۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۱۶
آیتالله محمد واعظ زاده خراسانی در سال 1328 بعد از اینکه در نجف و مشهد مراحلی از علم را طی کرده بودند، به قم آمدند. اولین برخورد من با ایشان، در کلاس درس آیتالله بروجردی بود که ایشان نوشتهای را به آقا دادند. روش آیتالله بروجردی در سر کلاس این بود که اگر طلبهای نوشتهای به ایشان میداد، برای احترام و اکرام آن شخص، از ایشان میگرفتند و بر بالای منبر تدریس آن را میخواندند و توضیح میدادند. گاهی هم از نویسنده تقدیر و تکریم به عمل میآوردند. آیتالله بروجردی این نوشته را خواندند، توضیح دادند، تقدیر و ترغیب کردند.
از آن تاریخ ما با ایشان در مراحل مختلفی آشنا شدیم، البته ایشان کسی بودند که عمر پربرکت خود را در فقه، اصول، کلام، معارف اسلامی و فرهنگ اهلبیت(ع) سپری کردند. فرد با نشاط و باهوش، فعال و پرکار بودند. یکی از موضوعاتی که موجب تحکیم ارتباط ما با ایشان شد، این بود که یک روز آیتالله بروجردی در درس خودشان از کتاب وسائل الشیعه اسم بردند و فرمودند کتاب خیلی خوبی است. این کتابی است که 35 هزار حدیث در آن مندرج و مبنای احکام عملی اسلام است. معمولاً فقها وقتی درس میگویند روایت را از آن کتاب خوانده و میخوانند. ایشان از اهمیت و ویژگیهای این کتاب سخن گفتند، ولی در عین حال فرمودند این کتاب نواقصی دارد، کسانی که آماده باشند برای تکمیل این راه و این کتاب به منزل ما بیایند. من و آیتالله واعظ زاده و عدهای دیگر، به منزل ایشان شرفیاب شدیم.
ایشان توضیحاتی را دادند و ما شروع به این کار کردیم. یکی از کارهایی که آیتالله واعظ زاده شرکت داشت، همین بود. روایات را تقسیم کردیم که هرکدام به قسمتی از آن اشتغال داشته باشیم و چند سال در تابستان و غیر تابستان در منزلی که آیتالله بروجردی اجاره کرده بودند، مشغول بودیم. ایشان نیز هفتهای یک یا دو بار به ما تفقد کرده و سری میزدند و ما را تشویق میکردند؛ زیرا ایشان شیوه خاصی در پرورش شاگردان و علما داشتند. همچنین عنایت زیادی به فقه و اخبار اهلبیت(ع) داشتند. خودشان هم در این قسمت به ویژه در رجال و درایه مهارت داشتند. ما مشغول به تألیف این کتاب به نام جامع الاحادیث الشیعه بودیم که یکی از آثار و یادگارهای آیتالله واعظ زاده است. هرچند اواخر برای چاپ آن کتاب، آیتالله ملایری و شیخ اسماعیل معزی خیلی فعالیت کردند. موضوع دیگری که باهم اشتغال داشتیم، تأسیس مجلهای به نام مکتب اسلام بود. در همان زمان حیات آیتالله بروجردی چند نفر به این فکر افتادیم که یک مجله در قم و به زبان حوزه علمیه راهاندازی کنیم. امام موسی صدر، آیتالله واعظ زاده، آیتالله موسوی اردبیلی، بنده و آقای جزایری باهم این کار را شروع کردیم که ایشان فعالیت خوبی در اداره و مدیریت مجله داشتند. ایشان اهل کار بود، خیلی پرکار، بانشاط، فعال در فقه، اصول، کلام، تاریخ و فلسفه بود و مهارت بسیار کامل داشتند. عمر ایشان با برکت بود.
آیتالله بروجردی برای وحدت شیعه و سنی عنایت زیادی داشتند. دارالتقریبی در مصر احداث شد و آیتالله شیخ محمدتقی قمی آنجا بودند که دائم به قم میآمدند و خدمت آقا میرسیدند. این برای خاطر این بود که شیعه و سنی هرچه بیشتر با هم وحدت، الفت و اتحاد داشته باشند؛ زیرا دشمن همیشه از این اختلاف سوء استفاده کرده و حالا هم سعی میکند که از این اختلاف سوء استفاده کند. این دارالتقریب در مصر دایر و فعال شد و نشریاتی هم داشت که خیلی مهم بود. آیتالله بروجردی و رئیس و دبیرکل جامع ازهر شیخ محمود شلتوت، ارتباط و مکاتبه زیادی باهم داشتند. در نتیجه شیخ محمود شلتوت گفتند که من در جامع ازهر از کتابهای فقهی شیعی کتاب مختصر محقق را رسمیت میدهم که مطالعه کنند و درس بگویند، به علاوه اینکه یک کرسی در آنجا برای تدریس فقه جعفری، نصب میکنیم. بنده اوایل به ثمر رسیدن انقلاب، مدت دو سال نماینده امام(ره) در اروپا بودم. همان اوایل یک سفر به جامع الأزهر مصر رفتم و چند روزی آنجا بودم.
علمای جامع الأزهر خیلی محبت کردند و گفتند در اینجا یک کرسی برای فقه حنبلی و یک کرسی هم برای فقه شافعی و یکی هم برای فقه مالکی گذاشته شده است. یک کرسی هم برای تأسیس فقه جعفری و فقه امامیه به دستور شیخ محمود شلتوت گذاشته شده است، اما این کرسی خالی است و شما یک نفر را از قم بفرستید که به اینجا آمده و فقه مقارن را بگوید، یعنی فقه حنفی، حنبلی و شافعی و فقه شما را بداند و مزیت فقه شما را نسبت به فقه آنها بیان کند و به عنوان فقه مقارن تدریس کند. بنده خدمت امام(ره) عرض کردم که قضیه جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پیش آمد. سپس خدمت آیتالله خامنهای (دامت برکاته) رفته و گفتم. ایشان هم فرمودند: در قم شخصی را پیدا کنید که این مزایا را داشته باشد، من تمام هزینه آن را تأمین میکنم.
دارالتقریب، جای بسیار مهمی است که آیتالله بروجردی برای وحدت شیعه و سنی به آنجا عنایت داشتند، تا شیعه و سنی باهم مباحثه و مناظره کنند و این مباحثهها ثبت و ضبط شود. بنابراین این وحدت و الفت میان آنها خیلی ضرورت دارد. بعد از اینکه آیتالله بروجردی به رحمت پروردگار پیوستند، مقام معظم رهبری تصمیم گرفتند که این کار ادامه پیدا کند و این دارالتقریب برقرار باشد. برای این کار شخصیتی لازم بود که از نظر علمی جامع، ذوفنون، اهل قلم، اهل بیان و نسبت به اوضاع جهان، روشن باشد. بنابراین آیتالله خامنهای (مدظله العالی) آیتالله واعظ زاده را برای این کار انتخاب کردند. ایشان دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی شدند که این کار را خیلی خوب انجام دادند و یکی از کارهای مهم و تأثیرگذارشان بود. بعد از درگذشت ایشان باید از آقایان و علمایی که در خدمتشان هستیم و سعی میکنند بین ادیان و مذاهب بحثها و مناظرههایی باشد، تا این جریان زنده، باقی و برقرار باشد؛ تشکر کنیم؛ زیرا میدانیم که دشمن ما یعنی آمریکا، صهیونیست، انگلستان و به طور کلی غرب، دشمنی شدیدی با اسلام دارند. به همین علت از راهها و عناوین مختلف سعی میکنند که اسلام را بکوبند. از جمله راههایی که به وسیله آن میخواهند به اسلام ضربه بزنند، تفرقه میان شیعه و سنی است. آنها نه شیعه را میخواهند و نه سنی را بلکه میخواهند از این تفرقه استفاده کنند. آیتالله واعظ زاده یکی از کارهایش این بود که در راه وحدت و تقریب بسیار کوشید و جای تقدیر از افرادی دارد که در این راه گام برمیدارند.
آیتالله واعظ زاده نوشتهها و کتابهای زیادی نیز داشتند. واقعاً انسان گاهی تعجب میکند یک نفر چگونه میتواند در تحقیق موفق باشد. ایشان استادان زیادی داشتند. در قم در درسهای آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله طباطبایی شرکت میکردند. خیلی پرکار، باهوش و فعال بودند و کارهایشان اساسی و شناخته شده بود. از جمله مسائلی که در نوشتههایشان مکرر است، مسأله ولایت فقیه است. ایشان روی این تأکید دارند که از صدر اسلام باید برای مدیریت جامعه شخصی معیّن شود که پیغمبر(ص) و حضرت امیر(ع) و فرزندان آن حضرت بودند، بعد از آن، در دوره غیبت باید فقیهی باشد که چند کار باید انجام بدهد. ابتدا تبیین مسائل است؛ چون برخی از مسائل هست که باید تبیین شود و درباره آن بیشتر توضیح داده شود. دوم ارشاد و هدایت مردم، سوم اجرای احکام اسلام است که احکام اسلام در کتاب، سنت و قانون اساسی وجود دارد، اما اجرای آن بسیار مهم و در هر زمانی لازم است. بنابراین باید رهبری باشد که جامعه را به حرکت درآورده و به حرکتها جهت بدهد. امام(ره) فرمودند موقعیت رهبری و ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است؛ زیرا ائمه دو جنبه دارند: یکی جنبه باطنی است؛ یعنی عصمت و ارتباط با خدا که وسائط فیض پروردگارند. جنبه دیگر حکومت عدل و داد در میان مردم، برقرار کردن است که ولایت فقیه میتواند این وظیفه را داشته باشد. ایشان در این رابطه قلمفرسایی کردند و مطالب زیادی نوشته و بیان میکردند. این اقدامات ایشان از آثاری است که باید منعکس شود. گامهای مهم ایشان در راه پیشرفت اسلام و وحدت میان شیعه و سنی است که باید روی آن تکیه کنید؛ زیرا دشمن از این راه میخواهد به ما ضربه بزند. هرچه شما در این راه بهتر، کاملتر و جامعتر گام بردارید، خدمت بزرگی به انقلاب و اسلام کردهاید.