یادداشت وارده/ سوت پایان داور
چرا در فوتبال دنیا بازنده میشویم؟!
در زندگی واقعی وقتی سوت پایان داور از سوی فرشته مرگ به صدا درمی آید و عمر به پایان می رسد، کسانی که در بازی دنیا کارنامه درخشانی ندارند و به اصطلاح خاطی محسوب می شوند از سوی مربی مورد عتاب قرار می گیرند.
عقیق:انسان ها در زندگی خود برخی مواقع، مثل تیم های فوتبال گل هایی می خورند که علت آن انجام ندادن تکلیف و وظیفه است؛ در مسابقه فوتبال وقتی بازیکنی وظیفۀ محوّلۀ خود را در زمین انجام ندهد، باعث گل خوردن تیم خود خواهد شد.
با شنیدن سوت پایان داور، مربی، بازیکن خاطی را مورد خطاب قرار داده و می گوید؛
* مگر قرار نبود در فلان صحنه، وقتی بازیکن حریف حمله کرد؛ با تکل زدن جلوی او را بگیری؟؛
* مگر قرار نبود در صحنه کُرنر زدن حریف، مراقب فلان بازیکن تیم رقیب باشی؟؛
* مگر قرار نبود در محوطۀ جریمه، خطای «هَند» مرتکب نشوی؟؛
* مگر قرار نبود وقتی توپ به تو رسید به فلان بازیکن در فلان منطقه زمین پاس دهی؟؛
* مگر قرار نبود در فلان منطقه اگر صاحب توپ شدی، شوت بزنی؛ چرا پاس دادی یا بالعکس؟؛
* مگر قرار نبود با حرکات بدون توپ برای دیگر بازیکن تیم، موقعیت ایجاد کنی؟... .
تو با انجام ندادن وظایف و تکالیف محوّله، باعث باخت تیم شدی؟! و ... .
سوت پایان داور در زندگی واقعی
برای پایان زندگی نیز وقتی سوت پایان داور از سوی فرشته مرگ به صدا درمی آید و عمر انسان به پایان می رسد، کسانی که کارنامه درخشانی ندارند و به اصطلاح گل خورده و خاطی محسوب می شوند از سوی مربی (پروردگار) یا ملائک مورد عتاب قرار می گیرند که:
* مگر قرار نبود از شیطان تبعیت نکنی؟؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» (1)
* مگر قرار نبود به والدین، خویشان، یتیمان، بیچارگان، همسایه نزدیک و همسایه دور، دوست نزدیک، در راه مانده و ملک یمین احسان کنی؟؛ «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ» (2)
* مگر قرار نبود امر به معروف کرده و در برخورد با منکر، نهی کنی؟؛ «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» (3)
* مگر قرار نبود ذکر خدا را زیاد بگویی؟؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً» (4)
* مگر قرار نبود با اقوام و خویشان صله رحم کنی؟؛ «وَ الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» (5)
* مگر قرار نبود تقوا داشته و حق آن را ادا کنی؟؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» (6)
* مگر قرار نبود در قرآن تدبر کنی؟؛ «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (7)
* مگر قرار نبود چشم چرانی نکنی؟؛ «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (8)
* مگر قرار نبود غیبت نکنی؟؛ «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» (9)
* مگر قرار نبود، خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا را بیشتر از پدران، فرزندان، برادران و... دوست داشته باشی؟؛ «قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ» (10)
* مگر قرار نبود در سحرها استغفار کنی؟؛ «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون» (11)
* مگر قرار نبود دشمن خدا و دشمن خود را دوست نگیرید؟؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ» (12)
مگر قرار نبود...... .
یادداشت: جحت الاسلام ابوطالب متقی
پی نوشت:
(1)- نور، 21.
(2)- نساء، 36.
(3)- آل عمران 110.
(4)- احزاب، 41.
(5)- رعد، 21.
(6)- آل عمران، 102.
(7)- نساء، 82.
(8)- نور، 30.
(9)- حجرات، 12.
(10)- توبه، 24.
(11)- ذاریات، 18.
(12)- ممتحنه، 1.
منبع:باشگاه خبرنگاران