۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۱۲
مشروح این گفتوگو به قرار زیر است که میتوانید آن را مطالعه کنید:
شما سالروز شهادت شهید آوینی را که بهانهای برای نامگذاری هفتهای به نام هفته هنر انقلاب اسلامی شده، چگونه ارزیابی میکنید؟
اجازه دهید که شروع صحبت من با ذکر یک نعمت و شکر آن باشد. خدا را شکر میکنم که در دوران و فضایی زندگی میکنم که موضوعات ارزشی در آن مطرح است و این نعمت بسیار بزرگی است؛ الحمدلله. اما در پاسخ به سؤال شما باید ابتدا چنین بگویم که به طور کلی «مناسبتی» رفتار کردن با هنر انقلاب اسلامی بسیار کار تأسف بر انگیزی است. بر این باورم که، مفهوم هنر انقلاب یکی از عناصر لازم برای برونرفت جامعه از بسیاری از معضلات اجتماعی است. اینکه ما در طی سال یک هفته را به موضوع هنر انقلاب اختصاص دهیم و در خلال آن درباره هنر انقلاب صحبت کنیم، هر چند جای شکرگزاری دارد، اما از یک جهت بسیار دردناک است، زیرا به گفته دیدهبانهای فرهنگی و الهی، فرهنگ جامعه ما رو به افول است و مسیر فرهنگی جامعه ما یک سیر نزولی را طی میکند، لذا در چنین فضایی اینکه در طول سال چند روزی از ارزشهای انقلاب اسلامی سخن گفته شود، جای شکرگزاری دارد هر چند زمان آن بسیار کم است و نیاز ما به پرداختن به این موضوع مهم، بسیار بیشتر از این است. امیدواریم که ذکر ارزشهای انقلاب در هفتۀ هنر انقلاب باعث شود تا این موضوع و این جریان عظیم فراموش نشود و هر ساله از این ارزشها یاد شود. به امید آنکه زمانی برسد تا برای مسئولان و مدیران لزوم توجه به فرهنگ انقلاب بیشتر آشکار شود.
ترجمان غلطی از فرهنگ و هنر انقلاب در جامعه وجود دارد
امروزه شاهد آن هستیم که تمامی مسئولان دلسوزانه به دنبال راهی برای رفع مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند. این در حالی است که میتوانند با پرداختن به فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی در صورت داشتن تبیینی صحیح از آن، خیلی سریع به نتیجه مطلوب برسند. امروزه به دلیل نبود تبیین واحد و صحیح از مفاهیم الهی انقلاب در سطح جامعه، نمیتوانیم به گفتمانی اثرگذار و مسیرساز برسیم؛ به عبارت دیگر، تا زمانی که در جامعه ترجمان غلطی از فرهنگ و هنر انقلاب مطرح است، نمیتوانیم از حداکثر پتانسیل آن بهره ببریم. فرهنگی که امام خمینی (ره) مدنظرشان بود؛ از جنس عشق و شهادت و ایمان به محضریت خداوند بود. به عبارت دیگر، تعریف امام خمینی (ره) از فرهنگ و هنر و مفاهیم انقلاب با تعریف بسیاری از متفکران و اندیشمندان متفاوت است.یکی از ثمرات زیبای هفتۀ هنر انقلاب این است که فرصت خوبی ایجاد میکند تا فرزندان و دلسوزان انقلاب که به دلیل فشارهای اجتماعی و بیمهریهای فرهنگ غالب، پراکنده شدند، بار دیگر دور هم جمع شوند و آثارشان را که حاکی از ارادتشان به ارزشهای الهی است، به یکدیگر عرضه کنند.
نظرتان راجع به برگزاری مراسم اختتامیه هفته هنر انقلاب و انتخاب «سید مسعود شجاعی طباطبایی» به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 95 چیست؟
از اقدامات شایسته حوزۀ هنری انتخاب چهره هنر انقلاب استکه معیار این گزینش، تولید آثار تأثیرگذار و جریانساز در طول سالی که میگذرد، است. امسال «سید مسعود شجاعی طباطبایی» به عنوان هنرمند انقلاب معرفی شد، کسی که توانست با برپایی جشنوارۀ کاریکاتور هولوکاست، صهیونیسم جهانی را عصبانی و دل مظلومان عالم را شاد کند. تلاش هنری او باعث شد تا دشمنان داخلی و خارجی عصبانی شوند. چنین هنری بسیار قابل تقدیر است و میتوان آن را هنر زنده نامید.
بنده در مراسم اختتامیه هفته هنر انقلاب شرکت کردم و بسیار خرسند شدم. با حضور در این برنامه و به تبع آن با قرار گرفتن در جریان تلاش دوستانم، متوجه شدم که در طول سال گذشته کم کار بودم و خیلی ساده از کنار مسائل فرهنگی انقلاب گذشتم. این در حالی است که بسیاری از هنرمندان متعهد با علاقهای وصفناشدنی سعی کردند در راستای ارزشها و آرمانهای انقلاب کار کنند؛ آن هم کارهایی تأثیرگذار، که این موضوع بسیار جای شکرگزاری دارد و توفیقی است که خداوند به آنان عطا کرده است. شاید بگویید که شما هم نمایشگاه اثرگذاری به نام آسمان حسین(ع) را داشتید، عرض میکنم، از دید خودم این کافی نیست، زیرا زمانه؛ زمانهای است که باید سربازان جبهه فرهنگی انقلاب با توانهایی که خدا به ایشان عطا کرده، شب و روز به پاسداری از حریم ارزشها بپردازند و با آثار خویش فرهنگ الهی و قرآنی را در جامعه بشری گسترش دهند.
بچههای انقلاب از همان ابتدای انقلاب با دیدن معجزات بسیار از جمله خودِ پیروزی انقلاب، به این باور رسیدند که این انقلاب صاحب دارد و پادشاه عالم به عنوان صاحب انقلاب، برای آن برنامه دارد. به همین دلیل اگر گفته میشود وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعهمان دچار سیر نزولی شده است، به معنای این نیست که انقلاب دچار شکست شود و از بین برود، زیرا صاحب آن، حی است و با قرائنی که تا کنون نشان داده، نیروهای ارزشی و معتقد را به این باور رسانده که قصد حفاظت از انقلاب و پیشبرد آن تا برپایی حکومت منجی بشریت را دارد، لذا دید ایشان نسبت به انقلاب این است که خداوند با برپایی این انقلاب بر ما منّت گذاشته و به ما و مسئولان فرصتی داده تا خود را با نور انقلاب هماهنگ کنیم، پس باید سعی کنیم با تبیینی صحیح از فرهنگ و هنر انقلاب که بر اساس قرآن و کلام اهلبیت(ع) باشد، یعنی همان که امام خمینی (ره) بارها به آن اشاره داشتند و رهبر معظم انقلاب نیز بسیار بر آن تأکید دارند، خودمان را با نور انقلاب همراه کنیم. یادمان باشد که در نظام الهی هر ماجرایی سرآمدی دارد. شاید اینگونه نباشد که این فرصتی که خداوند در یک دوره زمانی محدود و در آرامش و امنیت به ما داده، استمرار داشته باشد و لذا اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم و در مسیر انقلاب قرار نگیریم، شاید خداوند رفتار عوض کند و صحنهای را بپا کند تا مجبور به همراهی با انقلاب شویم. پس پیش از اینکه خداوند صحنهای تازه و احتمالاً سختی را شکل دهد، خودمان را با نور انقلاب همراه کنیم و تلاش کنیم با خواست خداوند که همانا تداوم انقلاب اسلامی است، همراه کنیم و ضمن آشنایی با فرهنگ مورد نیاز این ماجرا، آن را به بهترین نحو به کار گیریم، تا خدای ناکرده دچار عذاب الهی نشویم.
تسنیم:چگونه میشود به تبیینی واحد از فرهنگ و هنر انقلاب رسید؟
خداوند فضای هنر انقلاب را در «اربعین» به تصویر کشیده است
الحمدلله، مسلمین با توجه به آیهای که در قرآن آمده و قرآن را «تبیاناً لکل شئ» خوانده، معتقدند که جواب همه سؤالها در قرآن وجود دارد. در صورت داشتن معارف صحیح قرآنی میتوان جواب تمامی سؤالات را در قرآن پیدا کرد و با بیان آن مسیر حرکت بشریت را هموار کرد. بر اساس بسیاری از آیات قرآن، نگاه آیاتی و به عبارت دیگر توجه به آیات الهی، یکی از بهترین راههایی است که میتوان به وسیله آن به برنامهی خداوندی برای آینده پی برد. ما با «نگاه آیاتی» و دقت در آیات و ماجراهایی که در اطرافما رخ میدهد، میتوانیم از برنامههای خداوند برای عالم و از جمله برنامهی او برای این انقلاب پی ببریم. خداوند بارها ما را به تفکر و توجه به آیاتش دعوت میکند و اعراض کنندگان از آیاتش را مورد شماتت قرار میدهد، چراکه آیات الهی نشانهای برای مسیریابی آینده است و میتوان با عنایت و دقت در آیات، بسیاری از جوابها را یافت.
در زمان حاضر، از آنجایی که جامعه اسلامی از این نوع نگرش استفاده لازم را نگرفته، خداوند رحمان حیطه کارش را گسترش داده و با برپا کردن جریان راهپیمایی اربعین حسینی(ع)، به عنوان یک آیهی عظیم الهی، قلوب مردم جهان از هر دین و آیینی را مورد هدف قرار داده است، به طوری که میلیونها انسان برای حضور در راهپیمایی اربعین از أقصی نقاط دنیا پا به سرزمین کربلا میگذارند. این حرکت عظیم الهی که خداوند آن را با نور اهلبیت(ع) ایجاد کرده، نمونه خوبی برای برپایی تمدن اسلامی است،اما متأسفانه این آیه عظیم الهی آن گونه که باید و شاید، از جانب متفکرین، در جامعه مطرح نمیشود و گفتمان اربعینی در طول سال شکل نمیگیرد و متفکرین و اندیشمندان برای تبیین آن اقدام نمیکنند. چنین رفتاری با این آیه عظیم، بسیار خطرناک است؛ این سخن بدین جهت است که خداوند در قرآن به صراحت اعلام کرده که اگر کسی به آیات الهی توجه نکند؛ او را به عذابی دردناک مبتلا میکند، لذا باید دقت داشته باشیم که این رفتار ما تبعه خواهد داشت. این در حالی است که در چند سال اخیر، بسیاری از علمای بزرگ ما از جمله رهبر معظم انقلاب بر روی ماجرای اربعین حسینی(ع) تاکید کردند و بعضاً آن را آیهای عظیم از آیات الهی دانستهاند. لذا میتوان گفت بهترین موقعیت برای تبیین فرهنگ و هنر انقلاب دقتنظر در راهپیمایی اربعین حسینی(ع) است.
در دوران جنگ نظامی وظیفۀ هنرمند تقابل با دشمن است، اما امروزه که دیگر ما در جنگ نظامی نیستیم، اگر میخواهیم به دشمن هجمه بیاوریم، باید به قلوب انسانها هجمه بیاوریم، باید هنرمندان سعی کنند با تیرهای محبت قلوب مردم جهان را هدفگیری و با محبت ایشان را جذب کنند، این همان کاری است که هنرمند انقلاب باید آن را وظیفۀ خود بداند. همان کاری که رهبر معظم انقلاب انجام میدهند، در واقع ایشان با ارسال نامه به جوانان اروپا، تلاش کردند تا قلب آنان را مورد هدف قرار دهند. جوانانی که زیر سلطۀ ظلم هستندو آگاهی لازم را ندارند. ایشان با این رفتار تلاش میکنند تا برای جوانان اروپا آگاهی ایجاد کنند و آنان را با نورانیت انقلاب آشنا کنند. اگر به این صورت به فرهنگ و هنر انقلاب بنگریم، شایسته است آرزو کنیم در تمام طول سال، سایۀ هنر انقلاب بر فرهنگ جامعه وجود داشته باشد، اگر چنین باشد، دیگر شاهد شکلگیری برخی افراطگریها، تنشها، ناجوریها و بد اخلاقیها نخواهیم بود.
هنرمندان از منظر سیاسی به هنر انقلاب نگاه نکنند
باید از همه هنرمندان دعوت کنیم تا از منظر سیاسی و دولتی به هنر انقلاب نگاه نکنند، آنها باید فضای عاشقانۀ هنر انقلاب را درک کنند، فضایی که هنرمند انقلاب باید واجد آن باشد، فضایی که در ارتفاعات و آسمانهاست. در این زمان اگر کسی درصدد فهم هنر انقلاب است، نباید پای صحبت من و امثال من بنشیند، بلکه باید وارد جریان عظیم اربعین حسینی(ع) شود و هنر انقلابی که خداوند برپا کرده را ببیند. به آن سرزمین برود، تأثیر بگیرد و با تولیدات ارزشی خود، مسیر آینده بشریت را روشن کند؛ چراکه آینده از آنِ تفکر اربعینی است.
به نظر شما یک هنرمند انقلاب باید از چه شاخصههایی برخوردار باشد؟
به سوال خوبی اشاره کردید. وقتی در مراسم انتخاب چهره هنر سال انقلاب حضور داشتم و منتظر اعلام نام هنرمند سال بودم، این فکر به ذهنم خطور کرد که در چنین مراسم صمیمانه و الهی، جای تبیین صفات هنرمند انقلاب از دیدگاه قرآنی خالی است و از خدا خواستم که ای کاش این فرهنگ در جامعه ایجاد شود که همه ما برای همه موضوعات در پی منظر قرآنی باشیم، تا خود را هرچه بیشتر با خواست الهی همراه کنیم. آنجا بود که آیه 54 سوره مبارکه مائده به ذهنم رسید: خداوند در این آیه خطاب به مؤمنین میفرماید که اگر از دین خدا مُرتد شوند، خداوند به جای ایشان قومی را میآورد که دارای صفات خاصی هستند. در روایات آمده است که رسول خدا با خواندن این آیه دست بر شانه سلمان فارسی میگذارد و میفرماید: «منظور این و یاران او و هموطنان او هستند» به عبارت دیگر، خداوند در این آیه از صفاتی سخن میگوید که قوم ایرانی باید داشته باشد، پس سعی کنیم خودمان را بیشتر و بیشتر به این صفات نزدیک کنیم.
خداوند در این آیه چند خصوصیت را ذکر میکند و میفرماید: آنها کسانى هستند که به خدا محبت میورزند و جز به خشنودى او نمىاندیشند، خداوند هم در مقابل، آنها را دوست دارد «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ». وقتی تاریخ ایران را مورد بررسی قرار میدهیم و آثار بجا مانده را تحلیل میکنیم، به وضوح میبینیم که از دوران باستان، ایران از معدود کشورها و شاید تنها کشوری است که همیشه توحید در آن جریان داشته و ایرانیان خداوند را دوست داشتند. به عبارت دیگر، از قدیمالأیام ایرانیان خدا را دوست داشتند و خدا نیز آنان را دوست داشته است، چراکه هیچگاه شرک در این سرزمین شیوع پیدا نکرد و هر بار تفکری الحادی و مشرکانه به این سرزمین وارد شد، بعد از مدتی کوتاه توسط مردم پس زده شد. مانند «آیین میترا» که در این سرزمین و میان این مردم نتوانست حضور یابد و جایی پیدا کند.
خداوند در ادامه آیه 54 میفرماید: این قوم در برابر مؤمنان، خاضع و مهربان هستند و در برابر دشمنان و کافران، سرسخت، انعطافناپذیر و پر قدرتند «أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّة عَلَى الْکافِرینَ». الحمدلله در این انقلاب شاهد تبلور این صفت در بین مردم هستیم. از دیگر صفاتی که خداوند میفرماید این است که: جهاد در راه خدا به طور مستمر از برنامههاى آنهاست «یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ»، این خصوصیتی است که در دوران جنگ تحمیلی به وضوح در جوانان دیده شد، جوانانی که فقط برای رضای خدا به میدان نبرد میرفتند و جانشان را با افتخار فدا میکردند؛ این به معنای آن است که ایرانیان در آن برهه، صفت جهاد فی سبیلالله را داشتند، اما باید یادمان باشد که این صفت در ایرانیان باید استمرار داشته باشد و هیچگاه ایشان نباید جهاد در راه خدا را ترک کنند و البته لزومی ندارد جهاد پیوسته به صورت جنگ نظامی باشد.
صفتی در رهبر معظم انقلاب که موجب سربلندی ایران است
آخرین صفتی که خداوند در این آیه ذکر میکند چنین است: آنها در راه انجام فرمان خدا و دفاع از حق، از ملامت هیچ ملامت کنندهاى نمىهراسند و جنگ روانى، در آنان که از مؤمنین واقعى هستند، اثرى ندارد «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم». در این زمان به وضوح میتوان این صفت را در رهبر معظم انقلاب مشاهده کرد. امید است که آحاد ملت به این صفت متصف شوند، چراکه در این دوران که نزدیک به آخرالزمان هستیم، نیاز مُبرم به فضل الهی داریم. وقتی در برابر طعنهها و سرزنشهای دشمنان هراسان نباشیم، خداوند نیز فضل خود را طبق این آیه جاری میکند، لذا شایسته است این صفات را به فرهنگ خودمان تبدیل کنیم. یکی از علل سربلندی ایران، وجود چنین صفاتی در مردم و رهبری است. شاید بتوان این آیه را به عنوان ملاکی برای تبیین صفات هنرمندان انقلاب قرار دهیم. در این صورت هنرمند انقلاب باید این صفات را شاخص خود قرار دهد و با این پشتوانۀ عمیق قدم در راه توسعۀ فرهنگ و هنر انقلاب بگذارد و تمام آثار و تولیداتش را از فضل خدا بداند و بس.
با توجه به شاخصهای که ذکر شد میتوان انتخاب هنرمند انقلاب سال 95 را مورد ارزیابی قرار دهیم. جناب آقای «سید مسعود شجاعی طباطبایی» از مؤمنین بسیار فروتن است و در مقابل دشمن با عزت رفتار میکند که نمونۀ بارز آن برپایی نمایشگاه هولوکاست توسط ایشان است. یکی دیگر از صفات این هنرمند این است که از سرزنش ملامتکنندگان داخلی و خارجی نمیهراسد و نمایشگاه هولوکاست را با تمام مخالفتهای داخلی و خارجی برپا کرد. برای همین است که خداوند فضلش را به او عطا کرده و توفیق خدمت به انقلاب را به او داده است. او هنر را مرده نمیبیند، بلکه زنده میپندارد، هنری که باعث حرکت در مؤمنین و خشم در دشمن میشود، پس این هنر، هنر مقدس است. این هنرمند با آن هنرمندی که از هنرش صرفاً برای ارضای نفسانیاتش استفاده میکند، قابل مقایسه نیست. آن هنرمندی که به دنبال ارضای نفسانیاتش باشد، مردهای بیش نیست؛ حتی اگر به ظاهر زنده باشد. آثار او نیز آثاری بیروح و مرده است، اما هنرمندی که با اتصال به خدا و اتصاف به صفات الهی، با آثارش در پاکطینتان تولید حرکت و انرژی میکند و مسیر رشد را برای ایشان تبیین میکند، هنرش در مسیر نجات بشریت و مظلومان عالم بوده و این همان هنر انقلابی و آخرالزمانی در راستای برنامه خداوندی است.
این نوع نگاه کمتر در محافل دیده میشود. به نظر شما مشکل کجاست؟
نبود تفکر صحیح، مشکل اصلی جامعه است
مدتهاست که عدم وجود تفکر صحیح در جامعه آثار سوء خود را بروز داده است و منجر به جهت گیریهای انحرافی و رفتارهایی غیر اخلاقی و ناشایست شده است. اگر این روزها شاهد بد اخلاقیهایی از سوی مدیران و مسئولان و افراد شاخص هستیم، دلیلش نبود تفکر صحیح است. وقتی تفکر صحیح در بین افراد جامعه مطرح نمیشود، آنها تفکر را از متفکرین غربی میگیرند و این باعث میشود معضلات اجتماعی غرب در مملکت اسلامی مشاهده شود. علت اینکه در مسائل فرهنگی در حال سقوط هستیم و دچار اعوجاج شدیم، این است که اسلام ناب، آبشخور تفکری ما نیست. این کلام بدین معنا نیست که بنده اسلام ناب را میشناسم، اما این باور را دارم که هرچه از سوی خداوند عطا شود، خیر است اما به شرط آنکه ما برداشتی صحیح از نعمات الهی داشته باشیم. در این صورت، محال است به اعوجاجات اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دچار شویم. پس اگر اعوجاجی هست، به فهم و تفکر ما بر میگردد، اینجاست که اهمیت تفکر صحیح که برگرفته از اسلام ناب باشد، آشکار میشود.
دیگر زمان آن گذشته است که جامعه را با مطرح کردن مجموعهای از نوستالوژیهای مذهبی اداره کنیم. تفکر مذهبی که اکنون در جامعه ما مطرح است محصول متفکرین بزرگواری همچون شهید مطهری(ره)، شهید بهشتی(ره) و این قبیل از علماست که در زمان پیش از انقلاب آن را نگاشتهاند و یقیناً اگر ایشان در این زمان زنده بودند، تفکر دینی را متناسب با این زمانه تبیین میکردند. اکنون ما در شرایطی زندگی میکنیم که به طور کلی با فضای قبل از انقلاب بسیار متفاوت است، اما هنوز داریم امورات خود را با تفکر قبل از انقلاب میگذرانیم، لذا متفکرین شیعی باید خیلی سریع در عرصههای مختلف تفکری ورود کنند و با ارائۀ بستههای مختلف محتوایی، در برطرف کردن نیازهای معرفتی جامعه ایفای نقش کنند و به این وسیله خوراک فکری برای هنرمندان فراهم آورند.