۲۹ دی ۱۴۰۳ ۱۹ رجب ۱۴۴۶ - ۵۰ : ۰۸
اى مفضل! کسى دل را در میان سینه قرار داده و پنها کرده و پیراهنی که آن پرده دل است بر روى آن پوشانیده و دندهها را بر بالاى آن حافظ آن کرده، با گوشت و پوستى که بر روى دندهها رویانیده است، براى آن که از خارج چیزى بر او وارد نشود که موجب جراحت آن شود؟ چه کسی در حلق دو منفذ قرار داده است که یکى محل بیرون آمدن صدا و نفس باشد که آن حلقوم است و متصل است به شُش و دیگرى محل نفوذ غذاست که آن را مرى مىگویند و متصل به معده است و غذا را به معده مىرساند و بر حلقوم سرپوشى قرار داده که در هنگام خوردن غذا او را از آن که به شُش برسد، مانع شود و آدمى را هلاک کند.
چه کسی شُش را باد زن دل قرار داده است که پیوسته در حرکت است و آن را سستى به هم نمىرسد و باز نمىایستد براى آن که حرارت در دل جمع نشود که آدمى را تلف کند. چه کسی براى منافذ بول و غایط مانند بندهایی که در میان کیسههاست قرار داد که هر وقت که خواهند بر هم آورند و هر وقت که بخواهند بگشایند که هر دو فضله دفع شوند؟ و اگر چنین نبود، همیشه این دو فضله جارى و متقاطر بودند و عیش آدمى فاسد مىشد. آدمى چقدر از این نعمتها را وصف تواند کرد. بلکه آنچه احصاء نمیکنیم زیاده است از آن که کردیم و آنچه مردم نمیدانند بیشتر است از آن که مىدانند.