۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۱۴
عقیق: وبلاگ "افاضات عقل کل" نوشت:
«وقتی خبر به امیرالمومنین(ع) رسید در حالی که غضبناک و چشمان مبارکش سرخ و رگهای گردنش برآمده بود و قبایی زرد رنگ که در مواقع سختی میپوشید بر تن داشت و تکیه به ذوالفقار کرده بود به سمت بقیع آمد.
شخصی به سوی مردم رفت و گفت: این علی است که میآید و سوگند میخورد که اگر سنگی از این قبور برداشته شود، با شمشیر پاسخ خواهد داد.
عمر و تعدادی از اصحابش گفتند: یا ابا الحسن! سوگند به خدا! قبر فاطمه را نبش میکنیم و بر او نماز میگذاریم.
علی(ع) لباس او را گرفت و او را از جای بلند کرد و بر زمین زد و فرمود: «یَا ابْنَ السَّوْدَاءِ أَمَّا حَقِّی فَقَدْ تَرَکْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ یَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِینِهِمْ وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ فَوَ الَّذِی نَفْسُ عَلِیٍّ بِیَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحَابُکَ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ لَأَسْقِیَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِکُمْ فَإِنْ شِئْتَ فَاعْرِضْ یَا عُمَرُ؛ یابن السوداء! اما حق خودم، از بیم ارتداد مردم از دینشان، از آن گذشتم؛ اما قبر فاطمه، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست! اگر تو و اصحابت متعرض این قبور شوید، زمین را از خونتان سیراب میکنم؛ ای عمر! از این خیال درگذر.»
ابوبکر جلو آمد و گفت: ای اباالحسن! به حق رسول خدا(ص) و به حق کسی که روی عرش است؛ از او دست بردار که ما هرگز کاری انجام ندهیم که تو را ناخوش آید؛ علی علیه السلام او را رها کرد و مردم متفرق شدند و دیگر باز نگشتند.
شیعه به تبعیت از مولایش صبر میکند به خاطر مصلحتی بالاتر که مانع بروز خشمش میشود اما این صبر و سکوت حدی دارد و روزی که آتشفشان خشم شیعه شعلهور شود کسی را یارای رویارویی با آن نیست.
اگر تکفیریها و سلفیون به دستور و حمایت آمریکا و صهیونیسم اقدام به نبش قبر حجر بن عدی یار دلباخته امیرالمومنین(ع) میکنند تا آتش جنگ فرقهای را در منطقه شعلهور سازند شیعیان با تدبیر عمل میکنند و در زمین دشمن بازی نمیکنند.
اما روزی که آتشفشان خشم شیعه شعلهور شود کوچکترین اثرش این است که تلاویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد... به زودی نوبت ما هم میرسد که بر خرابههای تلاویو عکس یادگاری بگیریم!»
211008