عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۹۹۹
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰
علی معلم گفت:در فرهنگ دینی دو عهدخانه داریم؛ مسجد جایگاه کتاب خداست و حسینیه جایگاه عترت است و ما را برای حضور در مسجد تربیت می‌کند.
عقیق: سایت «هویت ما» با هدف پرداختن به موضوعات مرتبط با «هویت اسلامی- ایرانی ،سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی»  با استاد علی معلم ، رئیس فرهنگستان هنر مصاحبه کرده است که متن این مصاحبه در زیر آمده است:


علی معلم در  ابتدای صحبت خود با بیان اینکه گفتار، با نسل شما آسان نیست، گفت: شما متعلق به یک دوره انتقادی و تحول سهمگین میان سنت و مدرنیته اید و بر اساس آنچه در کتب آمده است، با نوعی سرگشتگی مواجه هستید؛ پس می توان، برای بروز برخی رفتارها، به نسل شما حق داد.


وی در رابطه با بحث سنت و مدرنیته  گفت: امروز پیدا کردن یک جای پای مستحکم در دنیای لغزانی که هر لحظه امکان فروریختن دارد، بسیار سخت است ، و می توان عنوان کرد که این جای پا به نوعی همان هویت است.


رئیس فرهنگستان هنر درباره مفهوم سنت و مدرنیته اظهار داشتـ: ما در اعتقادات خود داریم که خداوند در عالم بالا ندا سر داد « أَلست بربّکم؟» و پاسخ آمد «قالوا بلی» .این یعنی عهد و قراردادی میان خداوند و انسان که، انسان تضمین داده است تا پایبند بماند؛ حضور و هبوط او نیز در این دنیای فانی برای این اثبات است که، بر عهد خود هست! منتها این حق و عهد در این دنیا تقسیم شده است ، و کسی که در این دنیا بر عهد خود با همسرش وفا می کند، به عهد با خدای خود نیز وفا کرده است! کسی که در امانت مومنی وفا می کند، به عهد با خداوند وفا نموده است و نمونه ها و مصادیق دیگر. نکته ای که هست اینکه، این نوع تفکر در دنیای مدرن جایگاهی ندارد، چرا که پایه و اساس دنیای مدرن تکذیب خداست!


معلم ادامه داد: ما در فرهنگ دینی خود دو عهد خانه داریم. یکی مسجد که جایگاه کتاب خداست و دیگری حسینیه که جایگاه عترت رسول الله است. نیز حسینیه آدم ها را برای حضور در مسجد تربیت می کند و این نکته مهمی است.


وی با بیان اینکه نوع مواجهه ما با مدرنیته مثل دیدن نقاشی مدرن است، افزود که در این جا، ما آن را می فهمیم و نمی فهمیم یا مانند برخی موسیقی ها ، که آن را می فهمیم و نمی فهمیم. از بسیاری پدیده های جدید بهره مند می شویم ،اما دلیل و تاثیرش را نمی دانیم . نسل امروز با سرعت بالا، با مفاهیم جدید مواجه می شود، و در بین این چرایی، گنگ شده است .

من در فرهنگستان هنر هستم. گاهی فکر می کنم، مثلا سفالگری باید احیاء شود و به آن بازگردیم. اما می بینم امروز تعریف سفالگری تنها برای فراغت و تفریح بیان شده است. این هم به علت وجود مِه غلیظ مدرنیته است. امروز نه درویشی هست که برایش پیاله ای سفالین بسازند ، و نه دهقانی که ، کوزه آب سردش ساخته شود!


رئیس فرهنگستان هنر درادامه در پاسخ به این  سوال که آیا «بالاخره باید سنت را منسوخ دانست و به مدرنیته تن داد؟» گفت: علت عدم امکان تعیین مرز میان سنت و مدرنیته در دنیای امروز خاستگاه و تفاوت در اصول آن است، و سنت در برخی موارد خاصیت و کاربرد خود را از دست داده است. مثلا امروزه قالی و قالیچه در خانه ها کاربردی ندارد. چراکه انسان امروز روی صندلی یا مبل می نشیند، روی تخت خواب استراحت می کند؛ این موارد دیگر مصرفی زیادی ندارد . این هنرنمایی ها به تعبیری دیگر مُد نیست! اما به این معنی نیست که، سنت نفی شود. چراکه مدرنیته -نه دنیای جدید - با آن تعاریفی که دارد، هیچ نقطه مشترکی با باطن آدمی نداد.


معلم اضافه کرد: امروز مدرنیته بدون آگاهی از طبقه های آن وارد لایه های زندگی شده و ما هیچ آشنایی به آن نداریم ، و در تبیین زندگی دچار مشکل می شویم. افراد ، چرائی سنت و مدرنیته را به زعم خود تحلیل می کنند. ولی این امر قابل تبیین نیست. چون ما از کسی  پیمانی نگرفتیم، و زیاد نمی توان در مورد آن  پافشاری کرد.


وی  در ادامه سخنان خود گفت: باید بدعت را از ابداع تشخیص داد. نباید مدرنیته و سبک زندگی غربی را بی چون و چرا پذیرفت.


رئیس فرهنگستان فرهنگ و هنر  همچنین در ادامه تشریح عدم پذیرش بی چون و چرای مدرنیته و سبک زندگی غربی در پاسخ به سوال خبرنگار این سایت در ارتباط با اینکه  آیا تا به حال درباره آینده و عاقبت مانکن ها تحقیقی کرده است یا نه ؟ گفت: مانکن ها تربیت می شوند و اگر کتمان نکنیم، مانکن ها، همان کنیزهای هزار و یک شب هستند که ، با رنجی بیشتر آنها را تربیت می کنند. باید کم بخورند و مثل اسب نحیف ، لاغر شوند و در اوج خودش، به تجلی در بیایند، تا تجار ، این وجودهای گرامی را به خدمت بگیرند و از هر عضو، و هر اندامی استفاده تبلیغاتی کنند. از موها، در مدل آرایش، و از بدن ، در صنعت پوشاک بهره ببرند. ولی هیچ کس از عاقبت و سرنوشت آنها خبری ندارند ، در حالی که در دنیای  سنت،  کنیزان حق انتخاب مشتری را داشتند، ولی در مدرنیته این اختیار وجود ندارد. در سنت در بعضی از چیزها فقط خاصیت از دست رفته و تبدیل به یک  سنتی دیگری شده است.


معلم اظهار داشت: در اسلام تقلید اصل نیست و تحقیق اصل است و نباید کور کورانه از سبک زندگی غربی تقلید کرد. اما شرایط به نحوی پیش رفته است که، انسانها به تقلید روی آورده اند، و تقلید آنها کورکورانه و بدون تامل است .


وی درباره مکتب اومانیسم، انسان سنتی و مدرن افزود:  برای زندگی در دنیای آینده باید انسان مدرن و انسان سنتی را شناخت. انسان مدرن امروز بر این عقیده است که، انسان آنقدر جایگاه برتری دارد که، خود خدای انسان هاست. ما اگر مفهوم اصلی سنت را بدانیم به یقین خواهیم گفت که ، شاید حتی بگویید دیگر به این ابزار جدید هم الزام ندارم، و بدون آنها هم امکان زندگی هست، اما حالا کسی از شما نخواسته است از شتر به جای موتور استفاده کنید! دنیای جدید را انکار نمی کنیم، اما باید مفهوم آن را خوب فهمید.


رئیس فرهنگستان فرهنگ و هنر در پایان با بیان اینکه مدرنیته، امروز از انسان فردی را ساخته است که، آنقدر از خودپرستی لبریز است که نمی تواند دیگری را دوست داشته باشد. حتی عشق از میان رفته و دیگر کسی آنقدر ایثار و حب ندارد تا کسی دیگر را بتواند تحمل کند و یا عشق بورزد ، و امروز خود خواهی جای عشق را گرفته است . امروز دیگر نه قصه لیلی و مجنون وجود دارد نه قصه فرهاد و شیرین .


211001


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین