۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۱۷
جامعةالمرتضی، علاوه بر فعالیتهایی که در حوزه اعزام مبلغ به خارج از کشور و تولید محتواهای کتبی و مجازی به زبانهای بینالمللی دارد، در حوزه گردشگری مذهبی نیز وارد شده و موفقیتهای زیادی را رقم زده است.
درباره فعالیتهای این نهاد حوزوی با حجتالاسلام حجت الله داودی، مدیر جامعة المرتضی(ع) به گفتگو نشستیم؛
*به عنوان سوال اول بفرمایید اساسا چرا جامعة المرتضی (ع) شکل گرفت؟ با توجه به اینکه جامعة المصطفی را داریم که مشغول تربیت مبلغان بومی است. وقتی مبلغ بومی دارد تربیت می شود که خودش زبان می داند و با فرهنگ مردمش آشنایی دارد بهتر از این است که به یک ایرانی زبان خارجی یاد دهیم و سعی کنیم او را با فرهنگ جامعه مقصد هماهنگ کنیم.
جامعه المرتضی نه به عنوان مجموعه ای که به چنین نامی نام گذاری شده است بلکه به عنوان تفکری که قرار است داعیه دار کار تبلیغ شود، پیشینه ای دارد و پیشینه آن در حوزه علمیه به بعد از انقلاب برمی گردد. وقتی حضرت امام تاکید داشتند که این نسیم رحمتی که در ایران وزیدن گرفت زمینه ای فراهم کنیم تا در جاهای دیگر هم اتفاق بیفتد.
همیشه این کمبود را حس می کردیم که زبان دانستن یک طلبه برای تبلیغ دین کافی نیست. و لازمه آن مفاد دیگری هم هست که شاید در حوزه خیلی به آن پرداخته نشده است. لذا بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که علاوه بر اینکه طلاب در آن زبان می دانند با مفاد مورد نیاز تبلیغ بین الملل آشنا شوند
از ابتدای انقلاب دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه وقتی شکل گرفت که در کنار همه مهارت هایی که به مبلغین یاد می داد، بحث زبان های خارجی را هم شروع کرد. اما همیشه این کمبود را حس می کردیم که زبان دانستن یک طلبه برای تبلیغ دین کافی نیست. و لازمه آن مفاد دیگری هم هست که شاید در حوزه خیلی به آن پرداخته نشده است. لذا بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که علاوه بر اینکه طلاب در آن زبان می دانند با مفاد مورد نیاز تبلیغ بین الملل آشنا شوند. لذا دوره تربیت مبلغ بین الملل تدوین شد.
اضافه می کنم که پیرو منویات مقام معظم رهبری که همیشه دغدغه خاصی نسبت به بحث تبلیغ بین الملل داشته اند، جلسه ای خدمت مقام معظم رهبری برگزار شد که جمعی از نخبگان حوزه در آن جلسه خدمت ایشان رسیدند. یکی از مطالبی که در آن جلسه بحث شده بود راجع به تبلیغ بین الملل بود که تکلیف ماهوی حوزه ها تبلیغ است اما در عرصه بین الملل کار جدی صورت نگرفته است.
حضرت آقا در این جلسه خطاب به جمع فرمودند: «شما بروید در قم یک مدرسه برای تربیت مبلّغین دینی برای دنیای خارج از ایران برنامه ریزی کنید... این کار را بکنید. این کار بسیار کار خوبی است؛ کار لازمی است.» و لذا ما در پی جامه عمل پوشاندن به منویات مقام معظم رهبری بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که باتوجه توان خودمان بخش کوچکی از کار را ما بگیریم که بحمدالله از سال ۹۰ استارت کار زده شد و همین الان که در خدمت شما هستیم حدود ۱۴۰ نفر در حال تحصیل هستند و حدود 50 الی 60 نفر هم فارغ التحصیل داریم. الان در جامعه المرتضی به ۵ زبان دارد فعالیت می شود. انگلیسی، روسی، اسپانیولی، پرتغالی و زبان چینی و اگر خداوند کمک کند ما این افق را داریم که به ۱۲ زبان برسانیم.
اما اینکه چرا ما روی ایرانی ها سرمایه گذاری کردیم با توجه به اینکه از کشورهای دیگر در المصطفی حضور دارند که بومی هستند و با فرهنگ خودشان آشنایی دارند؛ به نظرم این قضایا با هم منافاتی ندارند. ما نیامدیم کار آن ها را خنثی کنیم. نیاز هم آن قدر بالا است که شاید توسط المصطفی صد در صد تامین نشود. از طرف دیگر پتانسیل هایی وجود دارد که باید از آن ها خوب استفاده شود.
نکته دیگر اینکه وقتی می بینیم فضلایی هستند که ۱۰ ـ ۱۵ سال در حوزه درس خوانده اند با یک زبان هم آشنایی دارند چرا از این پتانسیل استفاده نکنیم؟ این پتانسیل می تواند برای رساندن کلام اهل بیت(ع) به گوش دنیا استفاده شود. آن هم طرق مختلفی دارد. یکی از آنها می تواند اعزام مبلغ باشد. اما عرصه های دیگری هم هستند که ما می توانیم در این ها فعالیت کنیم. به عنوان مثال در فضای مجازی چقدر دست باز است و ما چقدر کار کردیم و نتیجه گرفتیم؟
به این فضا در بخش بین الملل چنان که باید و شاید پرداخته نشده است. الان شما کلمه شیعه را سرچ کنید در چند صفحه اول هر چه می آید ضد شیعه است. هر چه می آید یا مواردی است که ما خودمان هم آن را قبول نداریم و یا مطالبی است که ضد شیعه است. در صفحات بعدی آرام آرام اگر در سایتی مطلبی داشته باشیم روی کار می آید. در عرصه رسانه بسیار بسیار دست ما بازتر از اعزام مبلغ است.
در عرصه مکتوب چه اتفاقاتی افتاده است؟ مثلا اگر کسی بخواهد نظرات امام خمینی(ره) که انقلاب ما با اسم ایشان در جهان شناخته می شود را بداند، رساله ایشان به زبان انگلیسی که زبان زنده دنیاست روی اینترنت نیست. وقتی رساله حضرت امام که یک رساله فقهی و ساده است را روی سایت ها نداریم دیگر مقایسه کنید که چقدر دست ما از منابع اصلی تشیع به زبان انگلیسی که زبان زنده است را منتشر نکرده ایم، دیگر چه رسد به زبان های دیگر. در این زمینه خیلی عقب هستیم.
در ویکی پدیا اگر جستجو کنید می بینید که آمار ترجمه های انجیل به چند زبان هست؟ ۳۰۰۰ زبان! ما باورمان نمیشود که اصلا ۳۰۰۰ زبان وجود داشته باشد! لذا خیلی عقب هستیم. واقعا اینکه شما می فرمایید با وجود فلان مجموعه و فلان مجموعه چرا المرتضی؟ ما شاید ده ها مجموعه این طوری نیاز داریم. همین الان ما در داخل کشور خودمان مبلغ کم داریم چه رسد به دنیا.
*برای تبلیغ علاوه بر زبان و فنون تبلیغ که نیاز است، به آشنایی خیلی کامل از فرهنگ آنجا هم نیاز داریم؛ منِ ایرانی اگر بخواهم با فرهنگ جامعه مقصد آشنا شوم علاوه بر اینکه باید حداقل ۴ـ۵ سال مطالعه کنم حداقل ۴ـ۵ سال هم نیاز دارم که در میدان باشم و به آن جامعه ورود کنم تا آن را بفهمم. مبلغ بومی که از آن کشور به اینجا آمده دیگر اصلا به این چیزها نیاز ندارد. شما ممکن است بفرمایید آنجا ضعیف کار می کنند و وظیفه شان را انجام نمی دهند، خب تقویتشان کنید.
نه، ما این ادعا را نداریم. الان تشنگی شدیدی در مخاطب جهانی وجود دارد. این صحبت شما مال وقتی است که ما دنیا را اشباع کرده باشیم. وقتی اشباع کردیم بله، می آید نگاه می کند که کدام مبلغ به فکر خودش نزدیک تر است و تشنگی اش را قبلا برطرف کرده است. الان دنیا تشنه معارف اسلامی است این یک واقعیت است.
فقط در شهرهای ما ۳۶ هزار مسجد بدون امام جماعت داشتیم. این رقم خیلی بالایی است. این وضع خود ایران است آن وقت ما می توانیم دنیا را با یک نفر تکان دهیم؟
این آمار را بعد از ماه مبارک رمضان حاج آقای قرائتی که مسئولیت ستاد اقامه نماز را برعهده دارند ارائه کردند که امسال در ماه رمضان که مردم تشنه معنویت و مسجد هستند، فقط در شهرهای ما (روستاها را ایشان از آمار خودشان خارج کردند) ۳۶ هزار مسجد بدون امام جماعت داشتیم. این رقم خیلی بالایی است. این وضع خود ایران است آن وقت ما می توانیم دنیا را با یک نفر تکان دهیم؟
لذا این سوال سوال بجایی است و من نمیگویم که نه، ما نباید با فرهنگ آن ها آشنا شویم ولی تشنگی مردم دنیا به قدری است که ما مجبوریم به دل کار برویم. البته ما مبلغین مان را سفرهای تمرینی می فرستیم. نکته ای که خیلی مهم است این است که ما به این نتیجه رسیدیم که سفرهای تبلیغی کوتاه مدت خیلی جوابگو نیست. چون اگر ما بخواهیم ده روز به جایی برویم و برگردیم در این ده روز تازه با آب و هوای آنجا آشنا می شویم! لذا ما کف تبلیغ مان را یک سال به بالا گذاشته ایم.
از طرفی هم ما در بین درس هایی که در دوره های تربیت مبلغ داریم مباحث آشنایی با فرهنگ این ها را داریم. یعنی ما از افراد بومی آن زبان دعوت می کنیم که علاوه بر اینکه کارگاه های تخصصی برای این ها دارند مبلغین ویژه ای هم که سال های سال است در آن فضا تبلیغ می کرده اند دعوت می شوند به عنوان جلسات تجربه افزایی که در این ها افراد تجارب خود را در اختیار بقیه می گذارند. این ها خیلی کمک می کند به مبلغین ما که با آن فضا آشنا شوند.
*در محتوای تبلیغ مبلغین شما چه مولفه هایی مدنظر هست؟ در واقع چه نسبتی قرار است بین این تبلیغ با گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد شود؟
امام رضا «ع» فرمودند «رحم الله من احیاء امرنا»، سوال شد که احیای امر شما به چه شکل است؟ فرمودند که بیایید معارف ما را یاد بگیرید و به مردم هم یاد دهید. در ادامه فرمودند «لو علم الناس محاسن کلامنا لتبعونا» اگر مردم محاسن کلام ما را می دانستند حتما خودشان پیروی می کردند. من می گویم این را در کنار گفتمان انقلاب اسلامی بگذاریم. آیا گفتمان انقلاب اسلامی چیزی فراتر از کلام معصومین است؟ آیا چیزی است فراتر از آنچه اهل بیت(ع) می خواستند بگویند؟ آیا چیزی است جدای از آن مطالب؟ قطعا نیست.
یعنی اگر وارد مسیری شدیم که اهل بیت(ع) مدنظرشان است، قطعا و مطمئنا در مسیر انقلاب قرار گرفته ایم.
*بالاخره تفسیر امام از تشیع با تفسیر دیگران فرق دارد.
ما در دنیا اگر پافشاری و اصرار بر اسلام کنیم، البته اسلام ناب، اسلامی که برآمده از کلام اهل بیت(ع) است، خودبخود این قضیه اتفاق افتاده است. اگر در دنیا فریاد شیعه بزنم، اولا فضا خیلی مسموم و آلوده شده و خود بخود یک جبهه گیری هایی شده است. از طرفی تازه بعد از آن هم باید بیایی اثبات کنی که من مسلمان هستم! ما تازه داریم اثبات می کنیم که ما به این دینی که پیامبر اسلام آورد اعتقاد داریم و پایبند آن هستیم!
لذا نیاییم با دست خودمان وارد این مباحث چالش برانگیز شویم که تازه وقت بگذرایم اثبات کنیم که مسلمان هستیم. لذا من فکر می کنم ما بعضی وقت ها باید با الگوی اسلام حرکت کنیم.
ما در سیاست گذاری هایمان در جامعه المرتضی به این نکته رسیدیم که مخاطب اصلی ما غیر مسلمان باشد. البته معنایش این نیست که ما برای شیعیان تبلیغ نکنیم یا برای اهل سنت برنامه نداشته باشیم. اولویت ما بر غیرمسلمان است. یعنی کسانی که کمترین مطلب از اسلام به این ها رسیده است. اگر ما بتوانیم این ها را از پله تنفر چند پله پایین تر بیاوریم و این ها با آموزه های اهل بیت «ع» آشنا شوند این برای ما بسیار بسیار موفقیت بزرگی است. به این جهت اگر ما ابتدای کار علم شیعه بلند کنیم در دنیا متهم به خیلی چیزها می شویم و وقت و عمرمان را باید صرف این کنیم که اثبات کنیم جزو اسلام هستیم. بله، به اسم اسلام منتها آموزه های ناب محمدی، به نظر من این ها اصلا از هم جدا نیستند. ما این ها را دو پک جدا نمی بینیم که بگوییم به اسم گسترش اسلام در دنیا هستیم، هر اسلامی. نه، ما میگوییم به اسم گسترش اسلام هستیم ولی اسلام اهل بیتی.
*منظورتان از کشورهای غیرمسلمان کشورهای غربی است یا مناطق دیگری را در اولویت دارید؟
ما در اولویت هایمان بررسی کردیم ببینیم در چه کشورهایی می توانیم بهتر کار کنیم. چون بعضی کشورها اصلا به ما اجازه ورود نمی دهند. لذا اولویت کاری خودمان را بر نحوه ورود به آن کشور گذاشته ایم. اگر دیدیم کشوری سهل الوصول است و نیاز فراوانی هم دارد، اسلام در آن پخته نشده است و مردم پذیرش بیشتری دارند. ما آنجا را تارگت خودمان قرار دادیم. روی آن منطقه رفتیم کار کردیم و به همین ترتیب هم جلو می رویم. بررسی و مطالعه می کنیم و اگر کشورهایی پیدا شد که نیاز است و افراد می خواهند و ما هم می توانیم، ورود داریم. لذا این ها می شوند جزو اولویت کاری ما که بتوانیم ورود کنیم.
*طبق بررسی های شما در کدام منطقه زمینه بیشتر است؟
نیاز به دانستن در کل دنیا فراوان است. شما نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا را نگاه کنید. ایشان با توجه به احساس نیاز خاصی این نامه را دادند و این نیاز همه جا هست منتها مع الاسف در خیلی از این کشورها به لحاظ ورود قانونی دست ما خیلی باز نیست. آنجا به صورت رسمی و حتی نیمه رسمی هم مبلغین ما نمی توانند حضور داشته باشند. حضور ما حداقلی است لذا باید آن کشورهارا از طرق دیگر وارد شویم و بیشتر در بحث رسانه ای کار کنیم.
*برنامه ای هم بوده که از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور هم در این زمینه استفاده شود؟
به نظر می رسد این قضیه باید خیلی جدی گرفته شود. در بعضی کشورها گسترش اسلام توسط تجار متدین بوده است. قطعا شنیده اید که در چین معروف است که تجار ایرانی بودند که اسلام را به آنجا بردند نه مبلغین. البته بعد دو مبلغ هم رفتند و ایستادند و کار کردند. در هند و اندونزی هم همین طور بوده است.
و این قضیه الان هم اتفاق می افتد و ما نباید از این پتانسیل ها غافل شویم. باید از پتانسیل های مختلف و البته هر کدام در جای خود استفاده کنیم. از دانشجویان و تجار و افرادی که مقیم آن کشورها شده اند و مشغول به زندگی عادی خودشان هستند. بینشان فراوان است افرادی که تمایل دارند قدم هایی را در راه گسترش معارف اهل بیت «ع» بردارند. لذا ما مقداری هم شروع به این قضیه کرده ایم که یک ساماندهی بکنیم برخی از این ها را. البته با توجه به توان خودمان.
باید اسلام واقعی که اسلام رحمت و کرامت انسان است را نشان دهیم. و برای مخاطب ثابت کنیم که رفتار مسلمان متفاوت از اصل اسلام است. لذا ما داریم بیشتر روی این قضیه تکیه می کنیم که ذهنیت های منفی نسبت به اسلام برطرف شود تا بعد بتواند به اسلام جذب شود
*غیر از شما نهاد دیگری هست که متولی ساماندهی این ظرفیت باشد؟
من خبر ندارم. نه به این معنی که نیست. نیازمان در بین الملل خیلی فراتر از این حرف هاست. یعنی همین که شما دارید این سوال را می پرسید خودش دلیل این است که سازمان یا نهادی یا نبوده است یا خیلی محسوس نبوده که این کار را انجام دهد.البته در برخی جاها درحد ماموریت های تعریف شده نهاد هایی حضور دارند؛ مثلا نهاد نمایندگی ولی فقیه ویژه دانشجویان ایرانی خارج از کشور الان در بخش بین الملل فعال است. ولی ماموریت آنها فقط خاص دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج کشور است. یعنی ماموریتشان اصلا برای تبلیغ برای مردم بومی آنجا و غیرمسلمانان تعریف نشده است. این ها ساماندهی هایی برای دانشجویان آنجا است تا نیاز های دینی آن ها برآورده شود.
ایرانیانی که در خارج از کشور ساکن هستند خیلی هایشان متدینینی هستند که به اهل بیت علاقمند هستند و دوست دارند این اتفاق بیفتد اما شیوه و روش را نمی دانند و لازمه اش این است که یک جایی قوی و ویژه برای این ها کار کند.
*شما بیشتر از چه منظری برای معرفی اسلام ورود می کنید؟ مثلا اول می خواهید شبهاتی که نسبت به اسلام در ذهن آن ها است را برطرف کنید؟ دقیقا استراتژی شما چیست؟
یکی از مهم ترین بحث هایی که ما در معرفی اسلام برای غیرمسلمانان داریم قطعا باید شبهات را درنظر بگیریم ببینیم نوک تیز حمله ها به سمت دنیا و به ضرر اسلام کجاست و ما طوری ورود کنیم که آن شبهات پاسخ داده شود. اگر الان اسلام متهم به تروریسم است و اسلام را متهم می کنند که تروریست پرور است خب قطعا ما نمی توانیم فعلا از منظر دیگری وارد شویم.
باید اسلام واقعی که اسلام رحمت و کرامت انسان است را نشان دهیم. و برای مخاطب ثابت کنیم که رفتار مسلمان متفاوت از اصل اسلام است. لذا ما داریم بیشتر روی این قضیه تکیه می کنیم که ذهنیت های منفی نسبت به اسلام برطرف شود تا بعد بتواند به اسلام جذب شود. خیلی سخت است. من نسبت به فردی سوالی در ذهنم باشد هر چه حرف خوب هم بگوید تا وقتی آن سوال در ذهنم هست حرف های خوبش را اصلا نمی شنوم. اول زنگارها را پاک کنیم و بعد سراغش برویم. البته به اسم شبهه این ها را مطرح نمی کنیم دقیقا نقطه مقابلش.
*یکی از حوزه هایی که وارد شده اید بحث گردشگری مذهبی است. بفرمایید چرا به این حوزه وارد شدید و چرا احساس کردید که این حوزه مهم است و باید بدان پرداخت؟
در واقع وقتی عرصه های مختلف تبلیغی را بررسی کردیم دیدیم یکی از جاهایی که در جمهوری اسلامی مورد غفلت واقع شده است عرصه گردشگری مذهبی است. بنده اهل اصفهان هستم. در اصفهان همین طور که راه می روید مرتب توریست ها را می بیینید. وقتی که زبان می خواندم برای اینکه تمرین کرده باشم یکی از کارهایم این بود که به میدان امام یا جاهای تاریخی دیگر بروم و با گردشگرهایی که می آمدند صحبت کنم. وقتی صحبت کردم دیدم ذهنیت ها و سوالات فراوانی دارند. خصوصا وقتی که متوجه می شدند ما طلبه هستیم، دلشان می خواست فراوان بپرسند. همان جا این انگیزه ای شد که ما در این زمینه هم کار کنیم.
قبل از اینکه جامعه المرتضی شکل بگیرد بنده کار تبلیغ توریسم را انجام می دادم. بعد از آنکه جامعه المرتضی راه اندازی شد این را به صورت جدی ادامه دادیم و فکر می کنم الان مقدار زیادی توانستیم ضرورت این کار را بین مجموعه حوزوی خودمان جا بیاندازیم و طلاب الان خودشان خودجوش بدون اینکه کسی آن ها را تکلیف کرده باشد یا اینکه جزو وظایف کاریشان باشد هر کدام در شهرهای خودشان دارند این کار را انجام می دهند که البته یک مقداری حساسیت هم هست و ما دلمان می خواهد این کار ساماندهی شود.
مخاطب ما با پول خودش وارد کشور ما شده می آید در و دیوار و آجر و کاشی را می بیند و می رود. خیلی وقت ها این ها بیشتر دلشان می خواهد از فرهنگ و مذهب و سبک زندگی ما اطلاعاتی داشته باشند. ولی کسی به این ها چیزی در این زمینه ها نمی گوید. بعضی روزها ما با ۷۰۰ الی ۱۰۰۰ توریست در یک مکان در ارتباط هستیم. کجای دنیا بروید این همه پامنبری دارید؟ این اجازه را گردشگری مذهبی به ما می دهد که این همه پامنبری داشته باشیم.
در قم هم همین طور است. در قم دوستان ما با آژانس ها هماهنگ می کنند و افرادی که می آیند تور قم گردی برایشان دارند و قم را از آن منظری که باید ببینند به این ها معرفی می کنند چون بعضی وقت ها یک شیطنت هایی ممکن است در کار باشد یا یک چیزهایی مورد غفلت قرار می گیرد. مثلا هماهنگ می کنیم حتما از بیت حضرت امام دیدن کنند. خود بیت به جهت قدمتی که دارد نسبتا یک جاذبه است اما مهم تر از آن خود امام است. اسم امام که می آید مخاطب که می داند این جا بیت امام است شروع می کند به سوال پرسیدن. این تبلیغ تفکر حضرت امام است. بیان می کنیم که حضرت امام در این زمینه دیدگاهشان این بود و خیلی از تبلیغات منفی اینجا خنثی می شود. خود من شخصا و دوستان دیگر هم قطعا این را دیده اند که افراد بعد از این ها حرف های ما می گویند که نگاه های ما عوض شد.
از بس تبلیغات منفی آن طرف فراوان است، توریست پیش خودش فکر می کند وارد یک کشور عقب افتاده شده که ترور اینجا بیداد می کند مردم وحشیانه به جان هم افتاده اند و هر کسی روی دیگری اسلحه کشیده است! این یک واقعیت است. من با یک گروه ایتالیایی صحبت می کردم، سوال کردم از گروه که نظر شما قبل از اینکه بیایید راجع به ایران چه بود؟ یک خانمی گفت من وقتی می خواستم به ایران بیایم دخترم گریه می کرد و می گفت شما تازه بازنشسته شده ای و یک پولی پس انداز کرده ای چرا می خواهی بروی ریسک کنی خودت را بکشی برو یک جای دیگر را ببین! پرسیدم حالا چطور شده است؟ گفت: ما دیگر به رسانه های مان اعتماد نداریم. وقتی این حرف را زد الان دیگر نوبت مبلغ ماست که بگوید دقیقا این اتفاقی که راجع به کشور من در رسانه ها افتاده راجع به دین من هم افتاده است. دین من را آن طور که واقعیتش هست به شما نشان نمی دهند و سیاه نمایی می شود و او تازه می تواند این دو را به هم لینک کند.
سوالات زیادی در ذهن این ها هست. این ها جواب داده شود. ممکن است این شیعه نشود و قصد ما هم این نیست که این ها را شیعه کنیم. هدایت دست خداوند است اما قطعا و قطعا این را ملموس دیده ایم که این ها از پله تنفر چندین پله پایین آمده اند. تنفرشان نسبت به اسلام برطرف شده است یا سوالاتی که باعث می شد به سمت اسلام نروند و نشنوند آن تنفر برطرف شد و آن سوال جواب داده شد. و بخش اعظمی از آن زنگار می رود کنار. خیلی از این ها برمی گردند مبلغ ما می شوند و می روند می گویند من رفتم به کشور اسلامی و آن طور که در رسانه های تبلیغ می شود، نبود.
*ارتباط گرفتن با توریستها حتما ریزهکاری ها و اصولی دارد که مبلغ باید با آن آشنا باشد. لطفا از ملاحظاتی که در این زمینه باید رعایت شود بفرمایید.
در ضرورت تبلیغ توریست شکی نیست اما به جهت برخی از حساسیت هایی که این کار دارد اگر ساماندهی درستی نشود شاید آن نتیجه ای که میخواهیم نگیریم و چه بسا عکس آن را بگیریم.
وقتی که ما با یک فردی مواجه می شویم که هیچ اطلاعی از اسلام نداشته و نه تنها اطلاعی نداشته، بلکه به دلیل سیاه نمایی اطلاعات منفی دارد، دیگر اینجا موقع طرح مسائل اختلافی نیست. یعنی نباید شروع کار من این باشد که بگویم شما مسیحی هستی؟ مسیحیت این ۲۰ ایراد را دارد و اسلام این خوبی ها را دارد. نه، ما بیاییم به فرمایش امام رضا «ع» عمل کنیم. بیاییم فقط خوبی های خودمان را بگوییم. قطعا خودش منتقل می شود که پس آن تفکراتی که ما داشتیم یک ایرادی دارد. اما اگر از زبان منِ مبلغ گفته شود ناخودآگاه انسان ها نسبت به عقاید خودشان و آنچه دارند و با آن زندگی کرده اند، یک تعصبی نشان می دهند.
یک موضوع دیگر نحوه ورود به برخی از مسائل سیاسی است. خیلی وقت ها ضرورتی ندارد که ما به بعضی مسائل سیاسی بپردازیم. مثلا می توانیم بگوییم این انقلاب ماست و ما دنبال استقلال بودیم و به این دستاوردها رسیدیم.
این ها هیچ آشنایی با اصول و قواعد اسلامی ندارند. همان اول که ما رفتیم نوع حرف زدن با این ها مخاطب قرار دادن خانم ها و آقایان، سنین مختلف، این ها حساسیت هایی دارد. چه اطلاعاتی من باید داشته باشم؟ من چقدر از مسیحیت دین مخاطب خودم اطلاعات دارم؟
یک سری ریزه کاری هایی است که ما در اختیار مبلغین قرار می دهیم که مثلا شما بدان اگر زمانی یک مسیحی این حرف ها را زد بدان مسیحیان کاتولیک این تفکرات را دارند این اصول مذهبی را پایبند هستند. ارتدوکس ها این طور هستند. مناطق دنیا را می شناسانیم که از بعضی کشورها اگر مخاطب داشتیم بیشتر مسیحیان این کشور کاتولیک هستند. فلان کشور ارتدوکس هستند. و لذا قطعا این ها باید مخاطب خودشان را بشناسند که الان که میخواهد با او صحبت کند بداند از چه منظری وارد شود.
اگر هر کسی صرف اینکه زبان می داند پیش خودش فکر کند می تواند برود کار تبلیغی کند انجام داده است ولی چه بسا آن مطلوب به دست نیاید و یا بدتر از آن هم شود.
خیلی از این ها که به ما مراجعه می کنند می گویند ما دین نداریم. الان در اروپا عده ای هستند تا می پرسی دین داری می گویند ندارم. حتی از جمله حساسیت ها این است که این سوال را چه وقتی بپرسی. همان اول که احوال شما چطور است؟ دینت چیست؟ یا اینکه بگذاریم بعد بپرسیم؟ خیلی وقت ها این برایشان قابل هضم نیست که چرا من ازدینش می پرسم. الان در خیلی از کشورها سوال از مذهب را جزء حریم خصوصی می دانند. حواسمان باشد. بعضی وقت ها این را لابه لای کار بگذاریم و با یک لطایف الحیلی بپرسیم. چون من بالاخره باید بدانم مخاطبم چه تفکری دارد.
ریزه کاری ها و ظرایفی در تبلیغ توریست هست که ما قبل از آن با برگزاری کارگاه ها و دوره هایی مبلغین مان را با آن حساسیت ها آشنا می کنیم تا بتوانیم در این مدت کوتاه بعضا چند دقیقه ای که با این ها داریم بتوانیم بیشترین تاثیر را روی اینها بگذاریم. البته خیلی هایشان که مراجعه می کنند خواستار ارتباط بیشتر هستندو دوست دارند جلسه تا یک ـ دو ساعت ادامه پیدا کند. هرچه راهنما اشاره به ساعت می کند که دیدار بعدی مان دارد دیر می شود می گویند آن را کنسل کن ما می خواهیم با شیخ صحبت کنیم. موارد فراوانی این طور داشته ایم که حاضر شده اند فلان برنامه شان کنسل شود اما این دیدار کنسل نشود.
*خودتان تور می آورید یا اینکه با آژانس ها هماهنگ می کنید؟
یکی از پرتکرارترین سوالات توریست ها این است که نماز چقدر طول می کشد و چه می گویید. این فرصت در اصفهان برای توریست ها فراهم شده که با نماز آشنا شوند و مقداری با اسلام آشنا شوند این در یک فضای کاملا صمیمی و معنوی است. درواقع دوساعت مسلمان بودن را تجربه می کنند
ما خودمان تورگردان نیستیم ولی با آژانس ها هماهنگ می کنیم ولی این آن قدر استقبال می شود که خود راهنمای تورها و آژانس ها از ما می خواهند. خودشان زنگ می زنند و بعضا نامه می دهند که یک گروه دارد به اینجا می آید و دوست دارند با یک روحانی دیدار داشته باشند. آرام آرام گویا باب شده که توریست هایی که می آیند دلشان می خواهد. خود ما هم همین طور هستیم وقتی به یک کشور می رویم دلمان نمی خواهد که در و دیوار آنجا را ببینیم دلمان می خواهد بدانیم سبک زندگی مردم و تفکرشان چطور است. این ها یکی از چیزهایی که در ذهنشان است این است که این ها مسلمانند. مسلمان ها چه کار می کنند. اولین چیزی که به ذهنشان می رسد این است که بگذار از یک عالم دینی بپرسیم که سبک زندگی و تفکر و ایده های مسلمانان چیست.
هماهنگی هایی که صورت می گیرد معمولا از سه کانال است. یک کانال آژانس ها هستند. کانال بعدی راهنماهای تور هستند. کانال سومی که ما خیلی به آن بیشتر اعتبار می دهیم توریست هایی هستند که در برنامه های ما شرکت کرده اند و به شهر خودشان برگشته اند و دوستان و آشنایانشان که می خواهند به ایران بیایند آن توریست به ما ایمیل می دهد و دوستانش را معرفی می کند و می گوید این ها بیایند برنامه داشته باشند. برای ما خیلی مهم است که توریست این قدر از این برنامه لذت برده که دوستان خودش را هم دعوت کرده است.
گردشگران به چندین نوع تقسیم می شوند. یک نوع از گردشگری گردشگری ماجراجویانه است که خیلی عرف و معمول است. یعنی یک قسمتی از این افرادی هستند که دوست دارند همه چیز را تجربه کنند. ما این فضا را برای توریست ها فراهم کردیم در اصفهان به همکاری یکی از مساجد بسیار زیبا که بیایند برای دقایقی مسلمان بودن را تجربه کنند.
یکی از پرتکرارترین سوالات توریست ها این است که نماز چقدر طول می کشد و چه می گویید. این فرصت در اصفهان برای توریست ها فراهم شده که با نماز آشنا شوند و مقداری با اسلام آشنا شوند این در یک فضای کاملا صمیمی و معنوی است. درواقع دوساعت مسلمان بودن را تجربه می کنند. شهادتین را می گوید. ما میگوییم کسی که بخواهد مسلمان شود باید این کلمات را بگوید که مسلمان شود. ما میگوییم تکرار می کند. وضو می گیرند. بعد یک سجاده به این ها می دهند و نماز می خوانند. از این واقعه فیلم و عکس هم گرفته می شود و به خودشان یادگاری داده می شود.
ما داریم اینجا برنامه ریزی می کنیم که به صورت گسترده آشنایی با اسلام بگذاریم تا این ها با تفکرات اهل بیت «ع» آشنا شوند.
الان دارد سامانه ای تهیه می شود که ما در این سامانه ایمیل توریست ها را ثبت و ضبط می کنیم که ارتباط تداوم داشته باشد بعد از برگشت از ایران رها نشوند. ۲۰ درصد اینباکس ایمیل های من از توریست هایی است که در جلسات و نشست ها با آنها ارتباط داشته ام.
نمونه خیلی زنده اگر بخواهیم مطرح کنیم یک گروه دو نفره بودند که اعلام رسمی می کردند که ما ضد خدا هستیم. یک جلسه مفصل تقریبا ۴ ساعته به درخواست خودشان در شیراز برگزار شد. اول قرار بود ۱۰ دقیقه باشد و بعد جلسه ادامه دار شد. چند تا برنامه شان را کنسل کردند و صحبت کردیم. دیروز برای من پیام فرستاده است که در مورد غدیر بنویس.
این ها وقتی با این آموزه ها آشنا می شوند آن هایی که جستجو گر هستند خودشان وقتی برمی گردند مطالعه می کنند و می فهمند نکاتی در مورد تشیع هست که باید در موردش مطالعه کرد.
*تمهیدی پیش بینی شده که مثلا کسی که از فرانسه آمده را بگوییم اگر باز هم سوالی داشتی در کشور خودت به فلان جا مراجعه کن؟
بله ما این دغدغه را داشتیم. اول اینکه این ها بیشتر با ما در ارتباط هستند آن هم از طرق مجازی و تلگرامی و گروه های اجتماعی و ... ولی ان شاالله وقتی این سامانه راه اندازی شود این ها آگاهی داده می شود که جاهای مختلفی را که در دسترس است بیابند. متاسفانه این طور نبوده که همه جا مرکز داشته و همه جا در دسترس باشیم. مثلا کل اروپا را که نگاه کنید یک مسجد امام علی «ع» دارد.