۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۱۳
وی ادامه داد: ما ساز و کارهای درست آرامش خانوادگی عارفانه که بتواند ما را به تمام اهداف بندگی برساند را نمیشناسیم. در چنین زمانه ای که دینداری انسان در لبهی پرتگاه قرار میگیرد، از مهمترین راه حل های پیشوای دین، راهکار خانواده محوری و خانواده درمانی است.
نویسنده کتاب « خانواده و تربیت مهدوی»، بیان داشت: در فصل آخر این کتاب، سیمای آخرالزّمانی خانواده به تصویر کشیده شده است در برخی از روایات محور قرار دادن خانه مورد تاکید قرار گرفته است، بطوریکه امام علی (ع) در روایتی می فرمایند؛ «در شرایط آخرالزّمان گلیمی از گلیم خانهتان باشید تا برپایی امر ما».
حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی معنی این روایت را برخلاف نظر برخی مفسّران که انزواطلبی و دوری گزینی معرفی میکنند، محور قرار دادن خانواده عنوان کرد و گفت: این به معنای ملازمت حداکثری خانه و خانواده است. برای آنکه به درجات لازم بندگی و آرامش لازم را از آن منزل به دست باید آورد.
این محقق و پژوهشگر عرصه مهدویت در بخش دیگری از سخنانش به معرفی چهار نوع سلوک خانواده مورد اشاره در قرآن تاکید کرد و افزود: « خانواده شیطانی »، « خانواده نیمه شیطانی»، « خانواده نیمه رحمانی » و « خانواده رحمانی » از جمله مواردی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است.
وی به ویژگی سلوک اوّل یا خانواده های شیطانی اشاره کرد و گفت: در این سلوک، همسران هر دو خبیث و از شمار «عباد الشیطان» هستند و صفر تا صد این خانواده را شیاطین، الهام و وحی میکنند تا روش و منششان به چه صورت باشد. خوراک، پوشاک، راه رفتن و نشست و برخاستشان شیطانی و برخاسته از الهام شیطانی است. نمونه این خانوادهها در سوره مسد امده است. بدین ترتیب این نوع از سلوک خانوادگی را «خانواده های ابولهبی» میخوانیم.
حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی گفت: شوهر در این خانواده همیشه «آتش بیار» معرکه است: «ناراً ذات لهب». این آتش از دیدگاه عرفانی همان رذایل و گناه است. زن نیز در چنین خانواده ای هیزمکش آتش است و مرد را به انجام رذایل تشویق و همکار او در این مسیر است.
وی به خصوصیات سلوک دوم یا خانواده های نیمه شیطانی پرداخت و افزود: شوهر در این خانواده عبادالشیطان است؛ امّا همسر بندهی خداوند است. این خانواده در قرآن «فرعونی- آسیهای» است. یک طرف این خانواده در حال به استضعاف کشیدن اهل خانواده و استکبار ورزی است و در نقطهی مقابل، بانویی قرار دارد که در این زمینه با شوهر همخوانی ندارد و با خداوند معامله میکند. چه بسا این بانو برای نجات فرزندان مسئولیت آسیه را به دوش میکشید. در این خانواده شوهر اهل هلاکت و بانو اهل نجات خواهد بود.
این محقق و پژوهشگر عرصه مهدویت خاطرنشان کرد: بر اساس روایات حضرت آسیه در شمار رجعت کنندگان آورده شده است، لذا میتوان گفت در چنین خانواده ای میتوان بستری برای پرورش مهدی یاوران ایجاد کرد.
خطیب توانای حوزه علمیه سلوک سوم را خانوادههای نیمه رحمانی توصیف کرد و اظهارداشت: در این خانواده شوهر نجیب و همسر خبیث است؛ خانوادههای «نوحی- والههای». بانو در این خانواده والهه و شیدای دنیاست و در مسیر بندگی شیطان وارد میشود. خانوادهی حضرت لوط و همسرش نیز در این شمار میگنجند. در چنین خانواده ای هم میشود به دنبال مهدی یاوری بود. چرا که پدران این خانواده عزم مهدییاوری دارند.
حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی به تبیین سلوک چهارم یا خانواده های رحمانی پرداخت و بیان داشت: در این نوع خانواده، شوهر و همسر هر دو فراری از شیطان و در شمار عبادالرحمن هستند. همدل، همفکر، همزبان، همتا و هم کفو در آرمانهای الهی و عرفانی. این خانواده ها را «ابراهیمی» مینامیم. مرد در این خانواده «آرامش بار» و زن «آرامش بیار» است. مرد فرمان زندگی را به دست میگیرد و زن به عنوان کمک دست و دستیار او بنشیند.
وی در ادامه به اهداف مهم خانواده مهدوی و مهدی یاور پرداخت و گفت: رسیدن به «آرامش و عشق» و «افزایش ایمان در اثر این آرامش» مهمترین هدف هاست بطوریکه این اهداف به آیات 74 سوره فرقان و آیات سوره روم بازگرداند.
وی با عنوان این نکته که بیشترین دعای قرآنی که در قنوت نمازهای امام علی(ع) خوانده شده است، آیه 74 سوره فرقان « رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِمام» می باشد، افزود: مقام قرّه العینی مقام آرامش است، و قرّه العینی به معنی روشنی چشم است امّا این واژه از قرار میآید، یعنی آرامشی که از چشمها بتوان آن را دریافت. به عبارت دیگر مقام قرّة العینی، مقام آرامش خانوادگی است؛ آرامشی که نتیجه آن بهشتی شدن تمام اعضای خانواده باشد و در نتیجه این مورد، رسیدن به پیشوایی متّقین است.
این محقق و پژوهشگر علوم اسلامی افزود: قرّة العین در معنای دیگری در تعبیر علامه طباطبایی است، اشک سرد است که از روی شوق میریزد؛ برخلاف اشک گرم که مثلاً برای داغ حضرت سید الشهداء ریخته میشود. به عبارت دیگر اعضای خانواده به گونه ای باشند که اعضای خانواده از شوق دیدن همدیگر اشک عاشقانه بریزند. این خانوادهی مطلوبی است که اسلام مدّ نظر دارد.