کد خبر : ۸۷۶۰۱
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۸

۶ نکته در استجابت دعا

از جمله آثار و برکات دعا كردن اظهار پشيماني و ندامت از گناهان قبلي است و اين ندامت درصدد صيقل دادن روح و اراده براي ترك گناهان و اعمال خير مي گردد.
عقیق:حجت الاسلام والمسلمین زمانی در گفتگویی به تبیین نکات شش گانه پیرامون دعا به عنوان تنها داروی شفابخش بيماري ها و دردهای روحي در جامعه بشري پرداخت.     

نكته اول:

جهان بشريت امروزه شاهد بيماري هاي روحي فراوان، درد و آلام بيشمار است. جنگ، فقر، نابسماني، فرار كودكان از خانه، روابط جنسي ناسالم در دنياي بشريت، ظلم، استعمار، استثمار كشورهاي كوچك توسط كشورهاي بزرگ و ده ها و صدها هزار بيماري و درد روحي در جامعه بشري وجود دارد. مسلما جوامع بشري به دنبال چاره اي براي درمان و درد بشريت مي گردد. اما هنوز هيچ يك از قوانين سازمان ملل، شوراي عالي امنيت، دولت ها و نيروهاي نظامي و انتظامي و قوه قضاييه نتوانسته اين درد را تسكين دهد.همچنان كه همه اين مفاسد در همه كشورها جولان مي دهند بيماري هاي روحي نيز رو به گسترش است.

سوال اينجاست داروي اصلي براي درمان همه اين بيماري هاي روحي و فسادها چيست؟ در پاسخ مي توان گفت هرچند همه اين قوانين و راه كارها لازمه زندگي است ولي درمان كننده بيماري بشريت نيست آنچه می تواند درمان كننده اصلی باشد، ياد خداوند و ذكر و دعاست.

داروی شفا بخش جامعه بشریت

 استدلال ما اين است كه يك جامعه اگر هميشه به ياد خداوند باشد و خود را در محضر خداوند ببيند ديگر گناهي در آن رخ نخواهد داد و اقدامي به ظلم، سرقت، استعمار و ... در آن ديده نخواهد شد. و اگر كسي خود را در مظهر خدا مي ببيند كاملا پرهيزكار خواهد شد بنابراین جامعه اي که چنين رخ دادی اتفاق بیفتد آن جامعه به ياد خداوند خواهد بود و هيچ گاه ظلمي و فسادي در آن رخ نخواهد داد و امروز اگر جامعه بشريت از اين داروي شفابخش استقبال كند مرتكب هيچ گناهي نخواهد شد.

 تمامي گناهان ناشي از غفلتي است كه انسان نسبت به خداوند پيدا مي كند و حتي افسردگي و ملامت هاي روحي كه برخي ها پيدا مي كنند يك بيماري روحي است و درمان اصلي  آن ياد خداوند است. قرآن 1400 سال پيش فرمود: «الا بذكرالله تطمئن القلوب» يعني فقط با ياد خدا قلب ها آرامش پيدا مي كند اين يك تئوري و نظري نيست بلكه مصاديق عيني دارد.در طول تاريخ، اديان الهي كساني بودند كه بيشترين مشكلات را در جامعه بشريت داشتند ولي هيچگاه افسرده نشدند چون به ياد خداوند بودند.

امام حسين(ع)يك نمونه بارز آن است. جامعه و اكثريت بر اساس جهالت و ناداني به سمت حكومت سوق پيدا كرد و   عليه امام شورش كردند، و يزید كه اعتقاد به دين خدا نداشت متولي جانشيني پيامبر اكرم(ص) شد. از طرفي امام حسين(ع) و ياران باوفايش شب عاشورا مي دانستند كه فردا همه با لب تشنه به شهادت مي رسند اما تاريخ نقل مي كند آن شب شادترين شب براي اصحاب امام حسين(ع) بود و خبري از افسردگي و ناراحتي در ميان آن ها نبود و حتي روز عاشورا اين نشاط و سرزنده بودن در امام حسين(ع) و يارانش موج مي زد. چرا كه به ياد خداوند بودند و اين يك نمونه از صدها نمونه تاريخي است.

 در جهان معاصر امروز، امام خميني(ره) كسي كه كوه مشكلات انقلاب را به دوش مي كشيد وقتي با هواپيما از پاريس به تهران برمي گشت يك خبرنگار از امام مي پرسد اكنون چه حالي داريد؟ خبرنگار با اين سوال مي خواهد اضطراب را از زبان امام خميني بشنود در صورتي كه امام در پاسخ مي گوید: هيچ حالي، يعني اصطرابي در من وجود ندارد و اين مسئله براي خبرنگار و برخي افراد قابل تحليل نيست که اين ثمره ياد خدا بودن است.

 نكته دوم:

اصل ياد خداوند ذكر دائم است. دعا و ذكر خداوند اختصاص به ساعات خاصي ندارد و انسان بايد در همه حال به ياد خداوند باشد. در آيات شريفه قرآن كريم مي فرمايند( يسبح  لله ما في سموات و الاض ... ) همه موجودات در عالم هستي همواره مشغول به ذكر خدا هستند يعني دائم ذكر هستند. در حديثي ذكر شده است هيچ پرنده اي صيد نمي شود مگر زماني كه از ذكر خداوند غافل مي شود و اين نشان مي دهد همه موجودات عالم دائم ذكر هستند صيد شدن و به تور صياد افتادن جرمي است برای لحظه اي که از يادخداوند غفلت مي شود.

و انسان كه اشرف مخلوقات است بايد دائم الذكر باشد «خوشا آنان كه الله يارشان بی، حمد و قل هو الله کارشان بی »خدواند انتظار دارد انسان ها دائم الذكر و دعا باشند متاسفانه بشر در بسياري از ساعات غافل است و بايد تلاش كرد كه اين دائم الذكر بودن را در خود ايجاد و تقويت كنيم.

 نكته سوم:

ذكر يعني چه؟ آيا ذكر سبحان الله، ذكر است ظاهرا اين طور نيست، چرا كه ذكر، كلمه ای عربي و ترجمه فارسي آن ياد است و ياد كار قلب است و از اعمال قلبي است و كار زبان نيست. پس معناي ذكر يعني ياد قلبي براي خداوند بنابراين كسي با زبان ذكر مي گويد(سبحان الله) اسم واقعي اش ذكر نيست. در صورتي مي توان  اظهار ذكر شمرد كه ياد قلبي همراه آن باشد و اگر كسي ذكر را با زبان بگويد ولي حواس آن به جاي ديگر معطوف باشد اظهار ذكر نيست اين تصنيع است. گاهي نماز مي خوانيم خود نماز ذكر و ياد خداست ولي قلبمان غافل است و آن نه ذكر است و نه اظهار ذكر بلكه تصنيع است يعني بازي گرفتن، بايد از نمازهايمان كه اينگونه خوانده مي شود استغفار كنيم چرا كه اين نوع نماز موجب  تقرب به خداوند نمي شود. برخي از مردم بايد از گناهانشان استغفار كنند ولي ما بايد از اين عبادت هاي كه فقط فيزيكي است استغفار كنيم.

 نكته چهارم:

ذكر خداوند پاداش متعدد دارد يكي از پاداش هاي آن ذكر خداست ولي عكس آن. يعني كسي كه به ياد خداست، پاداش آن اين است كه خداوند نيز به ياد اوست و اين بزرگترين پاداش است و انساني كه خداوند به يادش باشد در همه امور زندگي موفق خواهد بود و اين بزرگترين پاداش است.

نكته پنجم:

گاهي مي پرسند آيا دعا مستجاب مي شود يا نه؟ پاسخ اين است كه دعاهاي غير مستجاب نداريم. كساني كه مخلصانه دعا مي كنند حتما مستجاب مي شود ولي نوع اجابت آن فرق دارد. اجابت داراي انواعي است:

اولا: اجابت اين است كه خداوند به ياد آن بنده است.

دوما: انسان گاهي از خداوند درخواست دارد آن درخواست اگر مصلحت شخص نباشد رد مي شود و در احاديث داريم خداوند به جاي آن بهترين آن را به بنده اش مي دهد گرچه انسان متوجه نمي شود كه اين بهترين از كجا آمده است و لذا در قيامت درجاتي به انسان اعطا مي شود و انسان سرچشمه آن را نمي داند و مي پرسد از كجاست؟ پاسخ مي آيد اين همان دعايي است كه به ظاهر رد شد ولي رد نشده بود.

سوما: خداوند مصلحت مي داند و خواسته بنده را مي دهد.

لذا بهترين پاداش همان پاداش اول است كه خداوند به ياد انسان است.

 نكته ششم:

دعا براي همه انسان ها يك امر لازم است گاهي سوال مي شود وقتي خداوند حاجت ما را مي داند و عالم به همه امور زندگي ماست چرا انسان ابراز كند و به زبان آورد؟ قرآن كريم مي فرمايد: اي پيامبر(ص)به اين بندگان بگو اگر شما دعا نكنيد خداوند چه اعتنايي به شما كند. يعني چه؟ يعني اظهار نيازي كه بنده در خودش مي كند ايجاد شايستگي و لياقت در خود مي كند و خود اين درخواست يك خضوع است. و همچنين دعا كردن در انسان باعث اظهار پشيماني و ندامت به گناهان قبلي مي شود و اين ندامت درصدد صيقل دادن روح و اراده انسان براي ترك گناهان و اعمال خير مي شود. و اين آثار و بركات دعا است.

دعا كردن يك نوع درخواست است و به معناي اطلاع رساني نيست چرا كه اطلاع رساني نياز جوامع بشري ميان انسان ها ست و دعا كردن يك نوع درخواست است و براي خداوند فلسفه اطلاع رساني ندارد بلكه ايجاد شايستگي است.

در پايان اميدوارم خداوند در اين ماه مبارك رمضان توفيق ياد خدا و توجه به ذكر خداوند به همه ما عنايت فرماييد تا لياقت مهماني خداوند را داشته باشيم.

منبع:حوزه

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین