۲۹ دی ۱۴۰۳ ۱۹ رجب ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۲۲
گروهى از فقها در این مطلب با من مؤافق بودند و مىگفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، اما گروهى دیگر گفتند لازم است از آرنج قطع شود و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَاَیْدِیَکُمْ اًّلىَ الْمَرافِقِ؛ صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» (سوره مائده، آیه5) تا آرنج است.
آنگاه معتصم رو به محمد بن على (امام جواد) کرد و پرسید: نظر شما در این مسأله چیست؟ فرمود: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار. معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید. محمد بن على گفت: چون قسم دادى نظرم را مى گویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقى بماند.
معتصم گفت: به چه دلیل؟ گفت: زیرا رسول خدا(ص)
فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مى پذیرد: صورت (پیشان)، کف دست، دو سر
زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع
شود، دستى براى او نمىماند تا سجده نماز را به جا آورد و نیز خداى متعال
مى فرماید: «وَ اَنّ الْمَساجِدُ للهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً؛
سجده گاهها (هفت عضوى که سجده بر آنها انجام مى گیرد) از آن خداست، پس،
هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید (و عبادت نکنید)» (سوره جن، آیه18)
و آنچه براى خداست، قطع نمىشود.
ابن ابی داود مىگوید: معتصم
جواب محمد بن على را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند (و ما
نزد حضار، بى آبرو شدیم!) و من همان جا (از فرط شرمسارى و اندوه) آرزوى مرگ
کردم.