۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۱۳
عقیق: در بیست و هفتمین شب ماه محرم مراسم روضه حضرت رقیه (س) با سخنرانی حجت الاسلام علی مهدیان و مداحی حاج علی مشکینی و حاج محسن عسگری در شهرک گلستان برگزار شد .
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام مهدیان را بخوانید:
امیرالمومنین(ع) می فرماید : خدا یکی است به دارایی اش و تو یکی هستی به نداری ات. ثمرات فراوانی دارد که شما خودت را عین فقر بدانی. یکی از اثرات این نوع نگاه این است که وقتی خوبی از تو سر زد می گویی خدایا این از سمت تو بود و هنگامی که بدی از تو سر می زند می گویی این برای من است و از کمی من است. نباید خودمان را بالا بدانیم.
حضرت امام(ره) می فرمودند : خداوندا ما همه هیچیم هرچه هست تویی. واقعا ما همه هیچیم. عمیق ترین حرف ها در این جمله است. اگر این را پذیرفتیم یکی از اثراتش این است که همه چیز می شود تصویر او. و این یکی از نشانه های خداوند است. کل عالم دارند او را نشان می دهند. همه چیز دارد او را نشان می دهد و همه چیز هم دارد سمت او می رود. وقتی موجودات عالم را می بینید در حقیقت آیه او را می بینید. کنار دریا می نشینیم او را می بینیم. گل را می بینیم لطافت او را می بینیم، بچه کوچک را می بینیم یاد بزرگی او می افتیم. هر موجودی که او را بیشتر نشان بدهد بیشتر تو را می گیرد و بیشتر اثر دارد.
آیه ها به اندازه ای که او را نشان می دهند با هم فرق می کنند. او خودش را در هزار آینه نشان می دهد، هرطرف که رو می کنی او را می بینی. در نظر مومن همه چیز آیه می شود. گفته اند بهترین رفیق آن رفیقی است که تو را به یاد خداوند می اندازد ، در همه امور هم اینگونه است. اصلا بهترین زندگی این است که شما را توجه شما را به سمت حق تعالی هدایت کند. در جامعه ، آنهایی که عزیز هستند برای این است که شما را یاد خداوند می اندازد. همین پیراهن مشکی که می پوشید انسان را یاد امام حسین(ع) می اندازد این باعث می شود که عزیز بشوید.
در این صورت است که زندگی می شود آیه و ذکر، خواستنی می شود و دل می برد با اسمی که روی بچه اش می گذارد توجهش به سمت خدا جلب می شود.
امام صادق(ع) وقتی دیدند که شخصی اسم دخترش را فاطمه گذاشته ، گریه کردند. اسم اعتباری است ولی می گویند نه ، باید حساب و کتاب داشته باشد، اینها واقعا چیست؟ به کجا دارد اشاره می کند، لباست، اسمت و..... همه باید هماهنگ بشود با مسیر رسیدن به او.
نکته دوم: اساسا حوادث عالم طوری خلق شده که انسان را به سمت
بالا ببرد. حالت ذکری به تو بدهد که مثل
آیه با تو برخورد می کند، که برو، حرکت کن، نباید ایستاد. همه عالم طوری خلق شده
که تو بروی سمت خداوند، دنیا جوری طراحی شده که باید از او دل کند ، اگر به دنیا بچسبی
اذیتت می کند اما اگر کنده شوی می آید سمت تو. آن هایی که از دل کنده اند همه چیز برایشان لذیذ می شود، همه چیز را آنجور می بینند که راه
او را نشان می دهد.
اینکه فرموده اند زیاد ذکر بگویید بخاطر اثرات است که در وجود ما می گذارد. در برنامه ریزی در زندگی اگر این را ملاحظه کنید یک طور دیگر می شود
نگاه ذکری یک شکلی از مبارزه را سامان می دهد، چون دو جبهه درست می کند . یک عده می کشند سمت خداوند و عده ای هم نگه می دارند. ذکر باعث می شود که نگاه شما نسبت به دنیا عوض بشود.
آیت الله شاه آبادی می فرمودند: قلبت را ببین و بعد با زبانت به او بفهمان. ببینید چقدر دقت داشتند این علما. می گویند: وقتی می خواهی ذکر بگویی اول زبانت کار می کند بعد با این زبانت به دلت حالی کن که بگو الله اکبر، بعد می گوید: به بچه وقتی می خواهی زبان یاد بدهی چند بار باید بگویی بابا تا یاد بگیرد، می گوید به قلبتان هم اینگونه بگویید، اول تکرار کنید تا قلب زبانش باز بشود، بعد قلب بگوید الله اکبر و بعد خودتان از ته دل خواهید گفت. تکرار یعنی همین ذکر، برای گفتن حق هی تکرار کنید، حضرت امام(ره) می گفتند: به من گفتند چقدر تکرار می کنی، گفتم قرآن سراسر تکرار است، ما باید تکرار کنیم تا کامل جا بیفتد. چند وقت پیش از حضرت آقا هم شنیدم که می گفتند من تکرار می کنم و از چیزی باکی هم ندارم.
بعد از کربلا رفقا سبک مبارزه اهل بیت(ع) اینطور بود، یک مبارزه که کلا بریدند و رفتند شهید شدند، این یک سبکی بود، البته کارشان هم موثر بود مثل توابین، یک سبکی هم مثل مختار بود، که آمد دشمنان اهل بیت(ع) را کشت.
حالا ببینیم سبک مبارزه حضرت سجاد(ع) و حضرت زینب(س) چگونه است. اینجا دیگر روش مبارزه ذکر است . اینکه در روضه امام سجاد(ع) می گویند همین ذکر است. حضرت وقتی جوان می دید گریه می کرد، عروسی می دید گریه می کرد، عزا می دید گریه میکرد، غلامش می گفت: در بالای کوه زیر نور آفتاب سجده کرد و شروع کرد به گریه کردن که پرسیدم آقا اینجا چه دیدی دیگر که گریه می کنی، فرمود : یعقوب یک پسر داشت به نام یوسف که زنده هم بود و میدانست زنده است ، انقدر گریه کرد که چشمانش سفید شد، من در یک روز هجده یوسفم را سر بریدند ، چطور گریه نکنم؟
لذا روش جابر که رفت به سمت کربلا این یک روش در پازل رفتار اهل بیت(ع) بود، این روش را گفتند ادامه بدهید، بروید تا ادامه داشته باشد. ذکر در واقع به چشم مردم می آورد. نگو آقا من که یک بار هیئت رفتم بس است، ما ذکر لازم داریم، اینها ذکر است و تکرار. روش شیطان این است که حواس شما را پرت کند، اگر همه عالم در پی این است که یادآوری کند ، روش شیطان ایجاد غفلت است ، اگر این کار را بکند کارش پیش می رود، پس حواستان باشد.