به بهانه روز قلم
گفتار و نوشتار انسان الهی از منظرقرآن
قسم به قلم و آنچه که مینویسد، نشان از اهمیت علم و عالم است. چنانچه با توجه به جایگاه بسیار والای جهاد در راه خدا و شهید، مداد عالم از خون شهید بالاتر است.
عقیق: 14 تیرماه روز قلم نامگذاری شده است. وقتی نام قلم به میان می آید، ناخودآگاه آیه «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ»[1] به ذهن متبادر می شود. خداوند کریم در قرآن مجید قسمهای مختلفی می خورد، حتی به جمادات و نباتات و ... قسم می خورد[2]، یکی از مهمترین قسمهای قرآنی با توجه ماهیت کلی مفاهیم قرآنی که هدایت انسان است، قسم به قلم است. در بسیاری از آیات قرآن به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تعقل و علم و علم آموزی تأکید شده است[3]، از این رو قسم به قلم در امتداد همین مفاهیم و تأکیدات است. قسم خداوند تنها به قلم نیست، بلکه در واقع به قلم و آنچه که می نویسد است.
بدیهی است که قلم به تنهایی نمی تواند چیزی بنویسد، بلکه نوشته های آن ناشی از علمِ عالم و قلم به دستی است که می نگارد. در طول تاریخ وجود داشته کتاب و نوشته هایی که رهزن انسان شد و او را به باطل هدایت کرد و چه بسیار کتابها و نوشته هایی که موجب هدایت انسان به خداوند می شود و سعادت و خوشبختی او را موجب می شود. مسلما منظور خداوند از نوشته های قلم و آنچه که می نویسد نوشته هایی است که موجب هدایت انسان به خداوند می شود و موجب قرب و نزدیکی او به خداوند می شود.
در ارتباط با قلم، هم اصطلاح قرآنی دیگری بنام «لوح محفوظ»[4] وجود دارد که طبق تصریح قرآن سرنوشت بشر در لوح محفوظ ثبت است. همچنین قرآن کریم تقلیل و تنزیل یافته آن است. همچنین در آیات دیگری از فرشتگانی نام برده شده که بر روی شانه های او اعمال نیک و بد او را ثبت می کنند. در قیامت هم نامه اعمال انسان به دست راست یا چپ انسان داده می شود که نشان دهنده بهشتی یا جهنمی بودن اوست. علاوه بر این نخستین آیه ای که در هنگام بعثت حضرت محمد(ص) بر ایشان نازل شده ایشان را به «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ » یعنی خواندن فراخوانده است، یعنی در واقع گویی نوشته ای روبروی پیامبر قرار داده شده بود؛ آیه قرآن نفرموده «قُل». در ادامه آیات ابتدایی نخستین سوره نازل شده بر پیامبر(ص)، خداوند می فرماید: اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ* الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»[5] که به صراحت می فرماید خداوند علم را به وسیله قلم به انسان آموخت. امام علی(ع) هم در حدیثی می فرماید: «قَیِّدُوا العِلْمَ بِالکِتابَةِ. علم را با نوشتن [آن] به بند بکشید.» یعنی در اختیار گذاشتن علم به آیندگان با کتابت امکان پذیر است. به هر حال در ارتباط با لوح و قلم و نوشتن و نگارش تعابیر و مفاهیم متعددی در قرآن کریم آمده است. همچنین در روایات متعددی در مورد آثار و ثواب برخی از کارها مانند نماز جماعت آمده است که اگر همه دریاها، دوات و همه درختان، قلم شوند نمی توانند ثواب آن عبادت را ثبت کنند. همه این موارد مذکور و دیگر مواردی که بدانها اشاره نشد نشان از اهمیت نوشتن و نگارش در دین مبین اسلام است. اهمیت این مسأله زمانی بیشتر نمودار میشود که بزرگترین معجزه پیامبر اسلام(ص) هم یک کتاب است، یعنی در واقع کتاب، قلم، لوح و ... که همه از لوازم نگارش است در دین مبین اسلام از اهمیت والایی برخوردار است.
در کنار قلم و نگارش، خداوند در آیات بسیار زیبایی از سوره الرحمن می فرماید: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ*عَلَّمَهُ الْبَیَانَ»[6] گفتار و نوشتار انسان برای خداوند علیم و قادر از جایگاه بالایی برخوردار است، اتفاقا گفتار و نوشتار که ناشی از عقل بشری است صفت و ممیزه انسان از سایر حیوانات و مخلوقات خداوند است. خداوند به انسان آموخت که بیاندیشد و فرشتگان در مقایسه با انسانها از این امر عاجز هستند. یکی از مهمترین اختلافات انسان با فرشتگان، اندیشیدن است که با توجه به آیه فوق فرشتگان به این نقیصه معترف هستند.[7]
قسم به قلم و آنچه که می نویسد، نشان از اهمیت علم و عالم است. چنانچه با توجه به جایگاه بسیار والای جهاد در راه خدا و شهید، مداد عالم از خون شهید بالاتر است.[8] در هیچ دین و مکتب و آئینی چنین جایگاهی برای علم و عالم وجود ندارد، اما همان طور که در سطور بالا تأکید شد بدیهی است منظور مداد عالمی است که انسانها و دیگران را به خدا دعوت کند نه اینکه آنها را به بیراهه دعوت کند. بر این اساس است که بیشتر علما، فیلسوفان و عرفای اسلامی، بر این امر تأکید دارند که کسب علم از راه تهذیب نفس و پاک بودن میسر است.
حضرت آیت الله جوادی آملی در این باره می فرمایند: «آموختن علم و دانش دو راه دارد؛ راه اول راه حس و تجربه است که یک راه عمومی است اما راه دیگر که شاید مقدور همه نیز نباشد راه علم آموزی از طریق طهارت روح و تزکیه نفس است که هم اثر بخش تر است و هم علمی که از این راه نصیب انسان می شود، علم حقیقی است. انبیاء آمدند تا در کنار راه تجربی راه دیگری نیز برای کسب علم به بشر بیاموزند و بگویند که تنها راه عالم شدن راه چشم و گوش و سایر حواس نیست که اگر انسان یکی از این حواس را از دست داد از علمی که از طریق آن حس نصیب انسان می شود نیز محروم شود، بلکه اگر کسی تقوای روح و طهارت روح را از دست داد، علم ناشی از آن را نیز از دست خواهد داد.»
علم الهی تنها از راه مطالعه و بحث در کلاس حاصل نمی شود، علم الهی با نگاه الهی و روح پاک و قلب و عقل سلیم حاصل می شود. علم الهی از راه نماز شب و روزه داری و قرائت قرآن حاصل می شود.
سید حسین امامی
پی نوشت:
[1] آیه 1 سوره قلم
[2] خداوند در قرآن علاوه بر ذات خویش به مخلوقاتی چند نیز سوگند یاد نموده که تقریبا با یک نگاهی گذرا در قرآن میتوان به موارد زیر دست یافت.
سوگند به ذات خویش: دو مورد با لفظ جلاله الله، سوره نحل آیه 56 و در شش مورد با کلمه رب
سوگند به فرشتگان: سوره نازعات آیات 1-5
سوگند به جان پیامبر(ص): سوره حجر آیه 72
سوگند به قرآن مجید: سوره یس 1 و 2
سوگند به قیامت: سوره بروج آیه 2
سوگند به پدیدههای آفرینش مانند ایمان، خورشید، ستارگان، زمین، ماه، باد، ابر، دریا، کشتی، انجیر و زیتون. مراجعه شود به:
سوره طارق آیه 4، سوره شمس آیه 1، سوره تکویر آیه 15، سوره شمس آیه6، سوره انشقاق آیه 18، سوره ذاریات آیه 1 و 2، سوره طور آیه 6، سوره ذاریات آیه 3، سوره تین آیه 1
سوگند به زمانهای مختلف: سپیده دم، چاشتگاه، عصر، غروب آفتاب، روز و شب مراجعه شود به سوره فجر آیه 1، سوره شمس آیه 1، سوره عصر آیه 1، سوره انشقاق آیه 17، سوره شمس آیه 4 ، سوره تکویر آیه 17
سوگند به مکانهای مقدس: مانند مکه، کوه طور، بیت المامور در سوره بلد آیه1، طور آیه 1 و 3
سوگند به نفس انسان: وجدان انسانی، قلم ونوشته، انسان پیکارگر، شفع، وتر و ... در سوره شمس آیه 17، سوره قیامت آیه 2 ، سوره قلم آیه 1، سوره عادیات آیه 1تا 5- سوره فجر آیه 3
[3] از نگاه علامه طباطبائی، خداوند متعال در قرآن کریم بیش از سیصد بار انسانها را به استفاده و بهره جستن از این نیروی خدادادی دعوت کرده است. طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج 3، ص 57، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1417ق.
[4] اشاره به آیه 22 سوره بروج
[5] علق/ 3 و 4
[6] آیات 3 و 4 سوره الرحمن
[7] وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ* قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ* قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ(اشاره به آیات 31 تا 33 سوره بقره)
[8] امام صادق(ع) می فرماید: إذا کان یوم القیامه جمع الله عزّ و جلّ الناس فى صعیدٍ واحدٍ و وضعت الموارین فتوزن دماء الشهدا مع مداد العلماء فیرحجّ مداد العلماء على دماءالشهداء.( بحارالانوار، ج 2، ص 14، ح 26)