1)قرآن
کریم بزرگترین معجزه پیامبر اکرم (ص) است. در قرآن آیات متعددی وجود دارد
که معجزه بودن این کتاب الهی را ثابت می کند ,برای نمونه تحدی قرآن بهترین دلیل بر اعجاز قرآن است که
می فرماید: اگر در این کتاب که بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید سوره
ای همانند آن بیاورید[1]. و تا امروز همه انسان ها از آوردن حتی یک سوره
مانند کوچک ترین سوره های قرآن عاجز بوده و تا ابد نیز عاجز خواهند بود.
2)علاوه
بر این آیات فراوانی نیز در قرآن وجود دارد که بخشی از آنها از جهتی معجزه
پیامبر اکرم (ص) به حساب می آید؛ نظیر اخبار از آینده، اخبار گذشتگان،
معارف بلند الهی و ...؛ زیرا مردم از طریق پیامبر اکرم (ص) با این مطالب
وحیانی آشنا شده اند, برای مثال دو نمونه عرض می کنیم : عاص بن وائل،
پیامبر(ص) را به علت نداشتن پسر، ابتر می نامید ، پیامبر (ص) وی را ابتر و
نسل خودش را کوثر نامید.[2] این پیش بینی محقق شد و نسلش بعداز پسرانش
منقطع شد ولی نسل پیامبر هم چنان پابرجاست.[3]
دیگر
مثال خبر از غلبه روم بعد از آن که از سپاه ایران شکست سختی خورده بودند
میداد: "رومیان مغلوب شدند! (و این شکست) در سرزمین نزدیکى رخ داد امّا
آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودى غلبه خواهند کرد". [4]
3)قرآن
از معجزه دیگر پیامبر به صراحت یاد می کند: و آن اسراء و معراج رسول خدا
است. «پاک و منزه است خداوندی که بنده اش را شبانگاهان از مسجد الحرام به
مسجد الاقصی برد و ...»[5]
این آیه
درباره معراج (اسراء) پیامبر (ص) است که خداوند بعد از آوردن پیامبر به
مسجد الاقصی وی را تا «قاب قوسین» یا «نزدیکتر از آن» [6] به بالا می برد.
4)و
در آخر معجزه شق القمر (شکافته شدن ماه با اشاره حضرت) است که در ابتدای
سوره قمر به آن اشاره شده است. در ابتدای سوره قمر خداوند از این معجزه
بزرگ پیامبر یاد می کند و می فرماید «قیامت نزدیک شد و ماه شکافته شد».[7]
واقعه
شق القمر از این قرار است که، مشرکان مکه (قبل از هجرت) از پیامبر (ص)
درخواست آیه و نشانه ای کردند و گفتند: «اگر واقعاً پیامبر خدا هستی ماه را
برای ما بشکاف و دو نصف کن، پیامبر (ص) به آنان فرمود: اگر این کار را
برای شما انجام دهم ایمان می آورید؟ گفتند آری. آن شب، شب بدر بود یعنی ماه
در آسمان کامل بود. پیامبر اکرم (ص) از پروردگارش خواست تا ماه دو نیم
شود، با اشاره پیامبر (ص) ماه به دو نیم شد و عده زیادی این معجزه بزرگ را
دیدند اما مشرکان دوباره این معجزه بزرگ را انکار کردند و گفتند محمد (ص)
ما را سحر کرد[8] قرآن مجید این انکار مشرکان را به عنوان عادت همیشگی آنان
بیان کرده و می فرماید: "و هر گاه (مشرکان) نشانه و معجزهاى را ببینند
روى گردانده، مىگویند: «این سحرى مستمر است»! آنها (آیات خدا را) تکذیب
کردند و از هواى نفسشان پیروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد.".[9]
این بخشی از مطالبی است که در رابطه با معجزات پیامبر اکرم (ص)بیان شد.
پی نوشت:
[1]
بقره، 23:" وَ إِن کُنتُمْ فىِ رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ
عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَکُم
مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِین".
[2] کوثر،3:" إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتر.
[3] بحارالانوار،ج 17،ص 203.
[4] روم،1و 2 و 3 :غُلِبَتِ الرُّومُ،فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون.
[5]
اسراء، 1." سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ
الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَکْنَا
حَوْلَهُ لِنرُِیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر".
[6]
نجم،7 و 8 و 9 وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلىَ، ثمَُّ دَنَا
فَتَدَلىَ،فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینِْ أَوْ أَدْنىَ، فَأَوْحَى إِلىَ
عَبْدِهِ مَا أَوْحَى- برای آگاهی از تفسیر این آیات نک: طباطبائی، محمد
حسین، ترجمه المیزان، ج 19، ص 38 به بعد، انتشارات، دفتر انتشارات اسلامی.
[7] قمر، 1. "اقْترََبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَر".
[8] طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه معجع البیان، ج 24، ص 10.
[9]
وَ إِن یَرَوْاْ ءَایَةً یُعْرِضُواْ وَ یَقُولُواْ سِحْرٌ
مُّسْتَمِرٌّ،وَ کَذَّبُواْ وَ اتَّبَعُواْ أَهْوَاءَهُمْ وَ کُلُّ أَمْرٍ
مُّسْتَقِر.