بررسی معضلات بیکاری در احدایث
بیکاری، قوی ترین عامل فروپاشی جوامع
امروزه چراغ قرمز جوامع که به حد هشدار رسیده، بیکاری است.
عقیق: بیکاری، یکی از قویترین عوامل در فروپاشی جوامع و دفع معنویّات و جذب
شیاطین انسی وجنّی است. آنچه اکنون در جامعهی ما و حتی جوامع دیگر مدّعی
پیشرفت وتمدن به حدّ هشدار و چراغ قرمز رسیده است مقولهی کار و بیکاری است
،موضوع کار که در صورت عدم وجود آن نبض جامعه به بینظمی و در نهایت به
ایستایی میرسد وقطعا انحلال کلی اجتماع و یا منحرف شدن از مسیر اصلی سعادت
و پیشرفت که توسط رهبران جامعه مصوّر شده است را در پی دارد .
در این
میان اسلام که کاملترین ادیان و آخرین برنامهی پیشرفته و تکامل یافتهی
بشر است ، مقولهی کار و بیکاری را در انواع الحان و اقسام بیان ، مورد
تحلیل و بررسی قرار داده است . در اسلام بیکاری مردود و مطرود شمرده شده
است و کار را به عنوان یک امر مقدّس شناختهاند . وقتی در زبان دین بخواهند
تقدّس چیزی را بیان کنند میگویند این مطلب محبوب باری تعالی است و در
روایت اینگونه زیبا آمده است که : «انّ الله یحبّ المومن المحترف »
خداوند مومنی را که حرفهای داشته و بدان اشتغال دارد را دوست میدارد و یا
اینکه شخصی را که برای کسب درآمد، تلاش نماید در اخبار معصومین «
کالمجاهد فی سبیل الله»دانستهاند .
شاید بتوان گفت یکی از علل بسیار
واضح و محسوس اینکه کار و اشتغال این مقدار مورد تجلیل است توجه به این
موضوع میباشد که وقتی انسانی دارای برنامهای روزانه شد و خود را برای کسب
و کار موظّف دید ، خود بخود تمرکزی در قوّهی خیال پیدا کرده و آن قوه را
کنترل میکند چرا که همین خیال است که انسان را به هزاران نوع گناه و فساد
میکشاند و لذا کار ، جلوگیری از گناه و مفاسد اخلاقی و اجتماعی را در پی
دارد و امروزه جوامعی که درصد بیکاری آنها بیشتر است ، درصد قتل، جنایت و
مفاسد اخلاقی ، اجتماعی آنها هم سر به فلک گزارده است.
البته باید گفت
که انتخاب کار و استعداد یابی در آن هم بسیار مهم است که کاری مورد علاقه
را پیشهی خود قرار دهد و الّا شاید این آثار تربیتی را نداشته و بالعکس
موجب فساد روح نیز شود.
در کتب حدیثی معتبر نقل کردهاند که : در محضر
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وقتی صحبت از شخصی میکردند که فلانی چنین و
چنان است ، حضرت میپرسیدند آیا شغل، کار و حرفه ای دارد ؟ اگر میگفتند
کار ندارد ، می فرمود : « سقط من عینی » یعنی از چشمم افتاد و دیگر نزد من
ارزشی ندارد ، چرا که آن پیک رحمت خوب میدانست چه عاقبت شومی در انتظار
این فرد میباشد، و از این قبیل داستانها فهمیده میشود چه اندازه کاردر
نظر پیشوایان اسلام مقدّس است و این درست برعکس چیزی است که در میان برخی
متصوفه و زاهد نمایان و احیانا در ذهن خودمان رسوخ داشته که کار فقط در
صورت بیچارگی و ناچاری است .در صورتی که اصلا مساله نیاز و بی نیازی مطرح
نیست.
منقول است که فردی گدا ودرمانده و در عسرت مادی به محضر پیامبر
مکرّم اسلام شرفیاب شده و اظهار در ماندگی و درخواست کمک کرد ، پیامبر در
جواب فرمود : « هرکس چیزی از ما بخواهد به او میدهیم اما اگر از خدا بخواهد
بی نیاز میشود »واین موضوع تا سه بار مراجعه شخص و گفتن همین جمله توسط
پیامبرتکرار شد تا اینکه فرد دریافت که راه چیزی دیگری است ، لذا به خارکنی
و هیزم شکنی مشغول شده و درآمدی برای خویش دست و پا کرد، بعدها در ملاقاتی
پیامبر به او فرمود :
«تو آن روز که چیزی از من میخواستی میدادم،
امّا تا آخر عمر گدا بودی ، امّا توکّل کرده و به دنبال کار رفتی و خدا تو
را بی نیاز کرد ».
و این اهمیّت کار را بزرگان و اندیشمندان غرب نیز
بهخوبی فهمیدهاند ، آنجا که پاستور دانشمند معروف میگوید : « بهداشت
روانی انسان در لابراتور و کتابخانه است »، منظور این است که بهداشت روح و
روان در گرو کار میباشد و یا آنجا که از بنیامین فرانکلین نقل میکنند :
«عروس زندگی کار نام دارد و اگر شما بخواهید داماد این عروس شوید فرزند
شما سعادت نام خواهد داشت» و در آخر پاسکال که اینگونه ریشه یابی کرده است
که :
«مصدر کلیّهی مفاسد فکری و اخلاقی بیکاری است !»
منبع:تسنیم