۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۰۶
ایشان افزودند: امام حسین(ع) در سه بخش؛ مثل سه بخش قرآن دارای تفسیر عملی هستند؛ یک بخش قرآن بخش هایی مرتد به بخش ملی و محلی است که در این خصوص آیاتی چون یا ایهاالذین امنوا... ذکر شده است که این احکام درون گروهی ما را بیان می کند.
معظم له بیان کردند: یک بخش دیگری از آیات قرآن منطقه ای است که ما و مسیحیان و یهودیان و زردتشیان و اهل ملت الهی که توحید و نبوت را قبول دارند را شامل می شود.
این مرجع تقلید اظهار کردند: بخش دیگر آیات قرآن، ناظر به جمعیت مسلمان و غیر مسلمان از جمله ملحدان وموحدان است که در آیات سوره ممتحنه به آن اشاره شده است.
ایشان گفتند: سالارشهیدان سه گستره داشتند؛ در این حرکت عاشورایی، حضرت راهبان را هم هدایت کردند و حتی وقتی در قتلگاه هم حاضر شدند با ندای اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید یک پیام جهانی فرادینی را به دنیا بیان کردند.
این مرجع تقلید بیان کردند: ایشان فرمودند یک وظیفه مشترک انسانی با همه مردم جهان داریم که فرای هر مذهبی باید به آن پایبند باشیم؛ امروز باید این سخن را خطاب به آل سعود گفت که اگر مسلمان هم نباشید نباید این چنین زنان و کوکان یمنی را به خاک و خون می کشیدید.
دین در دست اشرار اسیر شده است
ایشان افزودند: زمانی که فردی درگیر هوای نفس شد، مشکلی شخصی دارد که در بیان امام علی (ع) بیان شده است که این جنگ، جنگ فردی است، اما در جای دیگر می فرمایند، دین در دست اشرار اسیر شده است.
معظم له بیان کردند؟ سقیفه و سقفی ها قرآن و فرهنگ دینی را به اسارت گرفتند؛ مکتب به اسارت رفته که خودش اسیر است چگونه درس آزادی می دهد؟اگر بخواهیم از آزادی و حریت سخن بگوییم باید از یک مکتب مدد بگیریم، حال اگر خود مکتب را به اسارت بروند قطعا مسیر جدیدی در مقابل ما است.
ایشان گفتند: اسراییل و صیهونیست ها وجدان عمومی را به اسارت بردند؛ همان هایی که این همه جنایت در یمن می بینند و هیچ نمی گویند و این گونه مواقع ساکت هستند.
این مرجع تقلید بیان کردند: اصرار خداوند این است که مبادا این گروه از افرا مومنان و مردم را شستشوی مغزی بدهند و مکتب را به اسارت ببرند و فرهنگ دینی را اسیر کنند؛ فرهنگ مردم به اسارت رفته که این ظلم ها را در حق مردم می بینند و سکوت می کنند.
ایشان گفتند: اینکه سفارش شده است که مردم در مراسم عزاداری به یکدیگر شعار خون خواهی امام حسین(ع) بدهند به این دلیل است که باید فرهنگ خون خواهی از امام در همیشه تاریخ با مومنان همراه باشد.
این مرجع تقلید بیان کردند: زمانی که امام حسین(ع) می خواهند صحنه کربلا را ترسیم کنند بیان می کنند که من با نامه های شما به این سرزمین آمدم و حتی در همان نام این افراد را برده و بیان می کند که نامه های امضا شده شما امروز نزد من است و سپس با آنها اتمام حجت می کنند.
ایشان گفتند: این افرادی که از کوفیان در مقابل حضرت قرار گرفتند همان افرادی بود ند که پای منبر امام علی(ع) تربیت شدند و برخی از زنان پای مکتب حضرت زینت حضور یافتند؛ به همین جهت می توان گفت که پس می توان مکتب را به اسارت برد و مکتبی ها را اسیر کرد.
حضرت آیت الله جوادی آملی بیان کردند: امام فرمودند، من چه مشکلی دارم که شما من را کافر می دانید؟ ما حلالی راحرام نکردیم و خونی هم از ما طلب ندارید، زیرا تمام این فتنه های این محدوده کوفه و... به دست ابن زیاد است؛ ایشان فرمودند، ما اهل ترور نیستیم و...؛ در این وادی امام با همه آنها اتمام حجت کردند تا ریشه حق و باطل مشخص شود.
ایشان بیان کردند: امام در ادامه فرمودند، شما مشکل مبارزات سیاسی نیز با ما ندارید، زیرا ما اختلافی ایجاد نکردیم؛ سپس فرموند که در زمین بین مشرق و مغرب عالم پسر پیامبر جز من کسی نیست؛ سپس برای اتمام حجت کرد و کودک شیرخواره خود را نیز آودند تا دیگر حجتی بر آنها نمانده باشد.
این مرجع تقلید اظهار کردند: خداوند در آیه مباهله فرهنگ حرف زدن را به پیامبر آموخت و فرمود نگو علی پسر عم من است بلکه بگو که علی(ع) از من است و سپس به ایشان آموختند که امام حسین(ع) را نیز نوه خویش نخواند بلکه ایشان را نیز با همین لفظ خطاب کند زیرا در اینجا مسئله، مسئله ولایت است.
ایشان گفتند: غالب اصحابی که در آن روز این حرف ها را شنیدند(حسین منی و یا علی(ع) منی) اکثرا مرده بودند یا سنین بالایی داشتند، ولی در اواخر دوران پیامبر مردان میانسال آن روز سنینی داشتند که به یاد می آوردند که پیامبر وقتی امام حسین(ع) کودک وارد مسجد شد، چگونه ایشان امام را روی پای خود می نشاندند و لب ها و رگ های گردن او را می بوسیدند و به همین خاطر نمی توانسند این مساله را انکار کنند.
حضرت آیت الله جوادی آملی بیان کردند: پس از دوران پیامبر، نقل حدیث ممنوع و زیر مجموعه ان کان دین اسیرا شده بود؛ اساس تفسیر سنت اهل بیت است و سنت اهل بیت نیز از سوی سقفی ها ممنوع شده بود؛ به همین خاطر پیامبر این سنت را پایه گذاری کردند که با رفتار خود به جای سخن از حسین منی امام حسین(ع) را تا حدی برای مردم بزرگ بشمارد که آنها حس کنند که ایشان در مقام ولی برای آنها خواهد بود.
ایشان گفتند: افرادی مثل سعد که خود را سپربلای نماز امام حسین کردند، هفت هزار و دویست کیلومتر راه آمده بودند و حاضر نبودند که ایشان را ترک کنند؛ همین امر باعث شد که سعد آخرین تیر را با صورت خود دفع کرد و در آخرین لحظات به امام عرضه داشت که آیا از من راضی بودید یا خیر؟ این یاران بودند که نشان دادند که وقتی دین واقعی را از امام حقیقی دریافت می کنند برای دین چه می کنند.
منبع:حوزه