۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۰۳
عقیق: در میان تمام اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، بیشترین احادیثی که اکنون به دستمان رسیده است، از صادقین (ع) بوده است که این امر نشان از فضای خاص حکومتی آن دوران بوده است که بنا به دلایلی وقتی فضای جامعه کمی بهبود پیدا میکرد، صادقین (ع) به نشر دین و معارف آن میپرداختند، با این وجود، محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم (ع) میشد و تقیه و شیوههای پنهانی مبارزه که برای حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمی بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است که این امر دربارۀ برخی از ائمه (ع) چون امام جواد (ع) نیز صادق است.
در ادامه به 40 حدیث از امام جواد (ع) اشاره شده است و امید آن را داریم تا به توجه به کلام نورانی اهلبیت (ع) نوع نگاهمان نسبت به مقولهات مختلف اصلاح شود و از نور آن بزرگواران بیشترین بهره را ببریم.
1ـ «الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ»
مؤمن در هر حال نیازمند سه خصلت است: توفیق از جانب خداوند، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت کند. (بحارالانوار، ج75، ص358)
2ـ «مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ کانَ نَزْراً قَلیلاً»
ملاقات و دیدار با دوستان و برادران، سبب صفاى دل و نورانیّت آن و شکوفایى عقل و درایت خواهد شد؛ گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد. (بحارالانوار، ج71، ص353)
3ـ «إیّاکَ وَ مُصاحَبَةُ الشَّریرِ، فَإنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أثَرُهُ»
تو را از مصاحبت و دوستى با افراد شرور بر حذر می دارم؛ زیرا او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود. (بحارالانوار، ج71، ص198)
4ـ «کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إلى غَیْرِ اللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إلَیْهِ.
چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست؟ چطور نجات مىیابد کسى که خداوند طالبش است؟ هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مىکند. (بحارالانوار، ج68، ص155)
5ـ «عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا ع قَالَ: ضَمِنْتُ لِمَنْ زَارَ أَبِی ع بِطُوسَ عَارِفاً بِحَقِّهِ الْجَنَّةَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى»
از عبدالعظیم بن عبداللّه حسنى روایت شده است که امام جواد (ع) فرمود: من براى آن کس که مزار پدرم (ع) را در طوس زیارت کند در صورتى که عارف به حق او باشد؛ از جانب خداوند متعال ضامن بهشت هستم. (عیون أخبارالرضا (ع)، ج2، ص 256)
6ـ «عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ، قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ و ذَکَرَ شَیْئاً فَقَالَ: مَا حَاجَتُکُمْ إِلى ذلِکَ؟ هذَا أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ أَجْلَسْتُهُ مَجْلِسِی و صَیَّرْتُهُ مَکَانِی وَ قَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ یَتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا عَنْ أَکَابِرِنَا الْقُذَّةَ بِالْقُذَّةِ».
معمر بن خلاد گوید: از امام رضا (ع) شنیدم، چیزى ذکر کرده و فرمود: چه حاجتى به ایشان دارید؟ ایشان ابو جعفر است که او را به جاى خود نشاندم و جانشین خود قرار دادم و فرمود: ما خاندانى هستیم که صغیر ما از کبیر ما ارث میبرند به مانند هم، هیچ تفاوتى ندارند. (کافی (ط - دار الحدیث)، ج2، ص 98)
7ـ «عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ قَرَأْتُ کِتَابَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَبْلِغْ شِیعَتِی أَنَّ زِیَارَتِی تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ أَلْفَ حِجَّةٍ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ابْنِهِ ع أَلْفَ حِجَّةٍ قَالَ إِی وَ اللَّهِ أَلْفَ أَلْفِ حِجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ»
احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى روایت کرده است که: من نامه ابوالحسن الرضا (ع) را خواندم که فرموده: به شیعیانم برسانید که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج. به فرزند بزرگوارش، ابى جعفر (ع) گفتم: هزار حج؟ فرمود: آرى، به خدا هزارهزار حج براى آنکه عارف به حق او زیارتش کند. (الأمالی (للصدوق)، النص، ص 119)
8ـ «یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وَ کَنّیهِ»
زمان ولادت امام عصر (ع) بر مردم زمانش مخفى و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان و حرام است که آن حضرت را نام ببرند و او همنام و همکنیه رسول خدا (ص) است. (بحارالانوار، ج51، ص32)
9ـ «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ»
«عزّت مؤمن در بىنیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است». (بحارالانوار، ج72، ص109)
10ـ «مَنْ أصْغى إلى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ»
هر کس به شخصى سخنور علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن گوید، بنده خداست و اگر از زبان شیطان و هوا و هوس و مادیات سخن گوید، بنده شیطان خواهد بود. (کافی، ج6، ص434)
11ـ «لایَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ»
تو را زیان نمیرساند، خشم آن کسی که رضا و خشنودیش جور و ستم است. (بحارالانوار، ج72، ص380)
12ـ «مَنْ خَطَبَ إلَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْرْضِ وَ فَسادٌ کَبیر»
هر که به خواستگارى دختر شما آیند و به تقوا، تدیّن و امانتدارى او مطمئن بودید، با او موافقت کنید، وگرنه سبب فتنه و فساد بزرگى بر روى زمین خواهید شد. (کافی، ج5، ص347)
13ـ «لَوْ سَکَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ»
چنانچه افراد جاهل ساکت باشند، مردم دچار اختلافات نمىشوند. . (بحارالانوار، ج75، ص81)
14ـ «مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ»
هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در [عِقاب] آن شریک است. (بحارالانوار، ج75، ص82)
15ـ «مَنِ انْقادَ إلَى الطُّمَأنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ»
هرکس بدون اطمینان نسبت به جوانب [هر کارى ، فرمانى، حرکتى و...] مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض هلاکت قرار داده است و نتیجهاى جز خشم نخواهد گرفت . (بحارالانوار، ج75، ص364)
16ـ «مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ کَرِهُوا»
هر که خود را به وسیله خداوند بىنیاز بداند، مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند، خواه یا ناخواه، مورد محبت مردم قرار مىگیرد، گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند. (بحارالانوار، ج75، ص79)
17ـ «عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ (ص) عَلّیا (ع) ألْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ ألْفُ کَلِمَةٍ»
رسول الله (ص)، یک هزار کلمه به امام على (ع) تعلیم کردند که از هر کلمهاى هزار باب علم و مسئله فرعى باز مىشود. (بحارالانوار، ج40، ص134)
18ـ «نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ»
خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد، همچون خطائى است که غیر قابل بخشش باشد. (بحارالانوار، ج75، ص364)
19ـ «مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالأجَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ»
فرارسیدن مرگ انسانها به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى، همچنین حیات و زندگى به وسیله نیکى و احسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بىنتیجه. (بحارالانوار، ج75، ص83)
20ـ «لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَ الاْیمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.
بندهای حقیقت ایمان را نمىیابد، مگر آنکه دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد و کسى هلاک و بدبخت نمیشود، مگر آنکه هواها و خواستههاى نفسانى خود را بر احکام الهى مقدم کند. (بحارالانوار، ج75، ص81)
21ـ «عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ»
بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیرى آن واجب و بحث دربارۀ آن مستحب و مفید است، علم وسیله کمک به دوستان و برادران و دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى، هدیه و سرگرمى در مجالس، همدم و رفیق انسان در مسافرت و انیس و مونس انسان در تنهایى است. (بحارالانوار، ج75، ص80)
22ـ «خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زینَةُ الْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُ الْحِلْمِ»
تواضع و فروتنى زینتبخش علم و دانش، ادب داشتن و اخلاق نیک زینتبخش عقل و خوشرویى با افراد زینتبخش حلم و بردبارى است. (بحارالانوار، ج75، ص91)
23ـ «تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى، وَ اعْلَمْ أنَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»
در زندگى، صبر را تکیهگاه خود، فقر و تنگدستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود. (بحارالانوار، ج75، ص358)
24ـ «مَنْ اتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ»
هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد. (کافی، ج3، ص321)
25ـ «الْخُشُوعُ زینَةُ الصَّلاةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُ الْوَرَعِ»
خشوع و خضوع زینتبخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه [براى دین و دنیا و آخرت] سودمند نباشد، زینتبخش ورع و تقواى انسان است. (بحارالانوار، ج74، ص131)
26ـ «الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ»
امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آنها را یارى و اجرا کند، مورد نصرت و رحمت الهی و هر که آنها را ترک و رها کند، مورد خذلان و عِقاب قرار مىگیرد. (وسائلالشیعه، ج16، ص124)
27ـ «إنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ انْفَسَهُ لِیَأجُرَهُ عَلى ذلِکَ»
همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤمن را مىگیرد، چون دنیا و متعلقات آن بىارزش است تا [در قیامت] پاداش عظیمى عطایش کند. (کافی، ج3، ص218)
28ـ «قالَ له رجل: اوصِنى بَوَصِیَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟ فَقالَ (ع): صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِ الْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ».
شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟ امام (ع) فرمودند: اعضا و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلت و ننگ سریع و زودرس، همچنین از آتش و عذاب آخرت در امان و محفوظ بدار. (عوالمالعلوم و المعارف، ج23، ص305)
29ـ «فَسادُ الاْخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْخلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ»
معاشرت و همنشینى با بىخردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق خواهد شد. (بحارالانوار، ج75، ص82)
30ـ «مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر»
هر که قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد. (وسائلالشیعه، ج14، ص550)
31ـ «ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْبٍ سَلیمٍ».
سه خصلت جلب محبت مىکند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشکلات آنها و همراه و همدم شدن با معنویات. (بحارالانوار، ج75، ص82)
32ـ «التَّوْبَةُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ»
شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه و تصمیم جدى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود. (کشفالغمه، ج2، ص349)
33ـ «ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَةُ الْفَرائِض، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین»
سه چیز از کارهاى نیکان است: انجام واجبات الهى، ترک و دورى از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین. (بحارالانوار، ج5، ص81)
34ـ «الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لَا یَنْفَعُ مَسْمُوعٌ إِذَا لَمْ یَکُ مَطْبُوعٌ»
علم دوگونه است: علمی که شنیده شود و علمی که [علاوه بر شنیده شدن] تبعیت شود، علم شنیده شده تا زمانیکه بدان عمل نشود، فایدهای ندارد. (بحارالانوار، ج75، ص80)
35ـ «إنَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار»
همانا بین دو سمت شهر طوس قطعهاى از بهشت گرفته شده است، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند، روز قیامت از آتش در امان خواهد بود. (وسائلالشیعه، ج14، ص556)
36ـ «مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ».
هرکس قبر عمّهام ـ حضرت معصومه (س) ـ را در قم زیارت کند، اهل بهشت خواهد بود. (وسائلالشیعه، ج14، ص576)
37ـ «مَنْ زارَ قَبْرَ اخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَرَأَ: «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّاتٍ، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْکْبَرِ».
هرکس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد، رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه «إنّا أنزلناه» را بخواند، از شداید و سختیهاى صحراى محشر در امان قرار مىگیرد. (وسائلالشیعه، ج3، ص227)
38ـ «ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ».
سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداست: نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن، اهل تواضع کردن و فروتن بودن، صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن. (بحارالانوار، ج75، ص81)
39ـ «الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ»
انجام دهنده ظلم، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود. (بحارالانوار، ج75، ص81)
40ـ «التَّواضُعُ زینَةُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زینَةُ الْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَةُ الاْیمانِ، وَالسَّکینَةُ زینَةُ الْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زینُةُ الرِّوایَةِ»
تواضع و فروتنى زینتبخش حسب و شرف، فصاحت زینتبخش کلام، عدالت زینتبخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینتبخش اعمال و عبادات و دقت در ضبط و حفظ آن، زینتبخش نقل روایت و سخن است. (بحارالانوار، ج75، ص91)
منبع:تسنیم