کد خبر : ۸۰۰۹۷
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۴
گالری‌گردی/

۱۷ ساله‌هایی که جنگ را عکاسی کردند

رهام شیراز گفت: در دهه ۶۰ خاکریزی بود که آن طرف قضیه دشمن بود و این طرف خودی. عکاسانی که در آنجا به عنوان رزمنده حاضر بودند در 17 ـ 18 سالگی به جای تفنگ، دوربین عکاسی بر دست داشتند.

عقیق:فاطمه ملکی؛ رسانه عکاسی در دهه 60 در ایران به عنوان اتفاقی منحصر به فرد بود که به دلیل مواجهه خاص و نامتعارف افراد با یک واقعه، تعریف تازه‌ای از مفهوم مکان عمومی شکل داده بود. در این بستر عینی مناسب، معدود عکاسانی توانسته بودند به واسطه رسانه عکاسی به روح اتفاق‌های شکل گرفته به بازنمایی اتفاق‌ها بپردازند و شکل‌دهنده زیباشناسی منحصر به فردی برای رسانه عکاسی باشند.

این عکس‌ها بعد از گذشت نزدیک به 30 سال از منظر کسانی که از نزدیک درگیر خط مقدم نبودند، مورد بررسی قرار گرفته است و در قالب نمایشگاهی «لحظه‌ نا قطعی» با نگاهی زیباشناسانه به عکاسی جنگ عراق و ایران دیده می‌شود.

رهام شیراز و روزبه ملکی

«رهام شیراز» که نمایشگاه گردان این رویداد فرهنگی هنری است در این باره اظهار داشت: طی 4 ماه در انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس بیش از یک میلیون عکس دیدم؛ با دیدن این عکس‌ها و بررسی آنها به این نتیجه رسیدیم که این آثار بیشتر در جهت تبلیغات به کار رفته است تا در جهت زیبایی شناسی. لذا توانستم منطق زیباشناسی برای آن پیدا کنیم که این منطق مقارن با عکاسی جهان در دهه 1980 میلادی است. البته برای زیبایی‌شناسی با هیچ کسی ارتباط نگرفتیم و فقط از روی عکس‌ها این کارها دیده شده است.

وی ادامه داد: بعد از بازبینی این عکس‌ها، منطق نظری آن کاملتر شد؛ شروع قضیه این بود که یک اتفاق منحصر در منطقه رخ داده بود و این بود که یک خاکریز 8 سال تعریف محل خودش را تشکیل می‌داد؛ آن طرف قضیه دشمن بود و این طرف قضیه خودی. عکاسی که در آنجا به عنوان رزمنده حاضر بودند، عکاس آژانس نبودند و در 17 ـ 18 سالگی به جای تفنگ، دوربین عکاسی داشتند.

این استاد دانشگاه یادآور شد: ارزش این عکاسان در این بود که مواجهه آنها با یک حلقه فیلم آنالوگ درست بوده؛ در حالی که الان وقتی با دوربین دیجیتال عکس می‌گیریم، عکس را در دوربین نگاه می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم که مجدد از آن صحنه عکس بگیریم یا خیر؛ اما در دوران دفاع مقدس چنین امکانی نبود.

وی بیان داشت: اغلب این عکاسان در هر حلقه‌شان وظیفه عکاسانه خود را خیلی درست انجام دادند و از یک اتفاق از ابتدا تا انتها فریم‌هایی دارند که هر کدام از این فریم‌ها به درد تبلیغات، سیاست و هنر می‌خورد.

 

شیراز خاطرنشان کرد: یکی از نگاه‌های زیبایی شناسانه به عکاسی جنگ این است که در ابتدای جنگ، «خون» خیلی مهم بود؛ اما سال چهارم خون یک چیز معمولی است؛ در اسنپ‌شاپ (به فرد می‌گویی می‌خواهم عکس یادگاری بگیرم) در آن لحظه فرد دستش را روی کنار صورتش گذاشته و در حالی که خون از دستش چکه می‌کند لبخند می‌زند؛ انگار آن خون مهم نیست و در آن محل مسئله طبیعی است.

 

وی بیان داشت: در مجموعه‌ای از عکس‌های احسان رجبی، تصویری از آتش گرفتن یک خودرو در منطقه را می‌بینیم و در حالی که حاجی بخشی (پیرمرد بسیجی در جبهه‌ها) در حال خاموش کردن آتش این خودرو است؛ آقای رجبی در این لحظه به وظیفه عکاسانه خود عمل می‌کند و می‌خواهد این تصویر را برای همیشه در تاریخ جنگ ایران به ثبت برساند. بنابراین 4 فریم عکس از نزدیک، 2 فریم از همان صحنه اما دورتر می‌گیرد.

نمایشگاه گردان «لحظه نا قطعی» اضافه کرد: وی دنبال اخلاقیات عکاسی بوده؛ اگر فقط یک تک‌عکس می‌گرفت و از روی احساسات می‌رفت تا آتش را خاموش کند، هیچ وقت به این فریم از عکس نمی‌رسید. این فریم ماحصل اتود زدن از یک صحنه است.

 

وی با اشاره به تعدادی از عکس‌ها با «بازتعریف عمومی» یادآور شد: اینجا مثل یک فضای عمومی و یک شهر است؛ تعاریف بافتی در این عکس‌ها یکسان است؛ چه اینهایی که خواب هستند و چه این عراقی‌هایی که کشته شده‌اند در این تعاریف یکسان هستند؛ ممکن است که مخاطب در دیدن این دو تصویر شک کند که کدامیک خوابیده و کدامیک مرده‌اند. مواجهه با تصویر عمومی در این عکس‌ها بازتعریف می‌شود و آن تعریف کلیشه‌ای را نداریم.

شیراز افزود: عکاسی خیابانی شهامت این عکاس‌ها در مواجهه با صحنه‌های بینابینی کمک می‌کرد که به دل اتفاق‌ها بروند و لحظه را شکار کنند و شکاری در حلقه فیلمی که نمی‌دیدند و باید چند روز می‌گذشت تا بتوانند ببینند.

احتضار

 

وی بیان داشت: در همین شکار لحظات، تفاوتی در نگاه عکاسان با دیگر عکاسان وجود داشت، که آن لحظه احتضار است؛ این لحظه بینابین زندگی و مرگ است؛ اغلب عکاسان آژانسی در آن زمان از جنازه‌ها عکاسی کردند اما در این عکاسان صحنه‌های احتضار زیاد است؛ که قبل از آن صحنه آن فرد، رزمنده بوده و بعد از آن قرار بود، شهید بشود. در واقع صحنه شاعرانه‌ای برای عکس است.

 

این نمایشگاه گردان یادآور شد: یکی دیگر از نکته‌های جالب در عکس جنگ عراق و ایران، موضوع «اسیر» است. نکته جالب‌تر اینکه، اکنون دیگر عراقی اسیر یا دشمن نیست بلکه یک کشور همسایه است. «احسان رجبی» روز نمایشگاه حرف جالبی زد و گفت که «در دوران دفاع مقدس یک عکس یادگاری پیدا نمی‌کنید که یک ایرانی پای خود را روی اسیر گذاشته باشد.» در این نمایشگاه هم در یک منطقه دو عکس از نگاه احسان رجبی و شهید جانبزرگی دیده می‌شود که تصویری از اسیر عراقی است؛ با دیدن این عکس‌ها به جزئیات زیادی پی می‌بریم که نوع برخورد با اسرای عراقی متفاوت بود.

عکس‌هایی از کاظم اخوان

 

وی درباره عکس‌های جاوید الاثر «کاظم اخوان» در این نمایشگاه، گفت: در این عکس‌ها مدلی از عکاسی دیده می‌شود که گویا این تصاویر نمایشی هستند؛ انگار صحنه تئاتر است؛ هر کدام از اینها کاری انجام می‌دهند. در واقع این صحنه‌ها ناخودآگاه ایجاد شده است.

شیراز با اشاره به یکی از خاطرات سعید صادقی از کاظم اخوان، بیان داشت: سعید صادقی می‌گفت «کاظم اخوان، فرد بسیار رشید و با شهامتی بود؛ من در منطقه تیر خوردم و اسیر شدم و بعد از دست عراقی‌ها فرار کردم؛ او وسط راه مرا دید و روی دوش خود انداخت و به خط بازگرداند.»

وی درباره انتخاب اسم نمایشگاه «لحظه نا قطعی»‌،گفت: «لحظه نا قطعی»‌ تئوری قدیمی در عکاسی خیابانی است؛ ما «نا» را از لحظه و قطعیت جدا کردیم و نا آمده این لحظه قطعی را منفی کرده است که به خاطر بی‌ثبات بودن وضعیت این عکاسان بوده است. عکاسی آنها یک مسئله شاعرانه‌تری بوده و در واقع آنها فرضیه را به بازی گرفته‌‌اند و منطق نظری ندارد.

فریم‌های عکس مشهور احسان رجبی از شهید حاج امینی

 

شیراز پیرامون تفاوت نگاه عکاس ـ رزمندگان با عکاسان آژانس، گفت: فرقی که بین عکاسان آژانس و عکاسانی که با گردان به منطقه می‌آمدند در این است که عکاسان آژانس دو ساعت طی مأموریتی به منطقه می‌آمدند و بر اساس تعریفی که برایشان شده بود، از منطقه عکس می‌گرفتند و می‌رفتند؛ اما عکاسان رزمنده دائم در صحنه بودند و کمین‌های عینی از دست عکاس رزمنده‌ها برمی‌آمد.  

وی افزود: صحنه‌های دفاع مقدس صحنه‌هایی بود که عکاسانی مثل احسان رجبی و سعید صادقی درباره آن می‌گویند عکاسی دفاع مقدس ویژگی داشت که بعد از جنگ عکس برای‌مان عکس نبود.

 

«روزبه ملکی» کازشناس این رویداد هنری در ادامه بازدید از این نمایشگاه گفت: بیشتر قضیه ورودم به مبحث این نمایشگاه نگاه زیباشناسانه به آرشیو عکس‌های جنگ بود. ابتدا دیدگاهی نداشتیم و کم کم شکل گرفت و نقطه ابتدایی آن بازتعریف عمومی بود؛ بعد از آن نسبتی بین عکاسی جنگ و عکاسی خیابانی پیدا کردیم.

وی با اشاره به اینکه در این نمایشگاه با در کنار هم نشستن متن و تصویر اتفاق بهتر تعریف شده است، افزود: بعد از دیدن عکس «احسان رجبی» از تلاش پیرمرد برای خاموش کردن خودروی آتش گرفته به این فکر کردم که چرا این عکاس برای کمک به پیرمرد نرفت؛ اما صحبتی که داشتیم این بود که وظیفه و اولویت اول این افراد عکاسی بود، اگر آنجا کمک می‌کردند به اولویت دوم می‌پرداختند.

کارشناس نمایشگاه «لحظه نا قطعی»‌ خاطرنشان کرد: نکته جذاب در این پروژه برای من، عکاسان 16 ـ 17 ساله‌ای هستند که توانستند چنین عکس‌های بگیرند.

براساس این گزارش، نمایشگاه عکسی از آثار جاوید الاثر کاظم اخوان، شهید سعید جانبزرگی، شهید محسن چوبدار، احسان رجبی و مهرزاد ارشدی با نگاهی زیباشناسانه به دفاع مقدس با عنوان «لحظه نا قطعی» در نگارخانه تم برپا شده است.

علاقه‌مندان برای بازدید از این نمایشگاه تا 19 آبان ماه می‌توانند تمام روزهای هفته به جز شنبه‌ها از ساعت 16 تا 20 به نگارخانه تم واقع در خیابان کریم‌خان زند، ویلای شمالی، کوچه زبرجد، شماره 10 مراجعه کنند

منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین