۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۰۳
در کتاب الخرائج و
الجرائح قطب راوندی روایتی از امام محمد باقر(ع) نقل است که فرمودند: قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍ لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ
أَنْ یُقْتَلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّکَ سَتُسَاقُ
إِلَى الْعِرَاقِ وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ
أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عَمُورَا؛ امام حسین قبل از اینکه کشته شود به اصحاب
خود فرمود:
پیغمبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به من فرمود: اى پسر عزیزم! تو به زودى
به سوى عراق سوق داده خواهى شد. زمین عراق همان زمینى است که پیامبران و اوصیاى
آنان در آن با یک دیگر ملاقات کردند. آن زمین را عمورا میخوانند.
بر اساس این فراز،
آخرین مطلبی که امام حسین(ع) به اصحاب فرمودند، مسأله مهدویت بود که با جمله «قبل أن یقتل؛ قبل از اینکه کشته شود» در روایت آمده است. این جملهای که امام باقر(ع) فرمودند شدت تأکید ماجرایی است که میخواهند بیان بفرمایند. امام حسین(ع) فرمودند رسول خدا(ص) به من فرمود فرزندم، تو به سوی عراق سوق داده
میشوی و آن زمینی است که انبیاء و اوصیای
انبیاء آنجا را ملاقات کردهاند و آن عمورا میخواندند. بر این اساس میتوان فهمید که سرزمین کربلا همواره در بین انبیاء و اوصیای
پیامبران(ص) بسیار پر اهمیت و اساسی بوده است و از آنجایی که پیامبران و رسولان(ع)
کار بیهوده نمیکنند،
گویی باید در آن درسهایی نهفته باشد. آیا میتوان از این فراز نتیجه گرفت انبیاء و اوصیای آنها ضمن اینکه از
جهت جسمی حضور پیدا میکردند، با درسهایی از کربلا آشنا میشدند؟ آیا میتوان گفت وجهی از ملاقات آنها به صورت سیر در آینده و دیدن درسهای
عاشورایی است؟ آیا میتوان ماجرای الگوی کشتی نجات نوح(ع) را در راستای الگوگیری از سفینةالحسینی
دید؟ با بررسی متن آیات مربوط به کشتی نوح(ع) و رسیدن آن کشتی به سرزمین با برکت و
تطبیق آن با ماجرای کشتی نجات امام حسین(ع) و سرآمد آن که دوران ظهور امام زمان
(عجل الله تعالی فرجه) است
و در ادامه روایت به آن اشاره شده است، به نتایج خوبی دست پیدا خواهیم کرد. مثلاً
در حدیثی از پیامبر(ص) نقل است که فرمودند: مَثَلُ
أهلِ بَیتی مَثَلُ سَفینَةِ نُوحٍ؛ مَن رَکِبَها نَجا و مَن تَخَلّفَ عَنها غَرِقَ؛ مثل ما اهل بیت، مثل کشتی نوح است؛ هر کسی
سوار آن شود نجات یافته و هرکس از آن عقب بماند، غرق میشود» (احتجاج طبرسی(ترجمه غفاری) ج3، ص404).
در ادامه روایت آمده
است:
«وَ إِنَّکَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ
یُسْتَشْهَدُ مَعَکَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِکَ لَا یَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ
وَ تَلَا قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ تَکُونُ
الْحَرْبُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً؛ در آن زمین شهید خواهى شد و گروهى هم با تو شهید مىشوند که
درد نیزه و شمشیر را احساس نمىکنند. سپس این آیه را تلاوت کرد: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً
عَلى إِبْراهِیمَ؛ گفتیم
ای آتش، بر ابراهیم سرد و سلامت باش» جنگ براى تو و یارانت سرد و سلامت خواهد شد.
بر اساس این فراز
شاهد هستیم که شهدای کربلا درد شمشیر را احساس نمیکردند، بنابراین جایگاه ندارد در ماجرای کربلا مدام خون و شمشیر
و درد و تشنگی را پررنگ جلوه دهیم. عجیب اینجاست که رفتار عترت(ع) بر خلاف عموم ما
در مواجهه با ماجرای کربلا بیشتر از آنکه مبتنی بر بحث شهادت و ... باشد، مبتنی بر
معارف عالی آن است و به مقدار اندکی به بحث شهادت و کشتار در کربلا میپردازند که در این فراز به عبارت «إِنَّکَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یُسْتَشْهَدُ مَعَکَ جَمَاعَةٌ
مِنْ أَصْحَابِکَ» اکتفا
کردند، پس محافل مذهبی شیعیان باید پایگاهی برای معارف عترت(ع) باشد و به مقداری
هم به عزاداری بپردازد.
سپس امام حسین
به اصحاب خود فرمود: «فَأَبْشِرُوا
فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَرِدُ عَلَى نَبِیِّنَا ثُمَّ أَمْکُثُ
مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَکُونُ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ فَأَخْرُجُ
خَرْجَةً یُوَافِقُ ذَلِکَ خَرْجَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قِیَامَ
قَائِمِنَا وَ حَیَاةَ رَسُولِ اللَّهِ؛ مژده باد شما را، گر چه دشمنان ما را مىکشند اما ما بر
پیامبر خود صلّى اللَّه علیه و آله وارد خواهیم شد. سپس من به قدرى که خدا بخواهد
مکث خواهم کرد! بعدا اول کسى که زمین برایش شکافته و او خارج مىشود من خواهم بود. من با حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و قیام
حضرت قائم و زنده بودن پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله خارج خواهم شد.
حضرت در این فراز به
اصحاب بشارتی را مبنی بر ورود در محضر رسول اکرم(ص) میدهند سپس بحث رجعت خود در دوران ظهور حضرت مهدی(عج) را به صورت
شکافتن زمین و خروج از آن مطرح میکنند که بر اساس این فراز میتوان گفت اول کسی که به این صورت رجعت میکنند، امام حسین(ع) هستند که با عبارت «أَوَّلَ
مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ» آمده است.
ادامه دارد...
منبع:تسنیم