۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۰
آشنا با وسعت هفت آسمان بال و پرت
وادی بالا نشینان کوچه کوچه معبرت
تا که دیدی کربلای دیگری آغاز شد
عاشقانه دست شستی با دل و جان از سرت
در نگاه آسمان عکس عروجت قاب شد
قبله آیینه ها شد تا ابد خاکسترت
از مناجات تو در شب های حمله بارها
داستانهایی شنیدم از لب همسنگرت
قالباً با خنده در ذهنم تداعی می شوی
باشد این تأثیری از لبخند بار آخرت
مهر و تسبیح و پلاکت قسمت اروند شد
از تو مانده یادگاری پیش من انگشترت
باز هم سنگ مزارت بوسه گاهم شد پدر
یاد شب هایی که می بوسیدمت در بسترت
پس از پایان شعر خوانی این شاعر آئینی، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علیرضا پناهیان سخنرانی خود را با موضوع "منافقین" آغاز کرد. وی گفت: اگر این منافقین اجازه می دادند این بحث منافقین را جمع می کردیم! اما چه کنیم که دست از سر ما بر نمی دارند. گزیده ای از سخنان وی را می خوانیم.
آرامش کاذب، یکی از ترفندهای شیطان
یکی از کارهایي که اهل نفاق انجام می دهند و در قرآن کریم به آن اشاره شده است اين است كه مؤمنان را از کافران می ترسانند. حالا یا می خواهند کاری بکنند که جامعه ایمانی در اختیار کافران قرار بگیرد یا اینکه می خواهند در جامعه ایمانی یک عافیت طلبی ايجاد كنند و یک چیزی گیر خودشان بیاید. ما به آرامش و تن پروری کاری نداریم. جالب اینکه بعدش هم که مؤمنین و مجاهدین فی سبیل الله مبارزه می کنند و پیروز می شوند، اینها "انا شریک" می گویند و سر تقسیم غنائم هستند.
با توجه به این که ماه رجب است باید به فکر خودسازی هم باشیم با همه مسائلی که منافقان درست می کنند. اساساً ترسیدن یا نترسیدن و خیال راحت داشتن یا خیال ناراحت داشتن یکی از موضوعات مهمی است که می شود از ابعاد مختلف به آن نگاه کرد. یکی از ترفندهای شیطان که در مورد اغلب آدمها گرفته، حتی به مؤمنان هم که نگاه می کنیم این ترفند اثرش به طور حداقلی وجود دیده می شود این است که آرامش کاذب به آدمها می دهد و اجازه نمی دهد که آدمها به خطراتی که آنها را تهدید می کند نگاه کنند.انسان هم زمینه این خرابی را در خودش دارد ولی شیطان هم به شدت در این زمینه فعالیت می کند. یکی از جاهایی که می شود صدای ابلیس را شنید و او را در کنار خودمان حس کنیم در همین زمینه است که به آدمها آرامش کاذب می دهد.
سه درخواستی که ابلیس از خدا داشت
درک کردن ابلیس کار دشواری است. ابلیس وقتی که رجیم شد و دور انداخته شد گفت که من در روز قیامت چیزی ندارم پس نتیجه دنیایی عبادتهايم رابه من بده. ابلیس سه چیز را از خدا خواست. از خدا خواست که از کرمش به او بدهد که خدا هم از کرمش به او عنایت کرد. و این همان ابزاری بود که با آدم می جنگید. یکی از خواسته هایش این بود که از فرزندان آدم دو فرزند به او بدهد. یکی عمر طولانی بود و خواسته دیگر اینکه مانند خون که در رگ جریان دارد بتواند در وجود انسان جریان داشته باشد و دیگری این که بتواند در سینه آدم وسوسه کند و آدم فکر کند که فقط خودش است. این قدرت ابلیس خیلی قدرت بالایی است و نیازی به ماهواره و پیام های بیرونی ندارد. این که انسان بفهمد کدام یکی از وسوسه های شیطان است و کدام از هوای نفس خودش است این مهارت فوق العاده ای می خواهد. این کار ساده ای نیست. کسی که بتواند بفهمد که شیطان چه فرقی با خودش می کند آن آدم فوق العاده ای است. یکی از جاهایی که انسان می تواند دست شیطان را بخواند در آن مرحله است که شیطان به آدم آرامش کاذب می دهد. وقتی انسان می خواهد آرامش کاذب خودش را بهم بزند آن { شیطان } نمی گذارد. مثلاً آرامش کاذبی که همه داریم این است که امشب را تا صبح زنده می مانیم و فردا صبح به کارهایمان می رسیم خب این یک آرامش کاذب است. خطرات زیادی ما را تهدید می کند و شیطان می گوید که نگاه نکن. مثلاً مرگ. خطرات زیادی ما را بعد از مرگ تهدید می کند مانند جان کندن، شب اول قبر که شیطان در این عالم به ما می گوید به آنها نگاه نکن. در عالم برزخ حساب و کتاب ها را باید پس داد، ولی شیطان می گوید بابا ول کن، فکرش را نکن. اين آرامش کاذب است.
امام سجاد(ع) می فرمایند تعجب می کنم از کسی که یک درهم و دیناری که از دستش می رود حسرت می خورد ولی یک روز عمرش که دیگر برنمی گردد و از دستش می رود ناراحت نمی شود.
خوب نیست که آدم با استرس زندگی کند ولی خوب هم نیست که آدم ماست مالی کند. چاره کار هم این نیست. خدا در قرآن می فرماید : الابذکرالله تطمئن القلوب. شما ذکر خدا را نمی گویید اینقدر آرام هستید. چه می کنید که این آرامش کاذب را دارید. چرا نمی ترسید؟ باید بترسید، باید کسانی تو را بترسانند، عقلت باید تو را بترساند،بعد ایمانت تو را نگه دارد. اینطوری مصرف ایمان در وجود آدم می رود بالا، ولی با آرامش کاذب به ایمان هم نیازی ندارید. این جا آدم یاد گوسفند می افتد. گوسفند ها چه آرامشی دارند. در هنگام چریدن یک ذره اضطرابی در نگاهش ندارد. پیامبر(ص) فرمود: گوسفند، صفتی را که به انسان منتقل می کند صفت مهربانی است. شیطان دوست دارد که انسان گوسفند وار زندگی کند. تو باید نگران باشی. نگران سختی ها باید باشید. چه سختی های مادی که مثال زدم و چه سختی های معنوی.
با خدا آرام باش
تو باید از ابلیس بترسی. خدا تو را از ابلیس می ترساند و می فرماید که ابلیس دشمن توست. اگر ایمانت را هم بگذاری کنار باز هم ابلیس می خواهد که تو را نابود کند. در قرآن می فرماید که وقتی انسان تحت اصرار و اغوای شیطان کافر می شود، شیطان بلافاصله به او می گوید که خاک برسرت. چون شیطان می گوید که من از خدا می ترسم آن وقت انسان آمده به من متکی شده. آرامش کاذب را بریزید دور. در صورت ناآرامی با خدا آرام باش. یک چیزی سر زبان ها افتاده که مثبت نگر باش. یعنی این که ابلیس نیست. یعنی خدا دروغ گفته. نه ما داریم فرصت هایمان را از دست می دهیم. بی خود نباید منفی بافی کرد. احتمال مرگ بی خود نیست. ولی اینکه قطعاً می میرید این بی خود است. پیامبر(ص) فرمودند که فال بد نزنید. این درست است. این که من امشب قطعاً می میرم یا خدا من را انداخته دور این ها غلط است.این که خدا ما را به خاطر گناهان زیادمان انداخته دور غلط است. آدم باید بین خوف و رجا باید باشد. منفی نگری به معنای بد کلمه و زیادی ممنوع ولی خیال تخت بی ذکر خدا هم ممنوع. باید آدم محلهای نگرانی را در زندگی خودش ببیند. نگرانی های مادی در درجه صدم هستند و نگرانی های معنوی خیلی مهم هستند. ما که اهل دنیا هستیم باید نگرانی مادی داشته باشیم. اگر خدا توفیق از ما بگیرد و به ما توفیق ندهد چه خاکی برسرمان بریزیم. اگر خدا عملمان را قبول نکرده باشد چه کار باید بکنیم. بزرگترین نگرانی مؤمن قبولی عمل است. مگر می شود برای قبولی عملش کسی نگران نباشد. این که نمازمان را خواندیم و خیالمان راحت شد فقط کافی نیست. این که منفی باف نباید باشید و مثبت نگر باشیم این به این معنا درست است. شیطان می خواهد آدم شبیه گوسفند باشد!
از صدا و سیما انتقاد شدید دارم!
من از صداو سیما انتقاد شدید دارم که چرا مشکلات مردم سوریه و عراق را درست برای مردم ما توضیح نمی دهد.مردم باید بدانند. مردم باید خبر داشته باشند که این تروریست هایی که دارند جنایت می کنند اگر آنجا مقابل اینها ایستادگی نکنند نوبت بعدی کشور ماست. این که نگوییم و مردم را نگران نکنیم که درست نیست. مردم ما خیلی بزرگوارتر از این حرفها هستند.اگر مردم ما نگران شوند با اتکا به خدا و انقلاب اسلامی،سپاه، بسیج، امر ولایت، اقتدار جمهوری اسلامی نگرانی را برطرف می کنند. دشمن ما اخلاقش به شدت بدتر شده است. چرا هیچکس این را نمی گوید. دشمنان ما سوریه را تحمل می کردند و آن را برای خودشان فرصت می دانستند. ولی الان این را هم نمی توانند تحمل کنند. می دانید یعنی چه؟ مگر سوریه رفتارش عوض شده؟ سوریه کجا رفتارش انقلابی تر شده که در آنجا دارند قتل عام می کنند؟ همان اوایل جریانات تروریستی مسئولان سوریه گاهی علیه ایران هم موضع می گرفتند. ببنید که دشمن چقدر وحشی شده که سوریه ی نرم در مقابل استکبار و صهیونیسم را هم نمی تواند تحمل کند. این دشمنی که خیلی وحشی تر از گذشته شده دشمن ماست. به خاطر این که نفوذ ما را در منطقه کاهش بدهد روزانه هفتاد تا هفتاد تا در عراق می کشند. این ها را نبینید.
چرایی تاکید مقام معظم رهبری بر حرمت شهدا
اگر شهادت در فرهنگ ما جا نیافتاده بود معلوم نبود چه بر سر ما می آمد. این که مقام معظم رهبری اینقدر بر حرمت شهدا تأکید کردند و بر زیارت مزار شهدا، بر رفتن زیارت مقتل شهدا، و اگر این تأکید نبود الان فرهنگ شهدا از بین می رفت و دشمن هم از آن طرف می آمد. ما روایت داریم که مقتل شهدا باید زیارتگاه شود. دشمن می بیند که فرهنگ شهادت هنوز جان دارد، می ترسد که به کشور بیاید. این که مقام معظم رهبری چند سال است که می فرمایند ما در مقابل تهدید شما هم سکوت نمی کنیم . اگر تهدید کنید، تهدید می کنیم. آنها انقدر در موضع ضعف هستند که از تهدید ما هم ضربه می خورند. وقتی که ما از نظر قدرت نظامی محکم ایستادیم. من از صدا وسیما خواهش می کنم که این دشمن را به ما نشان بدهد. بله در حد خبر که نمی شود. مستند ساز باید به آنجا ها برود در خانه هایشان برود و نا امنی را به تصویر بکشد. مستند صدا و سیما برود و ببیند که آن جوانی که قلبش را تروریست در آورد و به دندان کشید کی بود؟ این مادر و پدر ندارد؟ اینها دارند آنها را می کشند به خاطر وفاداریشان به انقلاب اسلامی ایران! دشمن آنقدر وحشی شده، اوضاع خیلی فرق کرده. ابلیس است دیگر!
پس از پایان سخنرانی، میثم مطیعی مناجات الشاکرین را قرائت نمود و به مناجات پرداخت.
صوت مداحی بزودی ارائه خواهد شد
من هرهفته میرم هییت
بسیار عالیهههههههههههههه