۰۱ آذر ۱۴۰۳ ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۲۲
در عصری که انسان ها غرق در دنیای مادی بودند و به ظاهر دنیا بسنده می کردند – یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا- امام خمینی (ره) با دعوت از ملت ایران به میدان انقلاب اسلامی و با تبیین اسلام ناب محمدی (ص)، نگاه مردم به جهان، اسلام، به زندگی و آینده را عوض کرد و از مردمی دنیاگرا و ظاهرپسند، امتی خدامحور، ولایتمدار، تکلیف مدار، امیدوار، متعبد، متوکل و ایثارگر ساخت.
همه دینداران حتی رفاه طلبان پا به عرصه جهاد علیه طاغوت گذاشتند و خداوند نیز براساس آیه «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا»، مردم را به راه های اصلی هدایت نمود و مسیر را برای فروپاشی حکومت شاهنشاهی و استقرار حکومت دینی هموار ساخت.
به جای طاغوت هوسرانِ شهوت پرستِ دنیاطلبِ خودخواه، رهبری دینی بر مسند حاکمیت قرار گرفت که هدفش اجرای احکام الهی در روی زمین و پیاده کردن عدالت در جامعه بشری بود.
ساختار حکومتی امام با معماری محمدی (ص) و علوی، نوید عزت دو سرا را برای مریدان خمینی بزرگ به ارمغان آورد و ملتی دیندار در زیر پرچم ولایت فقیه قرار گرفت. انسان هایی که مقوم انسانیت را عقل و لازمه عقلانیت را تکلیف پذیری می دانستند و بر اساس تکلیف مداری، راهی را برای حمایت از دین خدا ترسیم می کردند که از درون آن یاری ایزد یکتا بیرون می آمد و نتیجه آن غلبه بر دشمنان می شد.
امام خمینی (ره) که می خواست جامعه ایران را به شاهراه سعادت هدایت کند و مردم را به سعادت برساند، تلاش کرد که محیط اجتماعی مناسبی برای رشد افراد در جهت تکامل دینی فراهم سازد تا همه انسان های جامعه در آن محیط احساس شخصیت و سرافرازی کنند و با نگزش جامع به ابعاد و زوایای وجودی انسان و خصلت های مادی و معنوی او، زمینه ساز حکومتی شوند که هدفش تأمین منافع معنوی و معراج انسان باشد و او را به مبدأ آفرینش وصل کند.
در تئوری این نوع از حاکمیت در بخش قانونگذاری، اعتبار اصلی قانون از جانب خداست و هر کسی خدا به او اعتبار دهد، مثل پیامبر (ص) و ائمه دین (ع) و ولی فقیه، کلامش معتبر است و مردم بر اساس اعتبار کلام حاکم، راه جرای حکم ولی را ترسیم می کنند و به دستورات و فرامین الهی جامه عمل می پوشند.
آن گاه که بر اساس مستند «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»، مجری قانون الهی به خداوند انتساب پیدا کرد و براساس حکم خدا فرمان داد، مردم پشتیبان ولایت فقیه می شوند و راه نفوذ در حکومت و تضعیف نظام دینی مسدود می شود و استمرار ایده محمدی (ص) و علوی و حسینی میسور می گردد.
با همین نگاه، مردم اطاعت و تبعیت از مقررات حکومت دینی را شرعاً واجب می دانند و چون همه قوانین به امضای ولی فقیه می رسد، مخالفت با آن را حرام شرعی می شمرند. اینان ولی فقیه را حلقه وصل نظام دینی به خداوند و ملاک مشروعیت نظام می دانند و معتقدند بر اساس آیه «إذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّى مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ» خدا مردم یاری گر دین را در برابر دشمنان حمایت می کند و جلوی سقوط حکومت دینی را می گیرد.
در کلاس درس خمینی بزرگ، همان عوامل ایجاد، عوامل بقاء معرفی می شوند و به ما تفهیم می کنند که برای ماندگاری انقلاب اسلامی و حکومت دینی، امروز نیز به امتی ولایتمدار، تکلیف مدار، امیدوار، متعبد، دیندار، متوکل و ایثارگر نیازمندیم.
مردمی در زیر یک پرچم، با یک نگاه و در راستای یک هدف، با تفاهم کامل که با اتحاد الهی خود، همچنان به دشمن تفهیم می کند؛ آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!!
سی و هشت سال این حقیقت به جهان رخ نشان داد و امروز به رغم دشمنی های مستکبرین، انقلاب اسلامی ایران به الگویی برای جهانیان تبدیل شده است. حزب الله ایران بدل پیدا کرده و شاخه های پر برگ این نظام الهی بر بالای سر محرومین دنیا سایه انداخته است.
نور جبهه مقاومت، ظلمت را در هم نوردیده و بوی عطر آزادی در همه جهان به مشام می رسد. سوسوزدن هایی؛ دل های جذاب را به سمت خود می کشاند و بوی تعفن از گور پادشاهان زشت کردار بلند می شود.
اینجاست که بر خود می بالیم و بر عزت و عظمت حکومت ولی فقیه درود می فرستیم؛ درودی از سر اخلاصی که خنده را میهمان لب های هر بیننده ای می کند و همزمان بر اهریمنان دیار ظلمت نفرین هدیه می نماید.
روی دیگر سکه، تعمیق نگاه انسان های امروز است که به زیبایی بر تحقق وعده های الهی نظر انداخته اند. رشد و نمو حکومت دینی را در کنار سقوط قدرت آمریکا و اذنابش به تماشا گرفته اند و به آینده ای پر رونق تر از امروز چشم دوخته اند؛ آینده ای که با امید امروزیان چهره نشان می دهد و نسل جوان ایران را پا در رکاب نگه می دارد.
همانان، امروز نیز بر این باورند که سیل یاری خداوندگار، انقلابمان را ماندگار کرد و عوامل ماندگاری نیز همان است که ما را عاشق پروردگار نمود.
رمز و راز را در نماز و راز و نیاز، در تلاوت قرآن و مناجات، در ذکر و فکر، در نماز شب و شکر، در تضرع و اشک باید جستجو کرد و این آدم گریخته از معنویت و بی ارتباط با خدا، به آفت مبتلا می شود و به انانیت و سرکشی دچار می گردد و انسان سرکش خود طاغوتی می شود که برای براندازی اش به انقلابی نو نیاز است. پس به فرمان ولایت فقیه گردن نهیم که چون او، تنها برای خدا تلاش کنیم و مقصد الهی را مقصود خود نماییم. تنها با این مقصود به معبود می رسیم و ماندگار می شویم.