کد خبر : ۸۷۸۲
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۰

حب و بغض‌های الهی در مرام حسینی

مَثَل اهل بيت من مانند كشتى نوح است؛ هر كه سوار آن شود نجات مى‏يابد و هر كه از آن بازماند غرق مى‏شود.

حب و بغض‌های الهی در مرام حسینی

عقیق: رسول خدا(ص) فرموده است: «إن الحسين مصباح الهدى و سفينة‌النجاه» حسين چراغ هدايت و كشتى نجات است. چون از اهل بيتى است كه يكى از دو ثقلى است كه پيامبر(ص) براى امت خود باقى گذاشته و فرموده است: «مثل اهل بيتى، مثل سفينة نوح، من ركبها نجا و من تخلّف عنها غرق؛ مَثَل اهل بيت من مانند كشتى نوح است؛ هر كه سوار آن شود نجات مى‏يابد و هر كه از آن بازماند غرق مى‏شود.

زیارت نامه ها منظومه ارزشمند امام شناسی

بغیر از کلمات و سخنان آن حضرت و آنچه تاریخ در سیره و مرام آن حضرت نقل کرده است، یکی از منابعی که می تواند به شناخت هر چه بهتر سید الشهدا(ع) کمک کند ، زیارت نامه هایی است که درباره آن حضرت به نقل از ائمه اطهار(ع) باقی مانده است، واکاوی مجموعه مطالب و داده هایی که در این زیارت‌نامه‌ها آمده است منظومه بسیار عمیق و ارزشمند و راهگشا برای شناخت مسیر و اهداف امام حسین(ع) و چیستی حرکت آن حضرت در اختیار مخاطبان قرار می دهد .

نگاهی اجمالی به زیارت نامه امام حسین(ع)

یکی از این زیارت نامه هایی که درباره حضرت نقل شده است، زیارت نامه ای است که ابن قولویه قمی متوفی 367 قمری در کتاب مشهور کامل الزیارت نقل کرده است ، باب هفتاد و نهم این کتاب ، درباره زیارات امام حسین(ع) است ، و زیارت نهم از این باب زیارت نامه ای است که امام صادق(ع) به عمار بن موسی ساباطی تعلیم دادند در بخشی از این زیارت حضرت فرموده اند ، وقتی به زیارت قبر جدم رفتی چنین بگو:« السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَى الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ وَ بَابَ اللَّهِ وَ الدَّلِيلَ عَلَى اللَّهِ وَ الدَّاعِيَ إِلَى اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ‏ حَلَالَ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ‏ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ- بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» 

در این چند سطر این زیارتنامه با ویژگی هایی درباره امام حسین(ع)  آشنا می شویم و اگر امام حسین(ع) اینگونه هست ما نیز اگر سودای پیروی از راه آن امام همام را داریم، هیچ راهی جز این نداریم که بکوشیم خود را به این ویژگی ها متخلق کنیم، اگر سخن از پیروی امام به زبان آوریم و کوششی در تخلق به این صفات نداشته باشیم بی تردید هیچ کس حکم نمی کند که ما پیرو راستین امام(ع) هستیم. اما نکاتی که می توان از این فقره از حدیث استفاده کرد در بردارنده چند محور می باشد.

خدا محوری در حب و بغض ها:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَى الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ»؛سلام و رحمت خدا بر تویی که اساس حب و بغض او حب و بغض الهی است.

این که امام صادق(ع) می فرماید، سلام بر کسی که حب و بغض او ریشه در حب و بغض الهی دارد.

ملاک حب و بغض ها بر اساس حب و بغض الهی است، ولی امروزه چقدر این نکته می تواند  در زندگی ما پیروان امام حسین(ع) صدق کند ؟!

 آیا می توان ادعای پیروی از امام حسین  (ع) داشت اما رضا و سخط ما ناشی از رضا و سخط الهی نباشد؟! متاسفانه به آسانی نمی توان مصداقی برای آن یافت  ، جامعه ای که داعیه  پیروی امام حسین (ع) را دارد ، نباید در پی رواج تهمت و دروغ و... باشد! و اگر اینگونه بود جای نگرانی دارد.

همچنین در فراز دیگری از این زیارت حضرت به پایبندی اباعبد الله الحسین (ع) به حلال و حرام الهی اشاره دارند و می فرمایند : « أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ‏ حَلَالَ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ» تو حلال الهی را حلال و حرام الهی را حرام دانستی ، زمانی که در جامعه دینی که ادعای پیروی از امام(ع) را دارد ،بدیهیات اخلاقی دینی زیر پا گذارده شود و به آسانی و با جسارت تمام درپاره ای از اخبار به اخبار درونی و مخفیانه اشخاص متعرض می شوند و گاه برای خبر سازی مطالبی را مخفیانه ضبط می کنند و آن خبر را آشکار می کنند ، اینها از مصادیق بیّن افشای راز مؤمن می باشد، کسانی که به آسانی خلاف شرع بیّن و آشکار را انجام می دهند رفتار ایشان با روش و ممشای امام حسین(ع) که پایبند به حلال و حرام الهی بود، تطابق ندارد.صرف ادعای پایبندی به ارزش ها اهمیت ندارد بلکه پاس داشت و عمل بر این اصول و معیار ها است که می تواند ارزشمند و پر بهاء باشد .کسی می تواند پاسداشت این ارزشها را داشته باشد که بر سکوی صداقت، تقوا و رعایت حلال و حرام الهی صعود کرده باشد .

دعوت کننده بسوی خدا

بَابَ اللَّهِ وَ الدَّلِيلَ عَلَى اللَّهِ وَ الدَّاعِيَ إِلَى اللَّهِ

آنچه از مضامين آثار بدست مى آيد و برهان عقلى نويد آنست، نفوس مقدس معصومين(ع) «باب الله» و «حبل الله» و «صراط الله» مى باشند. و انسان براى تحصيل تجرّد و تقرّب و عبور از مهالك نفسانى و حجابهاى غيب بايد از آن ذوات مقدسّه مدد جويد و از آنان استمداد نمايد. توجه به آن بزرگوار يعنى تطبيق جميع برنامه زندگى بر طبق خواست و رضاى او و اين مسئله است كه انسان را از آلودگی های  عالم نفس رها مى گرداند .

پایبندی به حلال و حرام خدا

أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ‏ حَلَالَ‏ اللَّهِ‏ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ

حضرت در این فراز نیز به پایبندی اباعبد الله به حلال و حرام الهی اشاره دارند . در حدیث است که « الْإمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ اللَهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَهِ ...»   امام موجب مى‏شود كه حلال خدا در جاى خود باقى بماند و حرام خدا نيز از جايگاه خود خارج نگردد، و حدود الهى را به پا مى‏دارد و دين خدا را از دستبرد اجانب حفظ مى‏كند، و با حكمت بالغه و موعظه نافذ و بليغ خود مردم را به راه سلوك پروردگار فرامى‏خواند، و با ادلّه قاطعه و برهان متقن راه هرگونه تشكيك و وسوسه را بر مردم مى‏بندد.

برپا دارنده احکام شرعی

وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَر

 [يا ابا عبدالله‏] شهادت مى‏دهم كه تو نماز را برپا نگه داشتى،نماز (كه ستون دين است) در حال سقوط و افتادن بود. تو بودى كه ستون دين را استوار كردى و از افتادن نگه داشتى.‏

دعوت بسوی خدا با حکمت و موعظه حسنه

دَعَوْتَ‏ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ- بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ

در فراز دیگر این زیارت نامه دعوت امام(ع) بسوی راه خدا بر اساس دو عنصر حکمت و موعظه حسنه معرفی می گردد؛ وقتی که به سیره آن حضرت در تاریخ توجه می کنیم آنچه در مقابل چشمان ما قرار می گیرد شهادت آن حضرت در راه خداست، اما امام صادق(ع) از این حرکت امام(ع) تعبیر  به دعوت بسوی خدا با حکمت و موعظه حسنه می نماید و این سخن بسیار قابل توجه و تامل است ، حتی آن حرکت به ظاهر فیزیکی امام(ع) نیز محفوف به حکمت و موعظه حسنه است ، قیام و شهادت آن حضرت در مقابل یزید و دستگاه اموی جوهره اش جوهره حکمت و موعظه حسنه است، گرچه ما در جریان حادثه عاشوراء صدای چکاچک شمشیرها را می شنویم، اما امام صادق(ع) این مطلب را با عنوان دعوت بسوی خدا با حکمت و موعظه حسنه یاد کرده است. لذا  صرف ریختن خون موضوعیت ندارد، بلکه مهم حفظ دین است ، و آنچه اصالت دارد این است که دیگر انسانها را با حکمت و موعظه  بسوی خدا دعوت کند .

 این حکمت و موعظه حسنه می تواند جلوه های گوناگونی داشته باشد ؛ گاهی این حفظ دین و حکمت در قالب کنار ماندن امام علی(ع) از مسند خلافت و گاه در پذیرفتن این مسند توسط حضرت است  و گاه این حکمت خلافت امام حسن(ع) است  و گاه این حکمت در واگذاری این خلافت به کسی مانند معاویه تجلی می کند ، گاه این حکمت با تشنه شهید شدن در صحرای کربلا جلوه نمایی نموده است و گاه این حکمت با بیش از سی سال روشنگری مردم در قالب دعا و مانند این هاست ، گاه در قالب آموزش حدیث به مردم و زنده نگه داشتن معالم نبوی و گاه به زندان افتادن و گاه پذیرش ولایت عهدی مامون و گاه پذیرش دامادی خلیفه وقت است و گاه محدودیت‌ها در شهر سامراست.

اما آنچه مهم است و اصالت دارد، دعوت بسوی خدا با حکمت و موعظه حسنه است و این حکمت و موعظه حسنه بر اساس شرایط مختلف  می تواند جلوه های مختلفی داشته باشد ؛ اینگونه نیست که جانفشانی در راه احکام  دین تنها منحصر به یک طریق باشد. ائمه(ع) راه‌های مختلفی برای مقابله با طواغیت زمانشان داشتند و همه بر اساس حکمت و از مصادیق آن است. لذا در حقیقت جوهره قیام امام دعوت به سبیل رب بر اساس حکمت و موعظه حسنه بود.


منبع: حوزه

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین