۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۵ : ۲۲
چه شد حادثه عاشورا پنجاه سال پس از رحلت نبی مکرم اسلام، رخ داد؟پیش از پاسخ دادن به سوال فوق، سوال دیگری مطرح می کنم و آن اینکه چطور شد معاویه و بنی امیه که در فتح مکه ایمان آوردند و حضرت رسول در روایتی که در انساب الاشراف بلاذری آمده فرمودند اگر معاویه را بر بالای منبر من دیدید گردنش را بزنید، روزی بر جای همان رسول به عنوان خلیفه نشست؟در پاسخ به این سوال و نیز سوال ابتدایی، به نظر، سه عامل اصلی را باید مورد توجه قرار داد. به نظر من، سایر عوامل، فرع بر این سه عاملند.
۱-جابجایی محور جامعه اسلامی
در زمان رسول خدا، ایشان محور است. ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوه.و بعد از رسول، اهل البیت معصوم که اولی الامرند محور جامعه اند.اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.امیرمومنان از خود به عنوان محور آسیاب یاد کردند.
این جابجایی همزمان با وفات رسول خدا با جمله ان الرجل لیهجر و نیز کنار زدن امیرمومنان نه فقط از حکومت بلکه امامت جامعه کلید خورد و با جعل احادیث فراوان برای منقصت شان پیامبر و بالابردن شان برخی اصحاب ادامه پیداکرد تا آنجا که گفته شد پیامبر چنین گفته اما فلانی چنین گفته است.
انحراف در ابتدا چندان ملموس نبود اما رفته رفته این انحراف مهم نخستین
بیشتر شد و در دوره خلیفه سوم، انحراف، حالت ملموس یافت و زمینه برای روی
کار آمدن بنی امیه فراهم شد.
علی (ع) بعد از روی کار آمدن خود فرمودند: الان حق به محل خود بازگشت. به عبارتی در تمام این سالها، محور، جابجا شده بود.
به عنوان نمونه عبد اللّه بن عمر وقتی از شهادت امام حسین (ع) آگاه شد، نامهای با این مضمون برای یزید نوشت: «سوگواری عظیم و بزرگ است و مصیبت بزرگی و در اسلام پیش آمد. هیچ روزی مانند روز حسین (ع) نیست.»
یزید در پاسخ نوشت: «ای احمق! اگر ما بر حق هستیم، پس از حق خود دفاع کردهایم و اگر هم بر حق نیستیم، پدرت اول کسی بود که این اساس را بنا گذاشت.»(بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۳۲۸.)
۲-اشخاص به جای ارزشها
جابجایی محور جامعه، خود عامل باقی انحراف ها شد.از جمله این انحرافها، محوریت اشخاص به جای ارزشها است. اشخاص غیرمعصوم منبع ارزش شدند و لذا دیگر شاقولی برای سنجیدن وضعیت نبود که آنان که باید با ارزشها سنجیده می شدند خود جای ارزشها نشستند.
امیرمومنان در خطبه سه، از خلافت به عنوان پیراهنی یاد می کند که اندازه برخی نبود و به سختی تنشان کردند.این یعنی اینکه ما افراد را انتخاب کنیم و بعد با آنان مختصات را تنظیم کنیم نه اینکه بر اساس مختصات رسم شده، به دنبال مصادیق برویم.معاویه به عنوان نمونه در یکی از استدلالها علیه امام حسن و اینکه خلافت حق معاویه است به سن زیادتر خود اشاره می کند.
۳-تغییر ریل جامعه
نتیجه آنچه گفته شد منجر به تغییر ریل جامعه می شود. علی(ع) در آغاز خلافت فرمودند که وضعیت ما امروز مانند وضعیت در آغاز بعثت پیامبر اسلام است.وقتی در سطح کلان، ریل جامعه عوض شد، قطارها در آن ریل به حرکت می افتند!آن دو عامل اول به اضافه دنیاطلبی مردم که خود معلول سیاستگذاری کلان غلط بود، باعث شد در درازمدت، ریل عوض شود و زمینه برای روی کارآمدن معاویه فراهم شود.شهادت امام حسین(ع)را نیز می توان با همین عوامل تحلیل کرد.
منبع:خبرگذاری مهر