۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۳ : ۰۱
مهدویت همان اساس حیات حقیقی آدم و عالم است که از مدتها و قرنهای پیش دشمنان اهلبیت (ع) ـ به سرکردگی ابلیس ـ اهمیت و جایگاه آن را متوجه شدند و پیوسته در دوران هر یک از آن بزرگواران تمام تلاششان را به کار گرفتند تا مانع از تحقق این جریان عظیم الهی شوند، اما آنان جاهل از این بودند که «مهدویت» برنامۀ خداوندی است که تمام انبیا و اهلبیت (ع) بارها و بارها بشریت را به آن متذکر شدند و حتی به تبیین این مقوله نیز پرداختند.
به عبارت دیگر میتوان گفت «مهدویت» اصلیترین معارف الهی است که خداوند متعال وعدۀ تحقق آن را در قرآن کریم بارها و بارها با مفاهیم مختلف بیان کرده است و بهترین خوبان بشر یعنی انبیاء و رسل(ع) و بر فراز رسولان(ع)، اولواالعزم منالرسل را در مسیر تحقق آن قرار داده است.
جالب اینجاست که دارندگان عزم از میان رسولان (ع) یعنی «اولواالعزم من الرسل»ها به خاطر عزم در قبال حضرت مهدی (عج) این عنوان به نامشان ثبت شد. امام باقر(ع) دربارۀ علت نامیده شدن این انبیا به «اولواالعزم» میفرمایند: «فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی»، (کافی،ج2، ص8).
در میان اهلبیت (ع) از جمله کسانی که نقش خاصی در قبال مهدویت بر عهده داشتند، امام حسن عسکری(ع) هستند که به جهت موقعیت زمانی ایشان خوب است کمی بیشتر به دوران و اتفاقات آن موقع توجه کنیم؛ چراکه قرار بود تولد حضرت مهدی(عج)، منجی عالم بشریت در این دوران و در این موقعیت زمانی و مکانی و در زمان این امام همان صورت گیرد.
زمامداران عباسی از آنجا که از پیامبر اکرم(ع) و دیگر ائمه دربارۀ ظهور حضرت مهدی (عج) حکایتها شنیده بودند، دریافته بودند که اگر به راستی این مولود به دنیا بیاید، بساطشان برچیده خواهد شد، به همین دلیل از هر موقعیت و فرصتی برای شناسایی و از بین بردن این مولود یعنی حضرت مهدی(ع) استفاده میکردند و محدودیتهای بسیار زیادی را برای امام عسکری(ع) نیز ایجاد میکردند.
با وجود کراهت کافران، کسی را یارای خاموش کردن نور خداوندی نیست
با وجود تلاشهای بسیار دشمنان، آن گمراهان و تاریکدلان، جاهل از این بودند که با وجود این فشارها و محدودیتها، خداوند برنامۀ خود را پیش میبرد، آن هم مسئلۀ مهمی چون «مهدویت» که تمام هادیان الهی آن را به امتّشان بشارت داده و به ایفای نقش در قبال آن پرداخته بودند. خداوند نیز تمام تلاشها و امیدهای دشمنان را با به دنیا آمدن حضرت مهدی(عج) بی ثمر و ناامید کرد.
امام عسکری (ع) در این رابطه میفرمایند: «زَعَمُوا أَنَّهُمْ یُرِیدُونَ قَتْلِی لِیَقْطَعُوا هَذَا النَّسْلَ وَ قَدْ کَذَّبَ اللَّهُ تَعَالَى قَوْلَهُمْ وَ الْحَمْدُ لِلَّه، پنداشتند که میتوانند مرا بکشند تا این نسل منقطع شود، خدای تعالی گفتار آنان را باطل کرد؛ الحمدلله». (کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص407، ح3)
این کلام امام عسکری ما را به یاد آیۀ 32 سورۀ مبارکۀ توبه میاندازد؛ «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»، عدهای مىخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند، اما خدا نمیگذارد تا نور خود را تام کند، هرچند کافران خوششان نیاید.
از این حدیث و این آیه بر میآید که کافران میخواستند جلوی نورافشانی خداوند را بگیرند، اما خدا بنا دارد که خلیفۀ خود، حضرت مهدی (عج) را در موقعیتی ویژه به دنیا بازگرداند و در همین راستا نور خود را تام کند.
امام حسن عسکری(ع) با آگاهی از توطئۀ دشمنان، سیاست تمهیدی خود را در مورد امام آیندۀ شیعیان به کار گرفتند و علاوه بر بسترسازی برای میلاد حضرت مهدی(ع)، حفظ و حراست از آن وجود مبارک، به آمادهسازی افکار شیعیان و حتی تبیین مقولۀ «مهدویت» پرداختند.
امام عسکری(ع) در بسترسازی این امر مهم در میان دشمنان بیرحم و دوستان سادهاندیش قرار گرفته بودند. به همین جهت با در نظر گرفتن حساسیت دشمنان در تولد امام مهدی(عج) با تمام وجود میکوشیدند تولد او را مخفی نگه دارند. در حدی که خدمتگزار منزل آن حضرت نیز پس از مدت دو سال از تولد آن مولود مبارک هنوز آگاهی نیافته بود. (کمالالدین،ج 2،ص 534)
معرفی سیمای صفاتی حضرت مهدی (عج)
امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام زمان آن دوران به إذن الهی محبان و شیعیانشان را با صحنههای مختلفی مواجه میکردند تا از این طریق آنان را با فرزندشان مهدی (ع) آشنا و سیمای صفاتی ایشان را به آنان معرفی کنند.
روزی «احمد بن اسحاق» نزد امام عسکری (ع) آمد و دربارۀ امامِ بعد از ایشان پرسید. امام پس از این سؤال من، از جاى خود با سرعت حرکت کردند و داخل اتاقى شدند و بار دیگر در حالى که کودکى را در روى شانه خود گذاشته بودند وارد شدند، صورت این کودک مانند ماه تمام میدرخشید و حدود سه سال داشت، سپس فرمودند: اى احمد، اگر نه این بود که نزد خداوند آبرو و شرافت دارى و در نزد حجتهاى پروردگار داراى مقام و منزلت هستى، هرگز این کودک را به تو نشان نمیدادم، این کودک با حضرت رسول (ص) همنام و کنیه است، او زمین را پس از ظلم و جور از عدل و داد پر میکند.
«مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو مِنَ الْهَلْکَةِ فِیهَا إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِمْ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج، فَنَطَقَ الْغُلَامُ بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ فَصِیحٍ فَقَالَ أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِه»، مثلِ او در این امت مثلِ خضر(ع) و ذوالقرنین(ع) است، او غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچکس در آن نجات نمییابد مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعای به تعجیل فرج موفق کند. آن کودک به زبان عربی فصیح فرمود: من بقیت خدا در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنانش هستم.
احمد بن اسحاق عرضه داشت: سنتّی که از خضر(ع) و ذوالقرنین(ع) دارد چیست؟ امام(ع) فرمودند: غیبت طولانی. به خدا سوگند چنین است تا با غایتی که بیشتر معتقدین به او بازگردند و باقی نماند مگر کسی که خدای تعالی عهد و پیمان ولایت ما را از او گرفته و ایمان را در دلش نگاشته و با روحی از جانب خود مؤیّد کرده باشد. این امری از امر الهی و سرّی از سرّ ربوبی و غیبی از غیب پروردگار است، آنچه به تو عطا کردم بگیر، پنهان کن و از شاکرین باش تا فردا با ما در علییّن باشی.»
(کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص384، ح1).
پیوسته شیعیان ما در اندوه هستند تا اینکه فرزندم ظهور کند
امام عسکری(ع) به نقل از جد بزرگوارشان حضرت محمد(ص) خطاب به یکی از شیعیانشان به ترسیم فضایی از دوران غیبت فرزندشان میپردازند و میفرمایند: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ لَا یَزَالُ شِیعَتُنَا فِی حُزْنٍ حَتَّى یَظْهَرَ وَلَدِی الَّذِی بَشَّرَ بِهِ النَّبِیُّ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا ... وَ أْمُرْ جَمِیعَ شِیعَتِی بِالصَّبْرِ، ﴿ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾، وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى جَمِیعِ شِیعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ. پیامبر (ص) فرمودند: بهترین اعمال امت من انتظار فرج است. پیوسته شیعیان ما در اندوه هستند تا اینکه فرزندم ظهور کند؛ کسی که پیامبر به او بشارت داده است که زمین را از قسط و عدل پر میکند. تمام شیعیان مرا به صبر امر کن، پس همانا زمین برای خداست، آن را هر کس از بندگان که خدا بخواهد به ارث میبرند و عاقبت از آنِ متقین است.، و سلام بر تو و بر تمام شیعیان ما و رحمت خدا و برکات او. (مناقب آل أبیطالب علیهمالسلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص425)
بنابراین لازم است بار دیگر زندگی و سیره اهل بیت(ع) را از منظر مهدویت بازخوانی کنیم و از تاریخنویسی به سمت مفهومیابی در سیره کلامی و رفتاری عترت(ع) در راستای مهدویت و امر ظهور و حتی مفاهیم بالاتر حرکت کنیم.