۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۰۲
بنابر اظهارات پژمان گلچین طراح ایده و دبیر همایش، به دلیل گستردگی مفهوم عقل، این همایش در شش کارگروه تخصصی بررسی و روزانه دو کارگروه به ارائه مطالب پرداختند.
در روز نخست و در نوبت اول، کارگروه ادبیات و نشانهشناسی با حضور حمیدرضا شعیری عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و مرتضی بابک معین عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز برگزار شد. در این پنل، هر کدام از اساتید به بررسی جایگاه مفهوم عقل در زندگی روزمره پرداختند.
در ابتدا بابک معین با موضوع «منطق مرکزگرایی تقلیلی در نظام روایی کلاسیک گرماس» به معرفی گرماس اول (معرفت شناسی ساختارها) و گرماس دوم (نقصان معنا) پرداخت و گفت: در گرماس اول با گرماسی ساختارگرا، منطق گرا و متن گرا روبرو هستیم که از نظر او سوژه و ابژه ارتباط مالکیتی دارند، بدین مفهوم که سوژه مالک ابژهها شده است. همچنین در گرماس اول سوژهها در ارتباط با یکدیگر و ابژه ۴ نوع رابطه دارند، بدین صورت که سوژه ۱ و ۲ بصورت فرضی، به خود یا به دیگری ابژهای بدهند و یا ابژهای بدست آورند. پس از گذر از گرماس اول و نظر به گرماس دوم میبینیم که برخلاف گرماس اول که در آنجا سوژه و ابژه موجوداتی خشک و بیروح هستند، در گرماس دوم سوژه و ابژه موجوداتی حساس یعنی دارای حواس و تن هستند. اختلاف این دو گرماس اختلاف دو نفر نیست، بلکه اختلاف دو روی یک سکه است که ناشی از رشد اندیشه و رشد تفکر در اوست.
از عقل گرایی تا آرمان گرایی
در ادامه این پنل حمیدرضا شعیری به عنوان دبیر کارگروه به طرح مباحثی با موضوع «تحلیل نشانه-معنا شناختی گفتمان مد: از عقل محوری تا آرمان گرایی» با محوریت نشانه و معنی پرداخت و در ابتدا با تفکیک عقل به عقل کاربردی منطق محور و عقل فرا منطقی، به قصه رقابت چینیان و رومیان در علم نقاشی در مثنوی مولانا اشاره کرده و نتیجه گرفت: چینیان نماد عقل و رومیان نماد خِرَد هستند.
وی در ادامه به بیان تفاوت میان عقل و خرد پرداخت و اشاره کرد: عقل میتواند با گسترش و فربه شدن و افزودن دامنه خویش به خرد تبدیل گردد و در صورتیکه ما خرد را محدود کرده و از قابلیتهای آن بکاهیم، در واقع به عقل بازگشتهایم.
شعیری با بیان مباحث تخصصی در حوزه مد و نشانهشناسی نتیجه گرفت: مد همواره بین عقل و آرمان در رفت و آمد است.
در کارگروه دوم که عصر روز نخست (۲۸ فروردین) در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه صنعتی شریف با موضوع «علوم سیاسی» برگزار شد، اساتید متخصص این حوزه به ارائه مطالب خود پرداختند.
پدیدارشناسی، عقلانیت و زندگی روزمره
نخست معزالدین باباخانی تیموری به عنوان دبیر کارگروه علوم سیاسی سخنرانی خود را با موضوع «پدیدار شناسی، عقلانیت و زندگی روزمره» ارائه کرد. به زعم وی مسئله عقلانیت از زمان شکلگیری اسطورهها مطرح بوده است، چراکه اسطورهها نخستین نماد و روش مواجهه انسان با جهان پیرامونش بودهاست. پس از آن به عقلانیتی میرسیم که به نام لوگوس در یونان مطرح است و با اخلاق، احساس، فیزیک، طبیعت و ... در ارتباط است.
وی در ادامه گفت: در قرون وسطی عقلانیت حالات ماوراء الطبیعه به خود گرفته و در اواخر قرون وسطی و آغاز دوره رنسانس نخستین بار اصطلاح Rationality به معنی عقلانیت مطرح میشود. در دوران مدرن عقلانیت به نوعی به طور رسمی با دکارت آغاز و در ادامه به عقل عملی میرسد، البته در دوره مدرن تنها با یک نوع عقلانیت کلی روبرو نیستیم.
باباخانی در پایان نتیجه گرفت: در زندگی روزمره نمیتوان فقط با اتکا به یکی از ابعاد عقل پیش رفت و بایستی در زندگی روزمره، هم از عقل محاسبهگر بهره گرفت و هم از عقل عملی، یعنی در عمل، هم باید ایدهها را مد نظر داشت و هم به طور مادی عمل نمائیم.
عقل ترسیده، عقل پنهانگر
در ادامه حاتم قادری با موضوع «عقل ترسیده، عقل پنهانگر» به ارائه مطلب پرداخت و گفت: تنها وظیفه و کارکرد عقل در نگاه قُدما «روشنگری» بوده است، ولی امروزه عقل نیرویی است که معمولاً در شرایط عادی جایی برای ابراز نداشته و در شرایط خاص که نوعی از ترس در آن وجود داشته باشد عقل خودنمائی کرده و معمولاً با تصمیمات محافظه کارانه شناخته میشود. در واقع عقل متأثر از شرایط استقرار ماست.
وی افزود: عقل ما عقلی ترسیده است، و این موضوع دلایل بسیاری دارد از جمله میتوان به آسمان اشاره کرد، آسمانی که معمولاً و حتی پیش از اسلام نماد جایگاه عالم دیگر و خداوند است، اما در اکثر موارد آیات و نشانههای مربوط به عذاب بیشتر برای ما روایت شده و باعث شده که ما از آسمان ترس داشته باشیم. از آسمان که بگذریم و به زمین نظاره کنیم، در عین زیباییهای بی شمار آن، زمین مملو از خطرات بالقوه است، به ویژه کشور ایران که به قول جلال آل احمد «ایران چهارراه حوادث است». یعنی موقعیت طبیعی ایران مصونیتی به ساکنین این کشور نداده است. علاوه بر آسمان و زمین، خاندانهای حکومتگر ایران اغلب از طبقه متوسط جامعه نیز پائینتر بودهاند و همین امر مانع رشد ایرانیان در طول تاریخ و منجر به ترس عقل ایرانیان شده است. از طرفی باید به عقل پنهانگر نیز اشاره کرد، عقلی که نخستین خصلت آن پنهانگری است و بدنبال خود ریا، فرار، ترس، خشونت، جنگ و ... میآورد. به طور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که عقل، خارج از حالت استقرار و شرایط ما، کارکرد خاصی ندارد، یعنی تبلور عقل در شرایط مختلف زندگی خواهدبود.
ایمان، گمشده ما در زندگی روزمره است
در ادامه پنل، محمدجواد غلامرضا کاشی به ارائه مطلب خود با موضوع «فرهنگ، عقلانیت، زندگی روزمره» پرداخت و گفت: برای بررسی دوگانه عقل و زندگی روزمره باید به مسائلی از جمله مشکلات و مصائب مردم، جنگ، قحطی، بیماری ها، فقر و کمبودها و ... پرداخت.
وی ادامه داد: بر خلاف بسیاری از پیشینیان که برای حل مسائل پیش گفته هرکدام به نوعی دست به دامان عقل شدهاند، باید از عشق و ایمان کمک گرفت. چراکه عقل در مغرب زمین بسیار ریشهدار و مسبوق به سابقه است، اما در جامعه ایران اینگونه نیست و در جامعه ایران، ایمان ریشههای قدرتمندی دارد. عمدتاً جامعه ایران را از گذشته با دو نگاه تحلیل کردهاند؛ ایران جامعه خرافی، ایران جامعه دین خو، و در هر دو نگاه، تبعیت از عقل در حاشیه قرار دارد.
کاشی با استفاده از مباحث کیرکگارد و اقبال لاهوری به اثبات فرضیه خود پرداخته و در پایان با شعری از فروغ نتیجه گرفت: «ایمان» گمشده ما در زندگی روزمره است:
«خورشید مرده بود
و هیچکس نمیدانست
نام آن کبوتر غمگین که از قلبها گریخته
ایمان است».
در پایان این نشست در روز نخست جهانگیر معینی علمداری سخنان خود را حول موضوع «پراگماتیسم، عقلانیت و زندگی روزمره» آغاز و با جمعبندی مختصری از سخنان سایر اساتید عنوان کرد: بایستی نوع نگاه ما به مسئله عقل و کارکردهای عقل در سیاست تغییر یابد. چراکه قطعاً تاکنون اشتباهات بسیاری در این حوزه مرتکب گشتهایم که منجر به تحولات اخیر جهان بویژه منطقه خاورمیانه شدهاست. ظهور و بروز پدیدههایی مانند داعش، اتفاقاتی که در سوریه و عراق رخ میدهد همه و همه ناشی از اشتباه رویکرد سیاست بودهاست. این اتفاقات باعث شده تا بسیاری از افراد از حداقلیترین حقوق خود که زندگی روزمره است محروم گردند.