چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق: شهید مدافع حرم بی.ام.دبلیو سوار؛ «احمد محمد مشلب» را اولین بار با این لقب شناختیم. جوان خوش تیپ و خوش سیمایی که در تصویر معروف کنار خودروی گرانقیمت خود ایستاده و لبخندی به لب دارد؛ از همان لبخندهایی که به خاطر می ماند ، مثل لبخند «جهاد» که انگار اینجا دیگر هیچ کس شبیه او لبخند نمی زند...
احمد محمد مشلب از اهالی شهر نبطیه لبنان بود .از همان کودکی با عشق به اهل بیت (ع) در خانواده اش تربیت شد ، نفس کشید و بزرگ شد . شهید احمد محمد مشلب، شهید ۲۳ ساله حزب الله لبنان که به خاطر شیک پوشی به القاب مختلفی مشهور و معروف بود ، اما خودش دوست داشت به او غریب طوس بگویند چرا که به امام رضا (ع) علاقه فراوان داشت .
درست در روزهایی که عده ای کج فهم تلاش می کردند تا مغرضانه «دفاع از حرم عقیله بنی هاشم» را به «پول» پیوند بزنند، «احمد» با آن لبخند زیبایش از راه رسید. همان روزهایی که می گفتند این جوان ها به خاطر 500دلار یا به خاطر بیکاری و تنگدستی به سوریه می روند. همان موقع بود که احمد آمد. جوانی که نفرهفتم لبنان در رشته تکنولوژی بود و چیزی از مال دنیا کم نداشت ؛ کرامت و غیرت شهید مشلب بود که او را به سوریه کشاند ...
جوانی که در بخشی از وصیت نامه اش اینطور نوشته : «خدا توراکمک کند ای امام زمان! ماانتظار او را نمی کشیم؛ او انتظار ما را می کشد و وقتی خودمان را درست کنیم واصلاح کنیم بعد ساعاتی ظهور می کند.»
***
پنج شنبه شب، هیئت فدائیان حسین اصفهان؛ یک میهمان ویژه داشت ؛ «سلام بدرالدین»؛ مادر شهید احمد محمد مشلب . مادر شهیدپروری که حالا قصه دلاوری های فرزند خوش تیپش ، نقل زبان ها شده است. برای دقایقی از فرزندش سخن گفت. مادر شهید که سخنان خود را با سلام و درود به امام حسین و روح مطهر امام راحل و مقام معظم رهبری آغاز نمود و در پاسخ به این سوال که آیا حاضر است پسر دیگر خود را در این راه فدا کنید؟ گفت: زمانی که زینب (س) در خطر است، زمانی که حسین (ع) در خطر است، زمانی که مهدی (عج) در خطر است مگر می توانم فرزندم را نگه دارم ؟ اگر احمد دوباره زنده شود بازهم به او خواهم گفت که برو و در راه حضرت زینب فداکاری کن. این رسم عاشقی برای اهل بیت است.»
در ادامه از مادر شهید خواسته شد فرازی از وصیت نامه فرزندش را که خطاب به وی نوشته شده بود بخواند. پس از خواندن قسمت هایی از این وصیت، خطاب به حاضران گفت :« حضرت مهدی بقیه الله خیلی تنهاست نیاز به حرکت و تکاپوی ما دارند. من شماهایی که می بینم همه مثل فرزند من هستید باور کنیم شهدا زنده اند فرزندم میان شما نشسته است. باید دقت کنیم که هنوز صدای هل من ناصر حسینی شنیده می شود و چقدر خوب است که وقتی آقای ما هل من ناصر می گویند ما سریع لبیک بگوییم.»
در پایان این مراسم پرچم حزب الله لبنان از جانب خانواده شهید احمد مشلب به هیئت فدائیان حسین (ع) اهدا شد.
گزارش: سمیه پارسا دوست