۰۹ آذر ۱۴۰۳ ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۵ : ۱۴
ولادت
آیتالله محمدحسن نجفی معروف به «صاحب جواهر» دانشمند و فقیه بزرگ شیعه، در سال 1200 یا 1202 قمری به دنیا آمد.
هجرت نیاکان از اصفهان به نجف
نیاکان محمدحسن از اصفهان به نجف اشرف هجرت کردهاند. زمانى شیخ عبدالرحیم شریف کبیر - جد سوم محمدحسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند تا از محضر عالمان بزرگ کسب فیض کند. وى سرانجام از فقیهان وارسته و فاضل شد.
دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد کبیر و آقا محمد صغیر - جد دوم محمدحسن، (مولف کتاب الاقتباس و التضمین در عقاید) از او به یادگار ماندند.
شیخ عبدالرحیم، فرزند آقا محمد صغیر و جد محمدحسن فرزانهاى است که به نیکى از او یاد کردهاند.
در حقیقت محمدحسن دوران کودکى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضیلت سپرى کرد.
تحصیلات شیخ محمدحسن
محمدحسن نجفی دروس مقدمات و سطح را به سرعت نزد سید حسین شقرایى عاملى (متوفى 1230 ق) و شیخ قاسم آل محیى الدین (متوفى 1238 ق) و شیخ حسن (متوفى 1250 ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول که دوره تخصص و اجتهاد در حوزه علمیه است راه یافت.
محمدحسن، سالیان دراز در عالیترین سطح دروس حوزه علمیه، در درس فقیه بزرگ آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطا، علامه سید مهدى بحرالعلوم، سید جواد عاملى و شیخ موسى کاشف الغطا شرکت کرد و با پشتکار و نبوغى که داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نایل آید.
تدریس شیخ محمدحسن در نجف
حوزه علمیه نجف به برکت تدریس صاحب جواهر رونق تازهاى گرفت. شیخ آقا بزرگ تهرانى مىنویسد: «صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است.»
استادان صاحب جواهر
شیخ محمدحسن نجفی از مـحـضر اساتید متعددی بهرهمند بوده است که از میان مشاهیر آنان، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. شیخ جعفر کبیر کاشف الغطا
2. شیخ موسی کاشف الغطا
3. سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه
4. سید محمد مجاهد صاحب مفاتیح
5. شیخ قاسم محی الدین
6. سید بحرالعلوم
7. وحید بهبهانی
شاگردان صاحب جواهر
برخى از شاگردان ممتاز صاحب جواهر عبارتند از:
1. آیت الله سید حسین کوه کمرى
وی در روستاى ارونق از توابع کوه کمره تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس براى ادامه تحصیل عازم کربلا شد و پس از مدتى به حوزه علمیه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و شیخ انصارى شرکت کرد و به اجتهاد رسید.
آیه الله کوه کمرى بعد از وفات شیخ انصارى (متوفى 1281 ق) به مرجعیت رسید. بسیارى از شیعیان آذربایجان، تفلیس و ایروان از او تقلید مىکردند.
سرانجام وى در سال 1299 ق در نجف درگذشت و در مقبرهاى که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.
2. شیخ جعفر شوشترى
فرزند حسین و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد.
پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بیش از سى سال در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت.
در سال 1291 ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت على علیه السلام به سخنرانى مىپرداخت و گفتارش مشتاقان زیادى داشت.
در سال 1302 ق براى زیارت امام رضا علیهالسلام به ایران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست کردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.
آیه الله شیخ جعفر شوشترى، مرجع تقلید و محدثى بزرگ بود و مىبایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل بیت علیهالسلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضههاى جانسوز بر شنوندگان تاثیر بسیار گذارد.
سرانجام در 28 یا 29 صفر 1303 ق ، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.
3. ملا على کنى
در سال 1220 ق در روستاى «کن» تهران به دنیا آمد.
سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانهاى چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت تا اینکه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تالیف و تبلیغ پرداخت.
از وى آثارى در زمینه اصول، فقه، تفسیر، حدیث و رجال به یادگار مانده است.
سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306 ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.
4. شیخ محمد ایروانى
فرزند محمد باقر ایروانى است که در سال 1232 ق به دنیا آمد. در جوانى از ایروان به کربلا رفت و در درس سید ابراهیم قزوینى شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و شیخ انصارى حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به (فاضل ایروانى) شهرت یافت.
او پس از وفات آیه الله سید حسین کوه کمرى (متوفى 1299 ق ) مرجعیت تقلید بسیارى از شیعیان ایران، هند، ترکیه، قفقاز و روسیه را عهده دار گردید و در کرسى تدریس عالیترین سطح دروس حوزوى، به تربیت شاگردان پرداخت.
از وى کتابهایى در زمینه اصول، فقه و تفسیر بر جاى مانده است. سرانجام در سال 1306 ق وفات کرد.
5. شیخ مرتضی انصاری معروف به «شیخ اعظم» به عنوان تیمن و تبرک در درس صاحب جواهر شـرکـت مـیکرد.
6. میرزا حبیب الله رشتی
7. شیخ محمد حسن آل یس
8. سید حسن مدرس اصفهانى
9. شیخ محمد حسن مامقانى
10. میرزا حسین خلیلى
11. شیخ محمد حسین کاظمى
12. شیخ عبدالحسین شیخ العراقین تهرانى
چرا به شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر میگویند؟
علت اینکه شیخ محمدحسن به صاحب جواهر معروف است این است که کتاب بسیار با عظمت و مهمی در فقه به نام جواهرالکلام نوشت که مورد پسند همه مراجع و مجتهدین بعد از خود قرار گرفته است و اکنون نیز همه مراجع تقلید و مجتهدین حوزههای علمیه به آن کتاب علمی مراجعه میکنند. توضیح بیشتر در اینباره در قسمت تالیفات میآید.
تالیفات شیخ محمدحسن نجفی
مهمترین تالیف وی کتاب «جواهرالکلام» است.
شیخ محمد حسن نجفى در 25 سالگى نگارش کتاب بى نظیر «جواهر الکلام» را که در شرح کتاب شرایعالاسلام محقق حلى است آغاز کرد.
جواهرالکلام در 43 جلد، در حقیقت دائرةالمعارف فقه شیعه و یک مجموعه کامل فقهی است که حاوی نظریات و آرای فقهی علمای متقدم و متأخر است. کتاب جواهر از دیدگاه تمام علما و تراجم حائز اهمیت است.
علامه سید محسن امین (متوفاى 1371 ق) درباره این کتاب مىنویسد: در فقه اسلام کتابى به همتایى جواهرالکلام نیست.
شیخ انصارى نیز گفته است: براى مجتهدى که بخواهد احکام الهى را استنباط کند، کافى است کتابهاى جواهر و وسائل الشیعه را در اختیار داشته باشد و کمتر اتفاق مىافتد که به کتابى از پیشینیان نیازمند شود.
جواهرالکلام پس از تألیف، بسیار مورد اقبال و ستایش عالمان شیعه قرار گرفت، که از یک سو به دلیل شخصیت مؤلف آن بود و از سوی دیگر به دلیل ویژگیهای انحصاری آن.
این کتاب را اثری بینظیر در تاریخ اسلام، بزرگترین اثر فقهی، شبیه معجزه، برترین شگفتی عصر خود و مظهر نبوغ یک انسان برشمرده و گفتهاند که هیچ فقیهی برای استنباط فقهی بینیاز از این کتاب نیست و با داشتن این کتاب، چندان به اثر دیگری نیاز ندارد.
ویژگیهای کتاب «جواهرالکلام»
اولین ویژگى، وسعت تتبع و دقت مؤلف در اقوال و نظریات فقهاى بزرگ شیعه است.
دومین خصوصیت، اسلوب و روش بىنظیرى است که از ابتدا تا انتهاى کتاب ثابت مانده است.
سومین ویژگى این که با داشتن کتاب جواهر از بسیارى از کتابهاى فقهى مىتوان بىنیاز شد و مجتهد با رجوع به این کتاب مىتواند اطمینان پیدا کند در بسیارى از مسائل فقهى نیازى به کتاب دیگرى ندارد اما سایر کتابهاى فقهى این گونه نیستند.
در نقل قولى که از صاحب جواهر شده این گونه میگوید: «من کان عنده جامع المقاصد و الوسائل و الجواهر فلا یحتاج إلى کتاب للخروج عن عهدة الفحص الواجب على الفقیه فی آحاد المسائل الفرعیّة»
یعنی فقیهی که نزدش کتابهای جامعالمقاصد، وسائلالشیعه و جواهرالکلام باشد برای جستجوی لازم و واجب که بر عهدهاش به جهت به دست آوردن حکم فقهی است، محتاج کتاب دیگری نیست.
از خصوصیات دیگر این که مسائل و فروع کمیاب و نادر فقهى که در سایر کتابهاى فقهى پیدا نمىشود در جواهر ذکر شده است و بنابراین، این کتاب جامع فروع و امهات مسائل فقهى است.
و به دلیل همین خصوصیات و ویژگىهاى خاص جواهرالکلام، در تمام مراکز علمى فقهى و نزد دانش پژوهان فقه، این کتاب ارزنده وجود دارد.
صاحب جواهر، علاوه بر کتاب «جواهر» کتابهاى دیگرى نیز نوشت که عبارتند از:
1. نجاه العباد فى المعاد: درباره احکام طهارت و نماز
2. هدایه الناسکین: درباره احکام حج
3. رسالهاى در احکام خمس و زکات
4. رسالهاى در احکام روزه که به فارسى ترجمه شد.
5. رسالهاى در احکام ارث
6. مقالاتى پیرامون اصول فقه
صاحب جواهر تا آخرین لحظات عمر به تالیف مشغول بود. در اواخر عمر تصمیم به شرح کتاب «قواعد» علامه گرفت اما این امکان برایش فراهم نشد.
نظر امام خمینی (ره) درباره صاحب جواهر و کتاب جواهرالکلام
1. امام خمینی (ره) در یکی از مصاحبههای خود درباره علل شکل گیری انقلاب در پاسخ به این سوال خبرنگار «یک سؤالِ شاید کمى شخصى دارم که مطرح کنم؛ چه شخصیت یا شخصیتهایى- در تاریخ اسلامى یا غیر اسلامى- غیر از رسول اکرم (ص) و امام على (ع) شما را تحت تأثیر قرار داده است و روى شما مؤثر بوده است؟ و چه کتابهایى- بجز قرآن- در شما اثر گذاشته است؟» میفرماید: من نمىتوانم به این سؤال الآن جواب بدهم. احتیاج به تأمل دارد. کتابهاى زیادى ما داریم؛ شاید بتوان گفت در فلسفه: ملا صدرا، از کتب اخبار: کافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خیلى غنى هستند؛ خیلى کتب داریم. نمىتوانم براى شما احصا کنم. (صحیفه امام، ج5، 271 - مصاحبه با محمد حسنین هیکل درباره علل شکلگیرى انقلاب)
2. از امور مهمى که این جانب نگران آن هستم مسائل حوزههاى علمیه خصوصاً حوزههاى بزرگ مثل حوزه مقدسه قم است. آقایان علماى اعلام و مدرسین محترم که خیر خواهان اسلام و کشورهاى اسلامى هستند، توجه عمیق کنند که مبادا تشریفات و توجه به ساختمانهاى متعدد براى مقاصد سیاسى و اجتماعى اسلام، آنان را از مسئله مهم اصلى حوزهها که اشتغال به علوم رایج اسلامى و خصوصاً فقه و مبادى آن به طریق سنتى است، اغفال کند، و مبادا خداى نخواسته اشتغال به مبادى و مقدمات موجب شود که از غایت اصلى که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامى، خصوصاً فقه به طریقه سلف صالح و بزرگان مشایخ همچون «شیخ الطائفه» و أمثاله- رضوان اللَّه تعالى علیهم- و در متأخرین همچون «صاحب جواهر» و شیخ بزرگوار «انصارى»- علیهم رضوان اللَّه تعالى- بازدارد. (صحیفه امام، ج17 ص 325)
3. وقتى که در متأخرین از علما ملاحظه میکنیم مىبینیم که «صاحب جواهر» یک همچو کتابى نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند شاید از عهده برنیایند و این کاخنشین نبوده... یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بوده به یک دالانى- از قرارى که نقل مىکنند- که در آن هواى گرم نجف یک نسیمى، نسیم داغى مىآمده است و ایشان مشغول تحریر «جواهر» بودند. از یک آدمى که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد این کارها نمىآید؛ طبع قضیه این است که نتواند. (صحیفه، امام ج17 ص 375)
4. من باز عرض مىکنم که فقه را نباید فراموش کرد. فقه به همان صورتى که بوده است باید باشد. «فقه جواهرى» باید تقویت شود. (صحیفه امام، ج18 ص 72)
کارهای عمرانی و آثار دیگر صاحب جواهر
یکی از آثار ماندگار شیخ در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف بـه «نـهر صاحب جواهر» است. از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى گشودند و هـزیـنـههاى بسیارى را صرف کردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جـمعى از مردم نیکوکار صورت گرفت.
شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت و حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شـبـها، پایهگذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت مىکردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت مىنمودند، به همین منظور دستور احداث وضوخانه و مکانی برای سکونت خادمان مسجد سهله را ابلاغ نمود.
از دیگر آثار ایشان میتوان به: ساختن گلدسته برای مسجد کوفه، بنای ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه در کوفه، اشاره نمود.
آرزوی صاحب جواهر
زمانى «ازرى» شاعر عرب، قصیده بسیار زیبایى در مدح اهل بیت مىسراید که به قصیده «هانیه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مىگوید: آرزو دارم قصیده «هانیه» در نامه عمل من نوشته شود و کتاب «جواهر» من در نامه عمل او.
توجه داشته باشیم که کتاب جواهر الکلام در 43 جلد، مورد مراجعه همه مراجع تقلید و مجتهدین و محققین حوزههای علمیه از زمان صاحب جواهر تا کنون است و این آرزوی صاحب جواهر، اهمیت اشعار خوب در مدح و مرثیه اهل بیت علیهمالسلام را میرساند.
تعیین مرجع تقلید شیعیان بعد از خود
اواخر ماه رجب 1266 ق بود و صاحب جواهر در بستر بیمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بیایند.
همه با چهرهاى غمناک از مریضى مرجع تقلید شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شیخ مرتضى (انصاری) کجاست؟ گفتند: نیامده است.
فرمود: بگویید بیاید. شیخ مرتضی انصارى را یافتند و پیغام ایشان را به او رساندند. شیخ انصارى به محضر استاد شرفیاب شد و استاد به او فرمود: در چنین وقت حساسى ما را رها مىکنى؟
شیخ انصارى گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا کنم.
صاحب جواهر فرمود: زمام امور دینى را که به من مربوط مىشود، بعد از خود به شما مىسپارم و این امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من ، شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود. سعى کنید زیاد جانب احتیاط را نگیرید. احتیاط زیاد، زحمت امت اسلامى را فراهم مىسازد و دین اسلام، دین جامع و سهل است.
وفات صاحب جواهر
روز اول شعبان 1266 ق جواهر بى نظیر فقه شیعه، فقیه بلند آوازه، شیخ محمد حسن نجفى، نفسهاى آخر عمر را مىکشید و شهادتین را بر زبان جارى مىساخت. هنگامى که آفتاب به وسط آسمان رسید آفتاب عمر صاحب جواهر غروب کرد و شیعیان غرق در عزا شدند.
تشییع پیکر جنازه با شکوهى برگزار شد. پیکر پاکش را در مقبرهاى که خود جنب مسجدش آماده کرده بود، به خاک سپردند.
منبع: فارس
211001