کد خبر : ۸۶۶۴۱
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۱

راهی برای افزایش رزق و روزی

افزایش نعمت‌هاى خداوند که به شکرگزاران وعده داده شده، تنها به این نیست که نعمت‌هاى مادى تازه‌اى به آنها ببخشد بلکه نفس شکرگزارى که توأم با توجه مخصوص به خدا و عشق تازه‌اى نسبت به ساحت مقدس اوست، خود یک نعمت بزرگ روحانى است.
عقیق:آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 7 سوره مبارکه «ابراهیم» به اهمیت شکرگزاری نعمت‌های خداوند اشاره کرده است که در ادامه متن آن را می‌خوانیم؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ الرَّحْمَٰنُ

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛ و نیز به یاد آورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت:اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است! (ابراهیم/ 7)

این واقعیّت قابل تردید نیست که ما هر وقت در مقام شکر الهى ـ چه با فکر و چه با زبان و چه با عمل ـ برمى‌آییم، این توانایىِ بر شکر در هر مرحله موهبت تازه‌اى است و به این ترتیب اقدام بر شکر، ما را مدیون نعمت‌هاى تازه او مى‌سازد که هرگز قادر نیستیم حقّ شکر او را ادا کنیم.

همان گونه که در مناجات شاکرین از مناجات‌هاى پانزده گانه امام سجّاد(علیه السلام) مى‌خوانیم: کَیفَ لی بِتَحصیلِ الشُّکرِ وَ شُکری إیّاکَ یَفتَقِرُ إلى شُکر، فَکُلَّما قُلتُ لَکَ الحَمدُ وَجَبَ عَلَىَّ لِذلِکَ أن أقولَ لَکَ الحَمدُ: «چگونه مى‌توانم حقّ شکر تو را به جا آورم، در حالى که همین شکر من نیاز به شکرى دارد، و هر زمان که مى‌گویم: لَکَ الحَمدُ، بر من لازم است که به خاطر همین توفیق شکرگزارى بگویم: لَکَ الْحَمْدُ». پس برترین مرحله شکر که انجام آن از انسان برمى‌آید این است که از شکر نعمت‌هاى خدا اظهار ناتوانى کند.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) می‌خوانیم: فِیما اَوحَى اللهُ عَزَّ وَجَلَّ إلى مُوسى، یا مُوسى اشکُرنی حَقَّ شُکری فَقالَ یا رَبِّ وَ کَیفَ اَشکُرکُ حَقَّ شُکرِکَ وَ لَیسَ مِن شُکر أشکُرُکَ بِهِ إلاّ وَ أنتَ أنعَمتَ بِهِ عَلَىَّ؟ قالَ یا مُوسى الآنَ شَکَرتَنی حینَ عَلِمتَ أنَّ ذلِکَ مِنّی: «خداوند به موسى(علیه السلام) وحى فرستاد که حقّ شکر مرا ادا کن. عرض کرد: پروردگارا، چگونه حقّ شکر تو را ادا کنم در حالى که هر زمان شکر تو را به جا آورم، این توفیق خود نعمت تازه‌اى براى من خواهد بود. خداوند فرمود: اى موسى، الآن حقّ شکر مرا ادا کردى، چون مى‌دانى حتّى این توفیق از ناحیه من است».

چند نکته مهم در زمینه شکر نعمت

1. امام على(علیه السلام) در یکى از کلمات حکمت آمیز خود در نهج البلاغة مى فرماید: إذا وَصَلَت إلَیکُم أطرافُ النِّعَمِ فَلا تُنَفِّروا أقصاها بِقِلَّةِ الشُّکرِ: «هنگامى که مقدّمات نعمت‌هاى خداوند به شما مى‌رسد، سعى کنید با شکرگزارى، بقیّه را به سوى خود جلب کنید، نه آنکه با کمى شکرگزارى آن را از خود برانید».

2. این موضوع نیز قابل توجّه است که تنها تشکّر و سپاسگزارى از خداوند در برابر نعمت‌ها کافى نیست، بلکه باید از کسانى که وسیله آن موهبت بوده‌اند نیز تشکّر و سپاسگزارى و حقّ زحمات آنها را از این راه ادا کرد و آنان را به خدمات بیشتر تشویق نمود.

در حدیثى از امام علىّ بن الحسین(علیه السلام) مى‌خوانیم که فرمود: «روز قیامت خداوند به بعضى از بندگانش مى‌فرماید: آیا فلانى را شکرگزارى کردى؟ عرض مى‌کند: پروردگارا من شکر تو را به جا آوردم. مى فرماید: چون شکر او را به جا نیاوردى، شکر مرا هم ادا نکردى».

سپس امام فرمود: أشکَرُکُم لِلّهِ أشکَرُکُم لِلنّاسِ: «شکرگزارترین شما براى خدا کسانى‌اند که از همه بیشتر شکر مردم را به جا مى‌آورند».(15)

3. افزایش نعمت‌هاى خداوند که به شکرگزاران وعده داده شده، تنها به این نیست که نعمت‌هاى مادّى تازه‌اى به آنها ببخشد بلکه نفس شکرگزارى که توأم با توجّه مخصوص به خدا و عشق تازه‌اى نسبت به ساحت مقدّس اوست، خود یک نعمت بزرگ روحانى است که در تربیت نفوس انسان‌ها و دعوت آنان به اطاعت فرمان الهى فوق‌العاده مؤثّر است.

بلکه شکر ذاتاً راهى است براى شناخت هر چه بیشتر خداوند، به همین دلیل علماى عقاید در علم کلام براى اثبات «وجوب معرفة الله» (شناخت خدا) از طریق وجوب شکر «منعم» (نعمت بخش) وارد شده‌اند.

4. احیاى روح شکرگزارى در جامعه و ارج نهادن و سپاس از آنها که با علم خود یا فداکارى و شهادت، یا با سایر مجاهدات در راه پیشبرد اهداف اجتماعى خدمت کرده‌اند، یک عامل مهمّ حرکت و شکوفایى و پویایى جامعه است.

در اجتماعى که روح تشکّر و قدردانى مرده، کمتر کسى علاقه و دلگرمى به خدمت پیدا مى‌کند. بر عکس آنها که از زحمات و خدمات اشخاص بیشتر قدردانى مى‌کنند ملّت‌هایى بانشاط تر و پیشروترند.

توجّه به همین حقیقت سبب شده است که در عصر ما براى قدردانى از زحمات بزرگان، در صدمین سال، هزارمین سال، زادروز، یا هر فرصت مناسب دیگر، مراسمى براى بزرگداشت آنها بگیرند و ضمن سپاسگزارى از خدماتشان مردم را به حرکت و تلاش بیشتر دعوت کنند.

فى المثل در انقلاب اسلامى کشور ما که پایان یک دوران تاریک دو هزار و پانصد ساله و آغاز دوران جدیدى بود، وقتى مى بینیم همه سال و هر ماه بلکه هر روز خاطره شهیدان انقلاب زنده مى شود و بر آنها درود مى‌فرستند و به تمام کسانى که به آنها منسوب‌اند احترام مى‌گذارند و به خدماتشان ارج مى‌نهند، خود سبب مى‌شود که عشق و علاقه به فداکارى در دیگران پرورش یابد و سطح فداکارى مردم بالاتر رود.

به تعبیر قرآن، شکر این نعمت باعث فزونى آن خواهد شد و از خون یک شهید هزاران مجاهد مى‌روید و مصداق زنده «لاَزیدَنَّکُم» مى‌شود.

منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین