نقش خود جامعه مداحان در این باب چیست؟
من امروز از هر زمانی بیشتر این نیاز را احساس می کنم که باید به تشکل صنفی تبدیل شویم. وقتی درس آشپزی می دهند میزان هر مواد لازم را می گویند و این میزان نباید اضافه و کم شود. برای یک مداح خوب بودن و عالم دین بودن نیز موادی لازم است. مداحان بزرگ ما قبل از خواندن شعر،عالم به احکام اسلام بودند و درس حوزه خواندند. مجهز به سلاح دین بودند و وقتی شعر می خواندند دین را پشتوانه را داشتند، لذا هر مطلبی را به زبان نمی آوردند و هر اعمالی از آنها سر نمی زد. امروز لوارم موزد نیاز برای مداح چیست؟ وقتی شخصی تصمیم دارد آرایشگر شود، قیچی آرایشگری را به راحتی به او نمی دهند و باید از صنفش مجوز داشته باشد. این خیلی عجیب است که میکروفون امام حسین را به هر کسی می دهند و صرف داشتن صدا و داشتن کوک و گوش موسیقی و تحریر زدن، بعضی افراد پشت میکروفون قرار می گیرند. مداحی یعنی این ؟ که فقط صدا داشته باشی، تحریر بزنی و تقلید کنی؟ این، کار یک خواننده است نه ذاکر اهل بیت. امیدوارم این آرزوی دست نیافتنی من روزی دست یافتنی شود که یک سری الزامات برای کسی که قرار است میکروفون به دست بگیرد داشته باشیم. باید این محدودیت را برای افراد قائل شویم تا جلو بعضی انحرافات گرفته شود. حداقل این اتفاق بیفتد که وقتی شخصی می خواند، مردم بدانند او ذاکر اهل بیت نیست و فقط خواننده است. باید صنفی در بین بزرگان و بین پیرغلامان این رشته ستایشگری اهل بیت فکر راه بیفتد و راهکاری برای سامان دادن به این موضوع پیدا شود که هر کسی که از راه رسید بدون تایید صلاحیت نخواند. چطور می توانیم منبری که ذکر اهل بیت را در قالب شعر و هنر بگوید را به هر کسی بسپریم و اعتماد کنیم.
ضمن اینکه به محاکمه کشیدن افرادی که سو استفاده می کنند هم انجام شود. ممکن است کسی این صلاحیت را داشته باشد ولی میانه راه از دست بدهد. این گونه اعتماد مردم به دستگاه امام حسین(ع) بیشتر می شود که بدانند سامانه ای وجود دارد که مرتب این صلاحیت را رصد می کند و اگر کسی خلاف موازین شرعی پیرغلامان قدم برداشت اعلان برائت می شود و از این سامانه حذف می شود و اعلام می شود که ای مردم! اشتباهات و کارهای او را به حساب ما ننویسید.
بدترین نوع ارتزاق آن است که انسان از طریق دین به دست آورد/ جاده اربعین به جاده ظهور می رسد
وقتی روضه کم می شود و ریتم ها مرتبا عوض می شود و اینها نشان می دهد با این روضه قرار است پست های اینستاگرام پر شوند و کلیپ ها ساخته شوند
هیئت ها و عزاداری و مراسم را برای اینکه مسیر و فرهنگ سیدالشهدا را به جوانها و جامعه معرفی کنند، روش های مختلفی دارند. امروز بعضی هیئت ها به جای تبلیغ سیدالشهدا مداح را تبلیغ می کنند و گاهی می بینیم تشکیلات عریض و طویلی برای تبلیغ یک مداح دارند. نظر شما چیست؟
به نکته درستی اشاره کردید. می ترسم از روزی که هیئت های ما به جای اینکه هیئت باشند؛ محل استودیوی تصویربرداری و صدابرداری بشوند. امروز خطر بزرگی که هیئت های بزرگ ما را با مداح های خوب تهدید می کند همین است. یعنی معنویت حسینیه و محل تحت الشعاع یک سری اتفاقات قرار بگیرد و مثلا قبل از شروع هیئت شمارش معکوس برای شروع ضبط انجام شود. میترسم روزی برسد و کار به جایی برسد که مداح امام حسین، خودش را بازیگر نقش اول بداند و مخاطب های جلسه، بازیگران سیاهی لشکرش بشوند. حتی تمرین و برداشت کنند. این خیلی بد است. هیئتی که نتواند مخاطبان زنده خود را تغذیه کند مطمئنا با سی دی هم نمی تواند. این هیئت در بهترین حالت همان تخلیه را انجام می دهد. ما باید هیئت هامان محل تغذیه باشد. برای این اتفاق، باید هرچیزی که دست و پا گیر است را از سر راهش برداریم. بله عزاداری قطعا باید ثبت و ضبط شود. اما اول پیش خدا و مامورین ثبت اعمالمان. یعنی کاری کنیم که بالایی ها برایمان ضبط کنند. لازمه اش این است که ضبط های زمینی به قدری هدف نشود که از هدف اصلی دور شویم. در قرآن داریم که آنچه نزد شماست فانی است و آنچه نزد خداست باقی است. این هیئت ها را باید به دست خدا بسپریم. نمی گویم فیلم نگیر و در اینستا نگذار. ولی از روی هر فیلمی معلوم است که شخص چقدر روی یک فیلم سرمایه گذاری کرده و دغدغه دارد. گاهی نوع خواندن عوض می شود وقتی برای ضبط می خواند. مثلا روضه کم می شود و ریتم ها مرتبا عوض می شود و اینها نشان می دهد با این روضه قرار است پست های اینستاگرام پر شوند و کلیپ ها ساخته شوند. این تولید فرهنگ است. نمی گویم نشود ولی این کار باید در استودیو با افکت های استودیویی انجام شود نه هیئت. در هیئت امام حسین این اتفاق نیفتد و به مخاطبان امام حسین احترام بگذاریم و از هرچه که ممکن است حواس بیننده و مخاطب زنده را خراب کند و حواس او را پرت کند و تمرکز معنوی او را به هم بریزد حذر کنیم. اینکه اگر زیر پرچم امام حسین دنبال اسم خودم هم هستم، این را خودم می دانم و ارباب خودم و این یک نوع کاسبی است.
کاسبی از اهل بیت حرام است، ما باید بگوییم  نوکر امام حسین هستیم
سوالی که برای جوانان مطرح می شود این است که اگر مداح برای امام حسین می خواند چرا پول می گیرد و اگر برای صله مستحب پول می گیرد چرا قیمت های بالا و شرط می گذارد؟ نظر شما در مورد صله گرفتن چیست و آیا به نظر شما مداحی شغل است؟
قطعا نیست. خواهشم از مداحان جوان که تازه وارد عرصه ستایشگری اهل بیت شده اند؛ این است که حتما دنبال شغل باشند و حتی دنبال شغل نان و آب دار باشند که مبادا در عرصه ستایشگری، امیدی به این ببندند که بتوانند ارتزاق کنند. در مورد خودم این قضیه صدق می کند. من تا 15 سال بعد از خواندنم ریالی نمی گرفتم. در یک برهه ای اگر چیزی می دادند قبول می کردم استادی داشتم که به من نصیحتی کرد : «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند.» سعی می کردم به این بیت عمل کنم. در هیئت هایی که شخص حقیقی در مقابلم باشد قطعا چیزی را قبول نمی کنم.اما اگر نهاد یا ارگانی دعوت کند و چیزی را بخواهند بدهند قبول می کنم البته محال است شرط کنم و قیمت بدهم و بسیاری جاها رفتم و ریالی هم ندادند و صحبتی هم نکردم.
بحث صله وجود داشته است . اما صله مشخص است یعنی چه. یعنی آن شخصی که می گیرد نه شرط کرده و نه می داند چقدر است و نه برایش مهم است که چقدر باشد. یعنی در سبد اقتصادی خودش حسابی باز نمی کند. اگر می گوییم برکت است معنی اش همین است. مثل نمک در غذا. نمک فقط به غذا مزه می دهد. اگر همه غذا پر نمک باشد می کشد. واقعا به نیت نمک زندگی به آن نگاه کنند و این معیار روشنی است. بعضی از شش ماه قبل محرم یا از این محرم تا محرم بعدی وعده می گیرند یا مثلا می گویند دو ماه دیگر جواب می دهم که اگر پیشنهاد بهتری نیامد بروند. اینها سوداگری، بازارگرمی، شرط گذاشتن و چک و چانه زدن در این وادی است و من معتقدم چنین پولی حرام است. بدترین نوع ارتزاق ارتزاقی است که انسان از طریق دین انجام دهد. این صله نیست بلکه کاسبی است. کاسبی از اهل بیت حرام است. ما باید بگوییم ما نوکر امام حسین هستیم. خواست بدهد و خواست ندهد. و جمله دوم را تکرار می کنم یعنی اگر خواست ندهد. هرکسی توانست با گوشت و پوست و خون این را بفهمد بیاید وگرنه نیاید و بداند کاسب است. در کربلا سر امام حسین را بریدند و کاسبی کرد. آنجا یک بار بریدند، ما بارها می بریم تا کاسبی کنیم و این خیلی بد است.
در عرفات و منا الفبای بندگی را دیدم و در پیاده روی دکترا و پی اچ دی بندگی را
با توجه به نزدیک بودن اربعین، نظر شما در مورد پیاده روی میلیونی اربعین چیست؟
یکی از معجزات و امدادها و اتفاقات عجیبی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده همین راهپیمایی اربعین است که نمود بیشتری پیدا کرده و حضور چشمگیرتری شاهد هستیم. امسال اگر توفیق داشته باشم، دومین پیاده روی من است . سال گذشته نیز در بین اقیانوس بیکران عاشقان امام حسین (ع) حضور داشتم. به عنوان کسی که چندین مرتبه حج مشرف شدم و ازدحام عرفات و منا را دیدم؛ این پیاده روی خیلی عجیب است و واقعا می توانم این دو اتفاق را مقایسه کنم. در عرفات و منا الفبای بندگی را دیدم. و در پیاده روی دکترا و پی اچ دی بندگی را. چون آنجا خدا عشق را به بندگانش تدریس می کند. در عرفات و منا سالهای اول ابتدایی را و می گوید که در کلاس اول بندگی بنشینید و ادای ابراهیم را دربیاورید. ولی در کربلا خداوند اوج عشق و فنای فی الله که امام حسین ترجمه کرد؛ یاد می دهد. جاده اربعین به جاده ظهور می رسد . فوج جمعیت به امام عصر اعلام می کند که ما آماده ایم و یارانت را ببین. این که امام حسن عسکری(ع) یکی از علایم مومن را زیارت اربعین می داند خیلی معنی دارد. پدر امام زمان(عج) چرا باید این را بگوید؟ شاید یکی از رموز این جمله این است که اینها کسانی هستند که زمینه ساز ظهور پسرم مهدی خواهند شد . گفتنی ها هم در وادی شور و شعور و در معارف حسینی، الهی و مهدوی زیاد است. اینها نه شنیدنی نه دیدنی است بلکه چشیدنی است. کسانی که در وادی اربعین قدم گذاشته اند انشالله آن را چشیده اند.
آیا در جلساتی که مداحان با رهبر معظم انقلاب دارند؛ شرکت کرده اید؟ اگر خاطره ای و صحبتی در این زمینه دارید؛ بفرمایید؟
من دو مرتبه توفیق داشتم در محضر ایشان بخوانم. یکی سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و در یک جلسه عمومی بود و یک بار هم در یک جلسه خصوصی روز 28 صفر بود که روضه امام حسن مجتبی(ع) را خواندم. خاطره ای که از آن روز دارم این است که در انتهای خواندنم، فراز دعای توسل مربوط به امام حسن(ع) را زمزمه کردم. وقتی به عبارت «یا وجیها عند الی الله» رسیدم اشاره کردم که دست ها را بالا ببریم و با افراد حاضر تکرار کردیم. تمام که شد حضرت آقا سرشان را به سمت من نزدیک کردند و به من تذکر دادند که شما چرا گفتید دست ها را بالا بیاورید. و ادامه دادند که فراز اول دعای توسل دعاست و دست بالا می آید ولی بعدش خطاب به معصومین است و نیازی نیست دست بالا بیاید. این دست مختص دعا به درگاه خداست، البته آقایان اکثرا این اشتباه مصطلح را می کنند. من این نکته و ظرافت و هوشمندی را که درفرمایش آقا دیدم برایم بسیار جالب بود. بعد از آن سعی کردم فرق دعا و توسل را در خواندن ها رعایت کنم. فکر می کنم با داشتن چنین رهبر ریزبین و نکته سنجی آینده روشنی داریم.
نمی شود برای امام حسین اشک نریخت و با او پیمان بست و راهش را ادامه داد. با حسین و یا حسین لازم و ملزوم هم هستند
و صحبت پایانی شما در این مصاحبه؟
من خطاب به مخاطبان این مصاحبه می گویم که همه خیر در خانه امام حسین(ع) است. درست است که امروز نقدهایی می شود و عده ای آمده اند تا هیئت و هیئتی ها را تضعیف کنند. امروز اگر مطلبی در نقد برخی دوستان گفتم؛ از سر دلسوزی است. دریای بیکران معرفت حسینی انتها ندارد و هر موجود ناپاکی اگر واردش شود؛ پاک می شود. امروز اگر از آسیب شناسی هیئات صحبت می شود؛ این ما هستیم که باید صحبت کنیم. ما درون این دستگاه هستیم، نه کسانی که بیرون هستند و دلسوزی ندارند و فکر تخریب هستند. عده ای در آستانه محرم و اربعین شروع می کنند. مثلا می گویند با حسین بودن از یا حسین گفتن بهتر است. یا می گویند به جای اینکه زنجیر بزنی زنجیر از پای کسی باز کن. اینها مغالطه و خطرناک است . آن کسی که این حرف را می زند در عمرش زنجیر از پای کسی باز نکرده و اتفاقا اگر کسی این زنجیر را باز کرده از بین همین زنجیر زن ها بوده است. شما کسی را پیدا نخواهید کرد که با حسین باشد ولی تا به حال یا حسین نگفته باشد. خطاب به کسانی که در شبکه های اجتماعی در ایام محرم و صفر به قول خودشان آسیب شناسی می کنند؛ می گویم. البته که ما معتقدیم که یا حسین گفتن کافی نیست و باید با حسین بود. همه آنهایی که با حسین هستند با یاحسین شروع کردند . نمی شود برای امام حسین اشک نریخت و با او پیمان بست و راهش را ادامه داد. با حسین و یا حسین لازم و ملزوم هم هستند. نباید یا حسین گفتن را به اسم تعقل و آسیب شناسی حذف کنیم. بالاترین تعقل در عزاداری رخ می دهد. آن کسی که غم از سینه دردمندی می برد همان است که اول سینه می زند. بیشترین کمک را به فقرا همین هیئتی ها می کنند. بیشترین زنجیر را از پای درماندگان همین سینه زنان باز می کنند. بیشترین دستگیری ها درهمین مجالس امام حسین رخ می دهد. لذا از کسانی که تعمدا این کار را می کنند دعوت می کنم که برحذر باشند و ازخشم و غضب الهی بترسند و کسانی که غرضی ندارند و صرفا در گروها فوروارد می کنند به تعمیق و مطالعه بیشتر برسند و اینکه اصل هیئت را بشناسند و اشتباه من و امثال من را به حساب همه هیئتی ها نگذارند. اگر یک نفر خبطی می کند معنایش این نیست که کل این گروه را بکوبید. زمان آیت اله بروجردی طلبه ای را می آورند و می گویند دزدی کرده است. آقا عبا و عمامه را از او برمی دارد و می گوید: اینها را از ما برده بود شما حق خودتان را بگیرید. بعضی ها واقعا لایق ستایشگری اهل بیت نیستند و در عین حال شاید سواستفاده هایی کردند. در پایان مردم را به همدلی بیشتر دعوت می کنم و می گویم هرچه هست در در خانه حسین است .

منبع:باشگاه خبرنگاران

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین