یادداشت /
بررسی ماجرای غدیر از منظر مهدویت
حضرت زهرا(س)در روایتی پذیرش امامتِ علی(ع) را مساوی با جاری شدن نعمات خاص الهی معرفی کردند که امت به دلیل ضعف رفتاری از این نعمات محروم شدند تا دوباره با گذر از مسیری دشوار در دوران ظهور امام زمان(عج) به آن نعمات برسند.
عقیق:روز غدیر خم که پیامبر گرامی اسلام(ص) به دستور خداوند متعال ولایت امیرالمؤمنین(ع) اقامه کرد، مسیر بشریت نیز به سوی فلاح و رستگاری و رسیدن به سرزمین آرمانی ظهور و حکومت حقه الهی هموار شد؛ همان حکومت و سرزمینی که خداوند متعال توسط امام و خلیفهاش یعنی حضرت مهدی(عج) و از مسیر صراط علوی که همان صراط مستقیم است، برپا میکند؛ لذا رسول گرامی اسلام(ص) بارها در خطبه خود اشارات متعددی نسبت به «صراط» بودن علی(ع) و نیز حضرت مهدی(عج) داشتند در آن فرازهایی که فرمودند: «أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌ مِنْ بَعْدی؛ «هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است» و نیز در فرازی دیگر فرمود «مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند» لذا اگر از منظر مهدویت به غدیر نگاه نشود، ظلم بزرگی به اجر رسالت پیامبر(ص) صورت گرفته است.
مهدویت یکی از ابلاغهای پیامبر(ص) در روز غدیر بود
از این منظر میتوان شدت تأکید خداوند بر ابلاغ کردن پیام غدیر به پیامبر(ص) را تا حدودی درک کرد، آنجا که خداوند فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرساندهای» و یکی از ابلاغات پیامبر گرامی اسلام(ص) اتصال جریان غدیر به مهدویت بود آنجا که فرمود: «أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی؛ أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ؛ أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ؛ أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها؛ أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها؛ أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِوْلِیاءِالله...؛ همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود؛ هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران؛ هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده آنها؛ هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان؛ هشدار! که او خونخواه تمام اولیای خداست».
اتصال غدیر به مهدویت در دعای ندبه
ما این رفتار را حتی در دعای ندبه از امام صادق(ع) میخوانیم؛ حضرت وقتی سیر جریانات مختلف بشری را نقل میکنند، به ماجرای غدیر که میرسند، میفرمایند: «فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ... ؛ آنگاه که روزگار آن حضرت(پیامبر(ص)) سپرى شد، نمایندهاش على بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، براى راهنمایى برگماشت، چرا که او بیم دهنده، و براى هر قومى راهنما بود، پس درحالی که انبوهى از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس على سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که على را دوست دارد، و دشمن بدار کسى را که دشمن على است» سپس مسیر غدیر را به سوی مهدویت ادامه میدهند و در فرازهایی میفرمایند «أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ ... أَیْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؛ کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالى نشود، کجاست آن مهیّا گشته براى ریشه کن کردن ستمکاران، کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند؛ کجاست طالب خون مقتول کربلا».
در واقع همان طور که مطرح شد، قرار بر این بود که با «اکمال دین» و «اتمام نعمت» توسط خداوند متعال، بشریت در وفور نعمت و در نهایت عافیت و امنیت و شادی و نیز از مسیر صراط علوی به سوی حکومت امام زمان(عج) حرکت کند؛ حضرت زهرا(س) در روایتی با اشاره به این حقیقت، فرمود: «به خدا سوگند، اگر حقّ «یعنی خلافت و امامت» را به اهلش سپرده بودند و از عترت پیامبر(ص) پیروی و متابعت کرده بودند، حتی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمیکردند و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکی پس از دیگری منتقل میشد تا در نهایت «قائم» ما که نهمین فرزند حسین است، قیام میکرد.» (کفایةالاثر، ص199)
رفتار منفی امت، نعمات ویژه را تا عصر ظهور تعویق انداخت
در هر صورت این ماجرا با رفتار منفی امت پیامبر(ص) سالها به تعویق افتاد تا بشریت با گذر از مقاطع حساس آخرالزمان به سرزمین ظهور برسد تا از نعمات ویژهای که خداوند در ماجرای غدیر جاری کرد و به دلیل رفتار منفی در قبال ابلاغ پیامبر(ص) محروم شدند، در آن سرزمین آرمانی بهرهمند شود؛ از این منظر وقتی نعمات پس از ظهور امام زمان(عج) را مطالعه میکنیم، شدت محبت خدا در روز غدیر برایمان آشکار میشود؛ کامل شدن عقلها، وفور بارشها و میوهها، درختانی با میوههای چهارفصل، جاری شدن چشمههای از شیر و عسل، حضور ملائک و ... بخش کوچکی از نعمات دوران پس از ظهور است که در روایات از آن یاده کردهاند.
حال بجاست این بخش از خطبه حضرت زهرا(س) که در بستر شهادت به زنان مهاجر و انصار فرمودند را مرور کنیم؛ حضرت فرمودند: «به خدا سوگند اگر دست باز مىداشتند و زمام خلافت را که پیغمبر خدا(ص) به دست او(علی) نهاده بود از وى باز پس نمىگرفتند، و در اختیارش باقى مىگذاشتند، کاروان (ره گم کرده) بشریّت را با کمال آرامش با سیرى ملایم به سوى سعادت و حقّ رهبرى مىکرد، بىآنکه به واسطه کشیدن افسار، سواره زخمى شود، و سوار بر آن نیز به واسطه جنبشهاى ناشى از حرکت بىرویّه آن در شکنجه و ناراحتى بیفتد، تا ایشان را به سرچشمه جوى زلال و گواراى آب حیات برساند، جویبارى که آبى پاک دو سمت آن موج مىزد و اطراف و جوانب آن پاکیزه بود و آنان را سیراب مىکرد، سیر و سیراب از آن جاى باز مىگرداند، در حالى که خودش از آن بهرهاى نمىبرد، مگر با جامى کوچک که تشنهاى تشنگى خود را رفع کند و اندکى غذا که گرسنه رفع گرسنگى خود بدان کند و کوچکترین بهرهاى به نفع خویش نمیبرد، و آن زمان بود که درهاى برکات از زمین و آسمان به روى مردم گشوده مىشد؛ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ(اعراف/96).» (معانیالاخبار، ص354)
استقرار امنیت در دوران ظهور امام زمان(عج)
همان طور که در دو فراز از کلام حضرت زهرا(س) خواندیم، ایشان پذیرش ولایت و امامت علی(ع) را مساوی با جاری شدن نعمات ویژه الهی معرفی کردند که امت به دلیل ضعف رفتاری از این نعمات باز داشته شدند تا با طی مسیری دشوار، دوباره در دوران ظهور امام زمان(عج) به آن نعمات برسد و مسیر رشد خود به سوی خداوند را در عافیت و امنیت و به دور از شیطان و ایادی او طی کنند و شاید بتوان گفت این آیه مهدوی در آن زمان جایگاه پیدا میکند: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئا؛ خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نکنند»
در این آیه خداوند به اهل ایمان و عمل صالح وعده جانشینی در زمین و تمکین دین مرضی و نیز تبدیل خوف و ترس به امنیت را داده است تا در این فضا بتوانند خدا را عبادت کنند و چیزی را برای او شریک قرار ندهند. این آیه جز در دوران استقرار حکومت خداوند توسط امام زمان(عج) نمیتواند مصداق زمانی دیگری داشته باشد.
* سعید شیری
منبع:تسنیم