انسان در دوستی و با قرار گرفتن در راه این بزرگواران علم و کمالات
آنان را کسب مینماید. به عنوان مثال همانگونه که قطعهای آهن پس از مدتی
مجاورت با آهنربا خاصیت آهنربایی مییابد و یا پارهای فلز با اندک
زمانی نزدیکی با آتش، آتشین میشود و حرارت و نور از خود ساطع میکند، وجود
آدمی نیز که جلوهای از نور الهی است، از همنشینی و همسفری با اهل بیت
عصمت و طهارت(ع) رنگ میپذیرد. یکی از گروههای انسانی که ممکن است سالیان
سال با حضرات معصومین(ع) چه در زمان حیات آن بزرگواران و چه پس از حیاتشان
همواره همنشینی، دوستی و مصاحبت داشته و دارند، خادمان و خدمتگزاران ائمه
اطهار(ع) هستند که افزون بر خدمت به آنان از حضور خود در جوار این
بزرگواران همواره بهره کافی و عالی برده اند.
از ویژگی های خدمت به درگاه، بارگاه و قبور ائمه معصومین(ع) این است که در
پیشگاه این نورهای پاک، تمامی انسانها اعم از شاه تا غلام، همان طور که در
پیشگاه خالق متعال یکسان هستند، نزد آنان یکسان میباشند و تنها چیزی که
میان آنان سبب برتری میشود، تقوا و خلوص نیت در خدمت به آستان مقدس 14
معصوم است و نه جایگاه اجتماعی.
آیت ا... محی الدین حائری شیرازی، از استادان اخلاق حوزه علمیه قم و عضو
مجلس خبرگان رهبری در گفت و گویی که در آسایشگاه خادمان حرم مطهر رضوی
انجام شد، به تبیین جایگاه رفیع و مقدس خدمت به ائمه معصومین(ع) و نیز نگاه
و توجه حضرات معصومین(ع) به خدامشان پرداخته است.
تا آخر با حضرت باشند
شیعه ای از دوره امام صادق(ع) که فرد متمکنی بود، از خراسان به
مدینه آمد ـ ضمن حج یا برای زیارت حضرت ـ در این راه طولانی دو بار فرصت
پیدا کرد که حضرت را زیارت کند، در هر دو مرتبه ملاحظه کرد که فردی به مردم
آب میدهد، خودش را دید که از خراسان تا مدینه یک سال در راه بوده و
مشقتهای بسیاری را کشیده است و فقط دو بار نصیبش شده، اما این فرد همه روزه
این جاست.نزد او آمد و از این شخص پرسید، در محضر امام چه کاری انجام
میدهی؟ هر روز میآیی؟ پاسخ داد «آب میدهم و 20 سال است که هر روز میآیم
و آقا را میبینم.»
شخص خراسانی از او پرسید که آیا میآیی با هم معامله ای را انجام دهیم آن
شخص گفت: «من در خراسان زمین و تجارتخانه ای دارم و به فرزندانم به مقدار
لازم اموالم را بخشیده ام. من این اموال را به تو میدهم و تو این شغل آب
دادن را به من بده.» آن فرد نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: «از برکت وجود شما
میخواهم چنین معاملهای را انجام دهم.»
حضرت فرمودند: «اگر میخواهی این کار را رها کنی، ما تحمیلی بر تو نمی
کنیم.» آن فرد گمان کرد که آقا میفرمایند این کار، کار درستی است و آن را
انجام بده و تشکر کرد و هنگامی که میخواست بیرون برود. امام صادق(ع) او را
صدا زدند و گفتند «چون سالها پیش ما بودی، میخواستم نکته ای برایت بگویم
که اگر تا آخر با ما باشی، آخرت با ما هستی».خادمان امام رضا(ع) آمده اند
که تا آخر با حضرت باشند و همین برای خدام بس است؛ یک فردی به حرم امام
رضا(ع) ورود پیدا کند که کسب عنوان نماید، اما فردی میآید که عنوانش را
زیر پا میگذارد و به این حرم مقدس ورود پیدا کند و این دو با یکدیگر یکی
نیستند.
امام رضا(ع) همه را برای اینکه خادمش شوند، قبول نمیکند
امام رضا(ع) همه را قبول نمی کند که خادم او شوند و میگویند
«معاذا...، ان نأخذ الا من وجعتا عنده؛ ما تا جنس خود را پیش کسی نبینیم،
او را پیش مان راه نمی دهیم» اینهایی که از پست و ریاست خود دست برمی دارند
و میآیند خادم میشوند، وجودشان را امام رضا(ع) دیده است و آنان را به
سوی خود جذب کرده است.
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهر گیاه آمدهایم
و یا به قول حافظ: «ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف اله باش
از خارجی، هزار به یک جو نمی خرند
گو کوه تا به کوه، منافق سپاه باش
چون احمدم شفیع بود روز رستخیز
گو این تن بلاکش من، پر گناه باش
آن را که دوستی علی نیست، کافر است
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
امروز زندهام، به ولای تو یا علی
فردا به روح پاک امامان، گواه باش
قبر امام هشتم، سلطان دین، رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
دستت نمی رسد که بچینی گلی ز شاخ
باری، به پای گلبن ایشان، گیاه باش
مرد خدا شناس که تقوا طلب کند
خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش
حافظ! طریق بندگی شاه پیشه کن
و آن گاه در طریق، چو مردان راه باش»
البته این شعر از نظر روایت مورد ایراد برخی از افراد است، اما از نظر
درایت به شعرهای حافظ میخورد؛ یعنی وقتی انسان این شعر را کنار دیگر
شعرهای حافظ میگذارد، به شعر حافظ میخورد.
چه کسانی جذب طاغوت میشوند؟
آن کس که ولایت پذیر نیست، وجودش به گونه ای است که به سوی ولایت
اهل بیت(ع) جذب نمی شود، برعکس ولایت طاغوت آنان را جذب میکند، انسانها یا
مؤمن هستند که خداوند در قرآن در خصوص آنان میفرماید «ا... ولی الذین
امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» و یا آنهایی که خلأ ولایت در وجودشان
وجود دارد، بنابراین ولایت طاغوتی هستند «یخرجونهم من النور الی الظلمات» و
این است تفاوت کسی که ولایت پذیر است با انسانی که ولایت اهل بیت(ع) را
ندارد.
منبع: قدس آنلاین
211008